بعد از توافق هسته ای ایران با کشورهای 1+5 سران فرقه هم مجبور به موضعگیری شده و سعی نمودند این پیروزی را شکستی برای مردم ایران معرفی کنند.
البته این مسئله تاثیرات خودش را در مناسبات فرقه گذاشت و آن هم جدایی نزدیک به هزار نفر از فرقه بود که رهبران فرقه در این مورد اصلا حرفی نزدند.
بعد از سرنگونی صدام سران فرقه برای اینکه طنابی را برای آویزان شدن پیدا کنند به کمک نیروهای آمریکایی البته از مدل جاسوسی رفتند تا شاید جای خالی صدام معدوم را پر نمایند و شعارشان هم خط موازی با غرب بوده است و تحلیل می کردند که ما این همکاری و خط موازی را با آمریکا ادامه می دهیم تا آنان متوجه شوند که برای سرنگونی به ما نیاز دارند و ما را مسلح خواهند کرد حرف های پوچ و بی محتوایی که فقط از ذهن بیمار رجوی ها بیرون می زند.
در این راستا برای اینکه این خط را پیش ببرند به افشای مراکز هسته ای ایران و دادن اطلاعات آن به سازمانهای موساد و سیا پراختند و هم اکنون هم روی همین مسئله کار می کنند و برای عوام فریبی افکار عمومی مطرح می کردند که در این مسیر حکومت ایران از ساخت بمب هسته ای کوتاه نخواهد آمد و در نهایت غرب به ایران حمله خواهد کرد و راه ما برای به اصطلاح سرنگونی باز خواهد شد. اگر کسی این تحلیل را در جایی بخواند فکر می کند که این افکار بچگانه می باشد که در ذهن خود آنرا پرورش می دهد ولی واقعیت این تحلیل از ذهن بیمار رجوی ها بیرون می زده است.
در این مدت سران فرقه دست به هر کار کثیفی زدند از افشای سایت های به اصطلاح هسته ای ایران که البته بعدا مشخص شد از موساد اطلاعات آنرا گرفته و در کنفرانسهای خود مطرح می کردند و بعضا هم دروغ بوده و کارشناسان هم به این نکته اشاره نمودند که اطلاعات سازمان دروغ می باشد.
مریم قجر در اطلاعیه بی سرو ته خود مدعی است که توافق ایران با گروه 1+5 یک عقب نشینی تحمیلی است و حکومت ایران جام به اصطلاح زهر را سر کشیده است. البته اگر این جام زهر همانند جام زهر به اصطلاح صلح باشد مطمئن باشید این اثرش را روی مناسبات فرقه خواهد گذاشت چرا که همه از این توافق استقبال کردند.
مریم قجر در ادامه عنوان می کند که این عقب نشینی ناگزیر به تشدید به اصطلاح جنگ قدرت و بر هم خوردن تعادل درونی حکومت راه خواهد برد.
این سئوال به ذهن می زند که رهبران فرقه در کجای تاریخ قرار دارند تا کی سعی دارند این گونه اراجیف را مطرح نمایند و خودشان را گول بزنند بهتر است شما همانند بقیه دشمنان ایران که از کوران و کران تشکیل می شوند همین گونه تحلیل کنید مردم ایران به خوبی به اهمیت این توافق پی بردند و در کنار رهبری خود هستند.
درد رهبران فرقه اصلا مردم ایران نیست اگر این گونه بود وقتی غرب حکومت ایران را تحریم می کرد و این تحریم اثرش را روی زندگی مردم می گذاشت مریم قجر با وقاحت تمام در اطلاعیه هایش مطرح می کرد که این تحریم ها کم می باشد باید فشار بیشتری وارد کرد و کاسه داغتر از آش برای جنایتکاران شده بود ولی امروز وقتی این توافق حاصل می شود و در چشم انداز نزدیک برداشتن تحریم ها وجود دارد به یکباره وی به یاد پولهای بلوک شده مردم ایران افتاده است.
این موضوع اصلا ربطی به شما خیانت کاران ندارد مردم ایران صاحب دارند و خودشان بهتر می دانند که چگونه با آنها برخورد کنند شما بهتر است به فکر شیوه های کثیف دریافت پول بیشتر از غرب و شیوخ مرتجع منطقه باشید.
بعد از توافق سران کشورهای مختلف از این مسئله استقبال کردند و تنها کسانی که این توافق به مزاج شان خوش نیامد یکی نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل غاصب، نخست وزیر کانادا که دشمنی وی با مردم ایران کاملا مشخص است و یک صهیونیست می باشد و دیگری مریم قجر تروریست.
باید وی به این سئوال جواب بدهد که چرا فقط شما سه نفر از این توافق ناراحت شدید؟ مگر چه ضرری به حال شما دارد؟
البته کاملا روشن است شما جانیانی هستید که نمی خواهید مردم ایران به سربلندی برسند و خودشان تصمیم بگیرند و همیشه زیر یوغ غرب باقی بمانند ولی افسوس دیر آمدی نگار سر مست خیانت کار.
تحلیل های آبکی مریم قجر در حرفهایش کاملا روشن است وی در جایی مطرح می کند که حکومت ایران جام زهر اتمی را سر کشیده و در جای دیگری مطرح می کند که اگر کشورهای 1+5 قاطعیت به خرج می دادند حکومت ایران هیچ چاره ای جز عقب نشینی کامل نداشت.
بهتر بود مریم قجر بعد از نوشتن این حرفهای بی محتوا یک بار آنرا مرور می کرد کدام حرف او را باید قبول کرد جام زهر یا عدم قاطعیت کشورهای مذاکره کننده با ایران؟
مادر خوانده تروریسم باید بداند این توافق همانند طناب داری است که بر گردن رهبران فرقه پیچیده شده است و راه فراری هم از آن ندارند و باید منتظر ریزش نیرو در شورا و مناسبات فرقه بود چرا که به خوبی اعضای اسیر در مناسبات فرقه متوجه خواهند شد که رهبران شان جز دروغ چیزی دیگری نگفتند و دیگر خبری از به اصطلاح سرنگونی خیالی رجوی ها نخواهد بود.
در پایان باید به مادر خوانده تروریسم مریم قجر گفت که دماغ سوخته می خریم و بویی که به مشام می رسد بوی کباب سرنگونی نیست بلکه بوی داغ کردن خر می باشد که از مقر شما در اور بیرون می آید.
هادی شبانی