صف های” خلق” و” ضدخلق” روشن تر میشود!

واقعا چه کسانی مسئول بحران آوارگان جنگ و تجاوز که اینک بطور سالوسانه وعوامفریبانه ای " پناهجو " یشان مینامند، هستند؟
فرقه ی رجوی باین سئوال مهم چنین جواب میدهد:
" به گزارش خبرگزاری آناتولی، رئیس جمهور ترکیه با اعلام اینکه رژیم ایران و روسیه مسئول بروز بحران آوارگان در اروپا هستند، گفت: تهران و مسکو هرگز به دنبال میانجیگری در اوضاع سوریه نیستند، آنها همواره از بشار اسد حمایت کرده اند. آنها هرگز به این موضوع که چگونه باید این رهبر ظالم را از قدرت ساقط کرد فکر نمی کنند ".
سیر تحولات سوریه و ترکیه و میزان پایداری رهبران راستگرای ترکیه به رای مردم وتلاش آنها درایجاد جنگ داخلی برای لغو نتیجه ی انتخابات اخیر آن کشور که بنفع رهبران راستگرای حزب " آغ پارتی= حزب عدالت وتوسعه " نبوده وتلاش های منطقی رژیم سوریه برای برگزاری یک انتخابات آزاد درآن کشور، ماهیت متفاوت این دورژیم را بنحو عریانی درمعرض محک قرار میدهد:  اردوغان بهمراه فرقه ی رجوی، راهی را جز سرنگون کردن بشار اسد، نمی شناسند!
به ادامه ی یادداشت باند رجوی توجه کنید:
" اردوغان گفت: من این موضوع را به طور علنی اعلام می کنم زیرا قبلا در این خصوص با آنها (رهبران روسیه و رژیم ایران) صحبت کرده ام. چاره ای جز گفتن این مطلب ندارم زیرا ناراحت هستم. رژیم ایران و روسیه سلاح و پول در اختیار بشار اسد قرار می دهند و از حکومت وی حمایت می کنند. همه تلاش های آنها در جهت حذف مخالفان (سوری)‌ قرار دارد ".
اوبطور ساده میگوید که ایران وروسیه اجازه دهند، ترکیه، شرکا واربابانش هرکس را که خواستند مسلح کنند، هرتجزیه ای را که بنفع شان بود درسوریه انجام دهند ودرمقابل، این دومتحد دهها ساله ی سوریه روسیه وایران)، تکانی نخورند وبگذارند با ایجاد منبع بزرگ تروریزم در سوریه ی شاخه شاخه شده، اینها به هدف لابد مقدس ودموکراتیک؟؟!! خود برسند!
ترکیه وهمپالگی هایش بهمراه فرقه ی پرنخوت و بادکنکی رجوی دراصل میخواهند تمهیداتی اندیشیده شود که بموجب آن، " سگ را باز گذارند وسنگ را بسته"!
باز دریادداشت باند رجوی میخوانیم:
" (دیک) چنی، معاون رییس جمهور سابق آمریکا روز یکشنبه در یک مصاحبه تلویزیونی با شبکه خبری فاکس نیوز بحران پناهندگی در کشورهای اروپایی را نتیجه مستقیم سیاست خارجی غلط اوباما دانست. دیک چنی گفت: تصمیم شتابزده اوباما به خروج بی موقع نیروهای آمریکایی ازخاک عراق موجب پیدایش یک خلا امنیتی وپیدایش زمینه برای رشد گروه های تروریستی شد. معاون رییس جمهوری سابق آمریکا افزود: گروه های تروریستی ازجمله گروه داعش با استفاده ازاین خلا امنیتی اقدامات خشونت آمیز خود درعراق، سوریه وبرخی دیگر از کشورهای منطقه را گسترش دادند وسبب فرار مردم این کشورها به کشورهای اروپایی شدند ".
خواننده ی گرامی باید متوجه این موضوع باشد که حمله به عراق و ایجاد آنهمه فاجعه،  عمدتا بدست این نئوکان ضد بشر (دیک چنی) انجام شد و جورج بوش دوم دراصل مجری منویات این انسان خبیث بود!
این دیک چنی قاتل صدها هزار انسان، براحتی آب خوردن و مسعود رجوی وار دروغ میگوید. چرا که تروریزم با حضور نیروهای آمریکائی به عراق روی آورد وآمریکا ی تحت زعامت اوباما براثر فشار مبارزات مردم عراق بیرون رانده شد وکسی ازجمله اوباما دراین مورد لطفی درحق عراقی ها ودیگران نکرد!!
داعش (این مولود خلف آمریکا) همان جریانی است که درزمان  اشغال عراق توسط آمریکا دراین کشور با نام القاعده عراق  فرصت وامکان ظهور یافت و بعدا درجریان ایجاد " فضای پرواز ممنوع درلیبی" و قطعه قطعه کردن این کشور بدست فرانسه، آمریکا و تعداد دیگری ازکشورهای اروپا، به مال ومنال بیشتری رسید، قدرت بیشتری یافت وخود را " دولت اسلامی- داعش" اعلام نمود.
بلی درست است! رسانه های مسلط غربی، برای برانگیختن احساسات انسانی مردم و با هدف منحرف کردن افکار عمومی از ریشه های پدیده ای که شاهدش هستیم، جسد یک کودک در ساحل افتاده را عکس سال کرده اند!
آنها به صلاح پدیدآورندگان خود نمیدانند بگویند که این آوارگان و جنگ زدگان قربانی کدام سیاست های جنایتکارانه هدایت کنندگان اصلی کشورهای بزرگ اروپائی و امریکا هستند.
تغییر سیاست و نگرش اروپا و امریکا نسبت به کشورهائی که از آنجاها سیل مردم به سوی اروپا روان است، تنها راه حل مشکلات این قربانیان جنگ های تجاوزکارانه که به عبث " پناهجویان" لقب یافته اند، میباشد!
اگر به لیبی حمله نظامی نمی شد و آن کشور تکه پاره نمیشد، اگر امریکا به عراق لشکر کشی نمی کرد، اگر در سوریه سیاست مشابه را پی نمیگرفتند، اگر به افغانستان اجازه میدادند که راه خودش را برود (عدم مخالفت وستیز بادولت آشتی ملی وقت) و اگر به جای تشویق صدام حسین به حمله نظامی به ایران، انقلاب این کشور را می پذیرفتند و با آن تعامل می کردند و…، اروپا امروز با مسئله ای بنام باصطلاح پناهجویان و درحقیقت "جنگ زدگان" روبرو بود؟
اگر پولی که با هدف تسلط بر منابع کشورهای یاد شده در بالا خرج سقوط رژیم های آنها شد، آن را هزینه کمک به اقتصاد این کشورها می کردند و به جای مردم این کشورها برای تعیین تکلیف با حکومت هایشان، در پی تقویت صنایع تولیدی و بومی همین کشورها بودند و اشتغال ایجاد می شد، امروز با مشکل هجوم باصطلاح پناهجویان روبرو بودند؟
حتما نبودند!
بنابراین، آنچه باید تغییر یابد،  قانون پناهنده پذیری و یا مقررات جلوگیری از ورود پناهجویان به اروپا، نیست و بلکه نوع نگرش و سیاست اتحادیه اروپا در برابر آفریقا و خاورمیانه و اکنون اوکرائین است. اوکرائینی که بزودی سیل جنگ زدگان آن به سوی اروپا و… حرکت خواهد کرد.
صابر
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا