انتقال اعضای سازمان مجاهدین خلق از عراق به آلبانی نگرانی هایی در میان برخی کشورهای اروپایی، به ویژه در منطقه ی بالکان برانگیخته است چرا که این منطقه خود از پیش درگیر بحران های گوناگون است. در حالی که ساکنان کمپ موقت ترانزیت (لیبرتی) به تیرانا پایتخت آلبانی منتقل می شوند، خطر استفاده از خاک این کشور به عنوان پایگاه جدیدی برای مبارزه با جمهوری اسلامی روز به روز افزایش می یابد.
به گزارش الصباح الجدید، "دولت آلبانی از این که کمپ مجاهدین تبدیل شود به جایی شبیه به پادگان اشرف بیم دارد. اشرف پایگاهی برای آموزش های نظامی، برنامه ریزی و آماده سازی عملیات های نظامی در ایران و خارج از ایران بود."
تهدید اسکان مجاهدین خلق در آلبانی، در پی انتشار مقاله ی نورینک، توسط روزنامه نگار اهل کرواسی با عنوان ان- بابیک در سایت التر مین استریم اینفو نیز مورد بررسی قرار گرفت. او از زاویه ای تازه به ماجرا نگاه کرده. نگرانی های وی درباره ی این تروریست های بحث برانگیز تحت الحمایه امریکا ممکن است محتمل نباشد ولی واقع بینانه است. این نویسنده ی کروات بیش از هر چیز شمار اعلام شده ی ساکنان لیبرتی را که در گزارش نورینک آمده، زیر ذره بین برده است.
در گزارش جودیت نورینک تعداد ساکنان پادگان لیبرتی هزارنفر عنوان شده است. با توجه به تعداد ذکر شده، بابیک مخاطبان خود را به گزارش دیگری که در سال 2013 منتشر شد، جلب می کند. بر اساس آن گزارش مقرر بودکه سه هزار جنگجوی مجاهدین خلق به رومانی منتقل شوند. نویسنده سوالی مطرح می کند: آن 2000 عضو گمشده کجا هستند؟
این وب سایت کروات از روزنامه انگلیسی دیلی تلگراف نقل می کند که در دسامبر 2013 دولت امریکا و مقامات رومانیایی برای انتقال 3000 ساکن لیبرتی به شهر کرایووا در مرز کرواسی با بلغارستان، توافق نامه ای امضا کردند.
این خبر از مکالمات میان دو کارمند وزارت امور خارجه ی رومانی درز کرد. آن دو گفته اند: "ایالات متحده و دولت رومانی در حال مذاکره درباره ی اسکان 3000 عضو سازمان" سابقاٌ تروریست مجاهدین خلق در خاک رومانی، هستند.
برای بابیک این پرسش مطرح می شود که " آیا ممکن است که بین 1000 تا 2000 جنگجوی مجاهدین خلق بالاخره وارد رومانی شده باشند، چرا که دولت بخارست کاملاً وابسته به واشنگتن است و به ندرت جرأت می کند که با درخواست های آن مخالفت کند؟" از دسامبر 2013، یعنی زمانی که محتوای مکالمه ی دو دیپلمات رومانیایی افشا شد، سناریوهای گوناگونی بروز کرد که مبتنی بر " میهمان " بودن این گروه در خاک رومانی بود. با در نظر گرفتن پیامدهای حمایت امریکا از گروه های تروریستی در عراق، سوریه و افغانستان، این نویسنده ی کروات درباره ی حضور گروه تروریستی تحت حمایت امریکا در منطقه ی بالکان هشدار می دهد. وی معتقد است که این گروه نیروی ایده آلی برای نزدیک تر شدن به مولدووا و اکراین است، دو کشوری که واشنگتن در آن ها سیاست، "هرج و مرج کنترل شده " را به کارگرفته و اجرا کرده است.
هشدای وی در جملات زیر حدت و شدت بیشتری می گیرد:" بدیهی است که مجاهدین خلق سازمانی صلح طلب نیست، و شواهد این موضوع بسیار هستند… مجاهدین خلق همگی جنگجویان مسلح هستند مانند جبهه ی النصره و یا شاخه ای دیگر از القاعده."
او از این " همسایه های جدید " بیم دارد چرا که ورود این مبارزان سابق به آلبانی را عامل کلیدی برای عدم ثبات منطقه ی بالکان و تهدید جدی برای امنیت آن می داند. وی مسئله را چنین شرح می دهد:" بحران یونان، شرایط مقدونیه، تنش ها در کوزووو و بوسنی هرزگوین و مونتنگرو، دو قطبی شدن جمعیت که نتیجه ی دخالت ناتوست ،در حالی که نیم دیگر جمعیت مخالف آن هستند، این ها همه دلایلی ست برای انکه چرا این گروه باید از منطقه ی غرب بالکان دور باشد."
وی بر این باور است که حضور مجاهدین خلق در همسایگی آن ها باید به دلایل بسیار مورد نظارت دقیق قرار بگیرد، با توجه به سوابق تروریستی و خشونت آمیز مجاهدین و نقش آن در بحران عراق و حتی یمن و سوریه. وی مقاله ی تحقیقی خویش را چنین به پایان می برد:" اگر تاکنون مبارزان گروه مجاهدین خلق در ایران، عراق و بسیاری از کشورهای غربی مقبول نبوده اند، پرسش این است، چرا اکنون باید در آلبانی مستقر شوند و آن دو سوم " گمشده " که در سال 2013 در کمپ لیبرتی در جوار بغداد بودند کجا هستند؟"
مزدا پارسی