توافق هسته ای اضمحلال فرقه رجوی

بعد از دوازده سال کش و قوس و پنجه انداختن کشورهاى غربى و آمریکا با ایران بر سر برنامه هسته اى این کشور، نهایتاً با درایت طرفین درگیر در این قضیه بصورت مسالمت آمیزى حل و فصل شد و ایران با کشورهاى ۵+١ به توافق نهایى رسید و از یک بحران و جنگ غیر ضرورى که بر اثر خصومت لجوجانه طرفین در تقدیر بود، به سلامت عبور کرد. در این توافق نامه هم دانش هسته اى و دستاورد دانش هسته اى ملت ایران به رسمیت شناخته شد، هم ابهامات کشیده شدن برنامه هسته اى ایران به سمت بمب مخرب اتمى، برطرف و تضمین هاى اصولى و لازم کسب شده و جامعه جهانى با خیالى راحت و آسوده ناظر این رخداد تاریخى بود که با انعطاف طرفین و ذکاوت و تیزبینى و تیزهوشى سیاسى دولتمردان و دیپلمات هاى درگیر در این قضیه، به خوبى به سرانجام رسید. این رخداد، میمون و مبارک براى همه است، چرا که از جنگى خانمانسوز و غیر ضرورى دیگر در منطقه آشوب زده خاورمیانه جلوگیرى شد.
 اما در این موفقیت سیاسى و دیپلماتیک، روسیاهى براى دو شاخص بر جسته و ضد مردم ایران که تمام هم و غم خود را بکار گرفتند که خاک ایران مورد هجوم دیو و دد قرار گیرد، یعنى نتانیاهوى کوتوله و رجوى بى هویت، ماند که حتى بعد از توافق خود را به آب و آتش زدند و آه و ناله و سوز و گداز از این راه حل درست و منطقى راه انداختند، اما تیر کین و عداوت آنها به خودشان بر خواهد گشت و بزودى تأثیر این توافق را بر پیکر پوسیده آنها خواهیم دید.
 رجوى که در درون تشکیلات با برگزارى نشست هاى طولانى و سفسطه بافى و با تحلیلهاى آبکى و دور از واقعیت از برنامه اتمى رژیم و وعده سر خرمن دادن به نیروها که عنقریب بر سر رژیم خواهند ریخت و سرنگونى محقق خواهد شد و اینکه تشکیلات را با این ترفندها سرپا نگهداشتن، راه به جایى نبرد و همانند تحلیلهاى گذشته، برنامه هسته اى رژیم بصورت برد برد، براى طرفین درگیر قضیه پایان یافت. الان است که آثار آن بر پیکره پوسیده رجوى نمایان شود و تار و پود تشکیلاتش را از هم بگسلد.
 ناراحتی مسعود و مریم رجوى از توافق هسته ای به خاطر موجودیت تشکیلاتشان است، چرا که این توافق در کل منطقه اثراتش را خواهد گذاشت و منطقه در تعادل قبلى که رجوى آنرا هوا هوا میکرد و جو ضد رژیم بود، از بین میرود و رابطه ها از نو شکل خواهد گرفت و این بار جو بر علیه گروههاى تروریستى خواهد چرخید و فرقه رجوى از این قاعده استثناء نیست و دیگر محال است دولت عراق بیش از این تحمل این غده چرکین و تروریستى و تروریست پرور را داشته باشد و بعد از بیرون راندن داعش از سرزمینش، یقیناً نوبت فرقه رجوی است که گورش را از عراق گم کند و آنوقت است که تشکیلات پولادین رجوى، تار و پودى بیش از آن باقى نخواهد ماند و رجوى مجبور میشود که از لانه موش بیرون آمده و به دست عدالت سپرده شود.
عبدالکریم ابراهیمی
 

خروج از نسخه موبایل