بعد از مدتها سر و کله یکی دیگر از عوامل اعضای به اصطلاح شورا فرقه که در خارج نشین جز خراب کردن شخصیت ها و زدن انگ مزدوری و… کاری دیگری ندارند این بار فردی به صحنه آمد که وقتی او از مبارزه حرف می زند بیشتر به جوک شبیه می باشد و اکنون می خواهیم که به گوشه ای از افاضات وی اشاره نموده تا در یابیم که تا کجا در انقلاب طلاق مریم قجر حل شده است.
محمد شمس که البته همه او را به عنوان آهنگ ساز فرقه می شناسند در یک مقاله سعی نموده فردی به نام نوری زاده را مورد شماتت قرار دهد که چرا در برنامه بی بی سی از وی تعریف و تمجید کرده است.
اگر وی قدری از رهبر فراریش یاد می گرفت تعریف نوری زاده از وی را مثبت قلمداد می کرد و بادی به غب غب می انداخت که انگار چه کسی می باشد ولی چه سود در فرقه رجوی ها اگر کسی هم از این افراد بی عار تعریف کند که انگار ریگی به کفش دارد.
من اصلا اکنون قصدم پرداختن به مسئله تعریف نوری زاده نیست ولی چیزی که بسیار مهم می باشد موضعگیری محمد شمس می باشد که سر یک تعریف کردن این گونه بهم می ریزد و به تعریف و تمجید از سران فرقه پرداخته و پیام می دهد که ثابت قدم هستم و در مورد من شکی نداشته باشید.
وی در جایی از اوج پیسی بیان می دارد که آنان قصد دارند هرگونه به اصطلاح مقاومت و روحیه جنگندگی ما را برای سرنگونی از بین ببرند. البته معنی سرنگونی از جانب شما برای ما کاملا روشن است نشستن در کافه های پاریس و…
ولی آقای شمس بهتر بود به شکنجه و کشتن افراد در درون مناسبات فرقه هم اشاره ای می کردید و یا نمونه دیگر کشتاری که فرقه در قیام سرنگونی صدام در سال 1370 در عراق به راه انداخته بود و باعث ادامه ماندگاری حکومت صدام معدوم شد هم اشاره می کردید که چگونه مریم قجر دستور داده بود از گلوله برای کشتن استفاده نکنید با شنی تانک و نفربر از روی آنها رد شوید. آیا از نظر شما این جنایت علیه بشریت نیست؟ آیا از نظر شما رجوی جنایت کار اصلا مسئولیتی در قبال مردم عراق داشت که اینگونه باید به کشتار مردم بی دفاع می پرداخت؟
اگر مردم عراق اراده کرده بودندکه آزاد زندگی کنند چه ربطی به این فرقه جنایت کار داشته است؟
آقای شمس آویزان شدن به فرقه رجوی نشان از خوشوقتی نیست بلکه نشانه دریوزگی و خیانت به مردم ایران است که شما در خارج از کشور نشسته و سنگ آنان را به سینه می زنید.
وقتی شما از به اصطلاح مبارزه خود برای مردم ایران خوشحال و به آن افتخار می کنید بهتر بود کارنامه ای از این سالیان هم آغوشی با رجوی ها را هم بیان می کردید که طی این سالیان چه کار کردید و بجز چند آهنگ برای سران فرقه و خوش رقصی برای آنان چیز دیگری در کارنامه شما وجود دارد؟ بهتر بود هنر خود را در خدمت مردم ایران بکار می گرفتید و به آن افتخار می کردید چرا که مردم ایران به خوبی به ماهیت جنایتکارانه رجوی ها پی بردند و اکنون حمایت از وی نشانه سربلندی نیست.
وی در ادامه یادی هم از مرضیه خواننده رجوی می کند که باید گفت که اجاره کردن سالن های آنچنانی که سران فرقه برای اجرای آهنگ کرایه می کردند و مرضیه برنامه اجرا می نمود پول آن را از کجا می آوردند. تازه مرضیه که شما از آن حرف می زنید به خوبی در پایان عمر به ماهیت مریم قجر پی برده بود ولی به خاطر اینکه او حرفی نزند وی را از بقیه جدا کرده و نگذاشتند که از ناگفته های دلش بگوید و در نهایت فوت نمود تا سران فرقه و شما بتوانید از مرگ وی هم سوء استفاده نمائید.
آقای شمس شما بخاطر مقدار پول ناچیزی از سران فرقه، خودتان را فروختید و خیلی راحت اسیر تند بادهایی شدید که اعضای فرقه را به هر سوی می کشاند و برای ما هم روشن شد که ماهیت اصلی اعضای بی کار و مفت خور شورا فقط به درد تعریف کردن از رهبران فرقه می خورد تا بتوانند به زندگی نکبت بار خود ادامه دهند.
وای بر شما که با ساختن آهنگ کذایی قصد دارید روی جنایت و وطن فروشی رجوی ها سرپوش گذاشته و آنرا مشروع نشان دهید.
آقای شمس این به اصطلاح مبارزه و حمایت از مریم قجر پیشکش شما و اعضای وارفته شورا کسی دیگر برای شما تره هم خورد نمی کند مردم ایران نیازی به قیم از مدل جنایت کارانی همانند شما ندارند در همان خارج بمانید و به دم جنباندن برای مریم قجر ادامه دهید.
هادی شبانی