پرسش: اگر اجازه بدهید ابتدا این پرسش را مطرح کنیم که شما و سایر دوستان جداشده در دو آکسیون مربوط به دادگاه مهدی ابریشمچی و همچنین آکسیون اعتراضی در پاریس در ۱۳ یونی شرکت داشتید. سازمان مجاهدین هم گردهمایی هر ساله خودرا در ویلپنت پاریس برگزار کرد، برداشت شما از نتایج آن چیست؟
محمد حسین سبحانی: با تشکر از شما، البته ما تلاش می کنیم که در هر فرصتی که برایمان وجود دارد، در مورد ماهیت سازمان مجاهدین و افکار خشونت طلبانه و فرقه ای آن روشنگری کنیم و تنها هدفمان نیز عدم تجربه تلخ ما برای دیگران هست. فکر می کنم در این راه به اندازه ای که تلاش می شود، نتیجه داده و موفق بوده ایم. این را از واکنش های رهبری سازمان مجاهدین نسبت به اعضای جداشده می توان بطور کامل مشاهده کرد. حضور و فعالیت اعضای جداشده از مجاهدین خلق در نقد این سازمان، ماهیت این گروه را بیشتر در افکار عمومی روشن کرده است.
اما در مورد بخش دوم سؤال شما باید عرض کنم که این گردهمایی و به تعبیری خیمه شب بازی هر بار که برگزار می شود، جامعه ایرانی بیشتر به ماهیت سازمان مجاهدین پی می برد. طبیعی است که حتی برای نیروهایی که تحت عنوان ” شورای ملی مقاومت” هم این پرسش پیش بیاید که چرا یک ایرانی در این خیمه شب بازی سخنرانی نمی کند؟ چرا حتی یکنفر از اپوزیسیون ایران در این گردهمایی ها وجود ندارد؟ طبق گزارش خود سازمان مجاهدین لیست شرکت کنندگان و سخنرانان خارجی تا دلتان بخواهد هر سال دراز تر می شود، زیرا پول سازمان مجاهدین هم هر سال بیشتر می شود و بیشتر می تواند رسیدگی به این بازنشسته های جنگ طلب بکند. پولی که بدون تردید « پول خون» اعضای قربانی شده، جداشده و فعلی سازمان مجاهدین میباشد.این سخنرانان اجاره ای بدون تردید طرف حسابشان سازمان مجاهدین نیست بلکه سرویس اطلاعاتی اسرائیل و کارخانه های اسلحه سازی و بعضی کشورهای عربی و در صدر آن عربستان سعودی می باشد. یعنی سازمان مجاهدین و این بازنشسته های دولتی کشورهای مختلف را موساد به هم وصل می کند، عربستان هم آنها را پشتیبانی مالی می کند و به قول معروف هر خارجی که در این برنامه مجاهدین شرکت می کند و فقط از یک طرف پول نمی گیرد بلکه به قول معروف هر کدام از چند طرف می گیرند. مسعود رجوی هم به خوبی دریافته است که با صرف هزینههای میلیون دلاری میتوان سیاست را خرید، اما او باید از این توهم خارج شود که با ” پول خون ” شاید بتواند سیاستمدار بازنشسته و جنگ طلب و دلال های کارخانه های اسلحه سازی را بخرد، اما به هیچ وجه نمی تواند مشروعیت را هم بخرد. مسعود رجوی در حالیکه هنوز پاسخی برای مزدوری اش برای صدام حسین و اقامتش در عراق، کشوری که در حال جنگ با ایران بود، نداده است، از سال ۲۰۰۳ و بعد از سقوط صدام حسین خود را وارد دور دیگری از آویزان شدن به بیگانگان کرده است و باید همه فعالیتهای سازمان مجاهدین در یک دهه گذشته هم به مانند گذشته در راستای استراتژی آویزان شدن به بیگانگان تبیین کرد.از این نگاه مردم ایران از گردهمایی فرقه مجاهدین بدون تردید بهره مند می شوند چون فرصتی فراهم میشود که هر چه بیشتر به ماهیت این گروه پی ببرند.
پرسش: سرنوشت گروگان های رجوی در لیبرتی چه خواهد شد. آیا سازمان مجاهدین همچنان میخواهد در عراق بماند؟
محمد حسین سبحانی: متأسفانه باید اعتراف کرد که آن روی سکه نمایش پر زرق و برق رجوی در ویلپنت پاریس واقعیت دردناک و شرم آوری نهفته است، واقعیتی که در کمپ لیبرتی در جریان است.من فکر میکنم باید توانمندیها و نقطه قوت های این فرقه را نیز گفت تا بتوان ارزیابی دقیقی از صحنه و شرایط داشت که این موضوع به سؤال شما هم بر می گردد. من فکر میکنم خیمه شب بازیهای سالانه رجوی در ویلپنت پاریس، اگر در وجه بیرونی برای مسعود رجوی فایدهای ندارد ولی به لحاظ مصرف داخلی و درون تشکیلاتی برای سازمان مجاهدین مفید واقع میشود. فرقه مجاهدین با نشان دادن فیلمها و سخنرانیهای افراد خارجی شرکت کننده در این خیمه شب بازیها که هر کدام عناوین وزیر و وکیل و فلان مقام سابق را یدک میکشند و هر کدام هم نقش مجاهدتر از مجاهد را بازی می کنند، تأثیرات کافی بر روی تفکر و مغز افراد تخدیر شده ساکن در لیبرتی می گذارد. افرادی که در حصار فرقه مغزشویی شدهاند و قدرت تجزیه و تحلیل چرایی حضور این سخنرانان اجاره ای را در گردهمایی های سازمان ندارند. مسعود رجوی برای این قربانیان که در حصار رسانه ای و اخبار و اطلاعات قرار دارند اینگونه وانمود میکند که از چهار سوی عالم مورد پذیرش سیاسی قرار گرفته است و وانمود میکند که این گردهماییها جان قربانیان و ساکنان لیبرتی در عراق را حفظ خواهد کرد و خلاصه نوک پیکان مبارزه در عراق و در لمپ لیبرتی است. مسعود رجوی به دروغ این ذهنیت را میخواهد به اعضای گروگان گرفته شده تلقین کند که پیروزی نزدیک است و این افراد را متأسفانه چند صباحی به دنبال خود باز می کشد. اما اینکه سرنوشت گروگان های رجوی به کجا خواهد انجامید؟ من به آینده بسیار امیدوار هستم، بویژه با حضور خانوادههای قهرمان این قربانیان در پشت دیوارهای لیبرتی. حضور خانوادهها در پشت دیوارهای کمپ لیبرتی تضمین رهایی قطعی اعضای قربانی سازمان از تور و طناب مسعود رجوی می باشد. چرا که این خانوادهها تنها درخواست شان ملاقات با فرزندانشان هست تا در این چند دقیقه عشق و عاطفه را در آنها زنده کنند. این همه آن چیزی است که مسعود رجوی از آن وحشت دارد و همه سحر و جادو خیمه شب بازیهای ویلپنت و غیره مسعود رجوی را نقش بر آب می کند. به واقع باید گفت خانوادهها یک پادزهر بی بدیل برای قربانیان گرفتار در کمپ لیبرتی عراق می باشد. زجه و نالههای فرقه مجاهدین از حضور خانوادهها در پشت دیوار های لیبرتی و زدن اتهامات خندهدار مزدور و مامور سپاه قدس و غیره در حالیکه هر کدام اسم قربانی و عزیز خود را بر روی یک مقوا چسبانده اند، در همین راستاست. به همین دلیل هم مسعود رجوی و فرقه مجاهدین این افراد که در زیر حداکثر فشار در لیبرتی قرار دارند را بطور مضاعف در فشار قرار میدهند تا علیه خانوادههای خود مطلب بنویسند و آنها را مزدور قلمداد و به همسر و خانوادهشان همانند دشمن نگاه کنند. اما همه این ترفند ها راه به جایی نخواهد برد، نشانه آن نیز اخبار چند هفته گذشته و جدایی تعدادی از افراد در کمپ لیبرتی و کشور آلبانی از سازمان مجاهدین خلق میباشد و مطمئنا این ریزش ها و جداییها فزونی خواهد گرفت. در مورد قسمت دوم سؤالتان مبنی بر اینکه سازمان میخواهد همچنان در عراق بماند؟ باید متاسفانه بگویم بله مسعود رجوی همچنان این سیاست را دنبال میکند که در عراق بماند یا خروج خود را از عراق به تأخیر بیندازد برای رسیدن به تصورات و توهم هایی که در ذهن خود دارد. پیش خود میگوید حداقل حضور در عراق این است که من برای طرفهای حساب مثل اسرائیل و عربستان آنها را به عنوان یک برگ روی میز میگذارم و حداقل پول خون و هزینههایی که آنها در عراق را دارند از طرف مقابل می گیرم. حال اگر خرج خودشان نمیشود، ایرادی نیست مهم این است که مریم رجوی ظاهر برازنده داشته باشد. واقعیتها نشان میدهد بر خلاف پیشبینی های نهادهای بینالمللی ریل انتقال افراد از لیبرتی به کشور های ثالث از جمله آلبانی به کندی صورت میگیرد و موانع زیادی را سازمان مجاهدین ایجاد میکند که همه نشانههایی هست از اینکه هنوز مسعود رجوی میخواهد در عراق بماند اما این نیز توهمی بیش نخواهد بود و دولت و مردم عراق به سازمان مجاهدین و رهبری آن به مثابه مزدوران صدام حسین نگاه میکنند و نمیتوانند جایگاه یک گروه سیاسی برای آنها قائل باشند.
ایران ستارگان: با تشکر که در این مصاحبه شرکت کردید.
محمد حسین سبحانی: من هم از جنابعالی سپاسگذار هستم.