در فرهنگ لمپنی و چاله میدانی رجوی پدر و مادران پیر و کهنسالی که با سختی و مشقت بسیار و با صرف هزینه زیاد برای دیدن فرزندانشان به کشور ناامن عراق می روند الدنگ هستند. پدران و مادرانی که سالیان سال است فرزندانشان را ندیده اند با فحشهای رکیک و ناسزا همچون« فامیل الدنگ، مزدور وزارتی و… » از طرف مزدوران رجوی مورد استقبال قرار می گرفتند و با پراندن سنگهای بزرگ و تیز که از قبل آماده شده آنها را مورد حمله قرار می دادند.
این فرهنگ منحط دقیقا فرهنگ خود رجوی است و تماما از خود او نشأت می گیرد افرادی که سالیان سال در مناسبات آنها زندگی کرده اند بخوبی می دانند که این اصطلاحات را دقیقا خودش ابداع میکند و در مناسبات رواج می دهد و در نشستهای مختلف آنرا نشخوار می کنند.
وجود کانون مستقلی در تشکیلات به نام خانواده به هیچ وجه مورد پسند رجوی نبود وآن را نقطه انفصال روابط تشکیلاتی اعضا میدانست. زیرا شیوهی کار رجوی برای مهار اعضا و شستشوی مغزی در خانه گسسته میشد و همهی بافتههای او رشته میگردید. این دشمنی را رجوی بارها با این عبارات بیان می کرد:
«خانواده قلوس تشکیلات ما است»
خانواده " کانون فساد" است.
فکر نکردن به موضوعاتی مثل زن و زندگی بالاترین جهاد است.
وجود " عواطف" نسبت به " فرزند" غیر مشروع است.
انستیتوی تحقیقات دفاعی ملی RAND که یک مرکز تحقیقات و برنامهریزی است و از جانب دولت فدرال آمریکا تأمین مالی میشود و مورد حمایت دفتر وزیر دفاع، ستاد مشترک، فرماندهی نبرد متحد، نیروی دریایی، سپاه تفنگداران دریایی،آژانسهای دفاعی و جامعه اطلاعاتی دفاعی تحت قرار دارد در تحقیقاتش در مورد سازمان مجاهدین بحث خانواده در فرقه رجوی را این چنین مطرح می کند:
ایزولاسیون عاطفی
علاوه بر ایزولاسیون جغرافیایی و ایدئولوژیکی، اعضای سازمان مجاهدین خلق در عراق قویاً به لحاظ اجتماعی و عاطفی نیز، حتی در درون مراکز زندگی و تجمع خود، ایزوله هستند. بستگان و همسران سابق در مقرهای مختلف مستقر میشوند و اجازهی دیدار با یکدیگر را ندارند.
برقراری ارتباط با دوستان و خانواده در سازمان ممنوع بوده و جزو جرائم محسوب می شد و تنبیهاتی در بر داشت که این تنبیهات از نوشتن گزارش کتبی و یا برگزاری نشست و محاکمه فرد خاطی و یا به زندانی کردن شخص می انجامید.
رجوی در انقلاب ایدئولوژیک جهت اعمال یک دیسیپلین جدید "نظامی"، به اعضای بدنه دستور داده شد که نه تنها در جداسازی جنسی مستقر شوند بلکه همچنین همسران خود را طلاق داده، تجرد کامل اختیار کرده و حتی ارتباط خود با دوستان و خانواده چه در داخل مقرهای سازمان مجاهدین خلق و چه در خارج از آنرا قطع نمایند.
اما نکته قابل توجه اینجاست آیا رجوی خود در این رابطه پیش قدم بوده و نکات بالا را رعایت می کرد یا نه این سخنان فقط مختص اعضای سازمان بود؟؟؟مگر این نیست که رهبران هر گروه به عنوان الگو در بین اعضا و هوادران معرفی می شوند پس رجوی چه پاسخی در مورد بحث انقلاب ایدئولوژیک دارد؟؟؟