کم کم احساس کردم همه شان ساکت شدند ودارند به حرفهایم گوش میکنند وسرشان پایین است وسنگ و تیرکمانشان هم ازدستاشان افتاده. "
مادردردمند درادامه درد دل خود افزودند " جالب بود که آن اسیران دم سیاج پیام منو به خسرو رسانده بودند که خود موجب شده بود که فرزندم بشدت زیرفشار رجویها برود ومجبور به مصاحبه شود و درتلویزیون رجوی ظاهرشود و حرفهایی بزند که رجویها برایش دیکته کرده بودند. خیلی برای همه ما روشن است که اقرار زندانی هیچگاه اصالت نداشته و ندارد بگذار یک روزی فرزندم مثل خودت نزدم برگردد ومن مطمئن هستم که همه چیزرا افشا ورجویها را رسوا میکند."
روند جلسه با تبادل نظرصمیمانه عضوبازگشتی به ایران با شماری ازخانواده های چشم انتظار گیلک بسیارخوب پیش رفت و بدانجا رسید که فرصتی دست داد که هریک ازخانواده های اعضای گرفتاردرفرقه بدنام رجوی بتوانند درجریان یک گپ وگفتگوی صمیمی وبیاد ماندنی مشخصا ازوضعیت یکایک عزیزان خود جویا شوند.