اعمال ننگین مسعود رجوی هرگز ازخاطرم نمیرود!
جنگ اول خلیج فارس وخدمت به صدام!
در آستانه ی جنگ خلیج فارس، رجوی نشست دیگری با نیروها داشت. در این اجتماع ملاقاتش را با مسئولان عراقی چنین بازتاب داد: ” پیام آمده بود (از طرف
عزت ابراهیم از قول صدام به رجوی گفته بود که ” صدام شما را مخیر نموده که در کنار حکومت عراق و یا بی طرف باشید، اما وظیفه ی حکومت است که از شما دفاع نماید مگر این که اوضاع به هم بریزد که در این صورت سازمان خودش باید مواظب خود باشد.”
رجوی می گوید که در پاسخ عزت ابراهیم گفته که ” انشاءالله عراق پیروز خواهد شد، ولی سازمان در این مسئله بی طرف است و مسئله را به اطلاع مجامع بین المللی رسانده ایم.” عزت ابراهیم از پاسخ رجوی ناراحت شد. باقی جلسه به سردی سپری گردید و علیرغم این که در هر جلسه ی مشترک با مسئولان عراقی توانسته بود، امکانات و پول و مهمات فراوانی بگیرد، در این جلسه وقتی بحث کمک ها مطرح می شود، عزت ابراهیم می گوید: ” متأسف است و عراق به همه ی منابعش نیاز دارد ” و جواب منفی داده بود.
رجوی می گوید که ” محل ملاقات در مکان های رسمی و معمول نبوده و از تحرک و تردد و جابجایی مداوم مسئولان عراقی حکایت داشت. ” در این نشست به رجوی تأکید شده بود که مطلقاً حق نزدیک شدن به مرز ایران را ندارد و نباید تحرک نظامی داشته باشند و تأکید شده بود که مواضع دفاعی سازمان باید همان اطراف اشرف باشد. }در زمان جنگ نیز نمایندگان مخابرات (سرویس اصلی اطلاعاتی عراق) و ارتش مراقب بودند که سازمان به سمت مرزها حرکت نکند{
رجوی در این نشست برای روحیه دادن به نیروها گفت که ” نباید عراق از نیت ما در حمله به جمهوری اسلامی در صورت قطعی شدن اسقاط صدام و حکومت بویی ببرد ” و در ادامه جلسه، از فرماندهان ارتش خواسته بود گزارشی از آمادگی نیروها بدهند، که همه ی آنها به اتفاق بر آمادگی سازمان صحه گذاشته بودند! در حالی که هر گونه حمله به ایران هم به جهت مخالفت شدید صدام با انگیزه ی عدم تحرک ایران و هم مخالفت شدید آمریکا و انگلیس آن هم باز به انگیزه ی عدم تحریک ایران و ورودش به جنگ که می توانست مسائل منطقه را بغرنج تر نماید، کاملاً منتفی بود.و اما طرح نهایی سازمان در مورد گزینه های پیش رو در حالت های مختلف در همین نشست ارائه شد، این طرح سه مرحله داشت که در صورت حمله ی آمریکا وظایف نیروها را تعیین می کرد:
مرحله ی اول: اتخاذ موضع اختفا، یعنی این که تمامی سلاح ها، مهمات و نیروها باید در مکان های انتخاب شده استتار شوند. این مرحله در واقع برای حفاظت نبوده و برای جلوگیری از بمباران ها و صدمات نظامی بود. در همین نشست مسئولان ارتش سازمان یک به یک گزارشی از آمادگی برای اختفا ارائه دادند. حلقه ی اولیه ی اختفا در اطراف قرارگاه اشرف بود، شیارها و عوارض طبیعی را شامل می شد که نیروها را قادر می ساخت مواضع دفاعی اتخاذ نمایند.
همچنین مواضعی را نیز نشان کرده بودند تا در صورت کسب اطلاع از تحرکات نظامی احتمالی ایران، برای دفاع به آن مواضع انتقال پیدا کنند. البته مواضع مذکور فقط برای نیروهای مسئول و اکیپ های مهندسی که مجبور بودند مواضع دفاعی را آمده نمایند شناخته شده بود.
مرحله ی دوم: مرحله ی تدافع بود، یعنی این که در صورت مداخله ی ایران و عبور نیروهای ایرانی از مرزها، لازم بود تا نیروهای سازمان از موضع اختفا به مواضع تدافعی منتقل شوند. این مواضع همان طور که توضیح داده شد، در نزدیکی مواضع اختفا اتخاذ شده بود ؛ (جاده ای که به فرودگاه مترو که شمال قرارگاه اشرف منتهی می شد و در ۲۰ کیلومتری قرارگاه واقع شده بود، محور خانقین به اشرف، محور خالص به اشرف و ارتفاعات حمرین در مسیر کرکوک – خالص از جمله این مواضع بود)
مرحله ی سوم: مرحله ی تهاجم بود که شرط تحقق آن به هم ریختن اوضاع عراق، یعنی فقدان نیروهای عراقی باز دارنده بود. در این مرحله بحث مخالفت آمریکایی ها با انجام بمباران های احتمالی بر روی نیروی پیش رونده نیز مورد توجه واقع شد که رجوی در پاسخ گفت: ” از جنبه ی سیاسی قطعاً آمریکایی ها برای برخورد با سازمان به این منطقه نیامده اند، ولی از جنبه ی نظامی با توجه به این که نیروهای آمریکایی از شمال، جنوب و یا غرب عراق وارد خواهند شد، محور شرق در مواجهه با نیروهای آمریکایی نخواهد بود، لذا راه برای نیروهای سازمان باز است.”
نهایتاً رجوی در جمع بندی گفت: ” اگر به هر دلیلی امکان اجرای مرحله ی سوم نبود، با آمریکایی ها وارد مذاکره خواهیم شد و از قبل نیز پیام داده ایم که ما بی طرف هستیم. ” در واقع آنچه رخ داد همین امر بود و نشان می داد که از قبل بر روی آن توافق شده است.
ادامه دارد