رجوی ها که می دانند روز حسابرسی از آنان بخاطر چند دهه ترور، جاسوسی و خیانت نزدیک شده است، سراسر وجودشان را وحشت فرا گرفته است. این وحشت آن چنان در وجودشان لبریز شده که نسبت به هر خبر یا موضوعی که به نوعی به اقدامات تروریستی آنها ارتباط دارد، واکنشی هراس آلود نشان می دهند.
یک روز، وحشت آلود به نیروهای خود دستور می دهند تا نسبت به یک میز گرد تلویزیونی که در آن اقدامات تروریستی شان مطرح شده موضع گیری کنند، و روز دیگر از ترس محاکمه شدن، از سفر مقامات غربی به ایران می نالند و اطلاعیه می دهند. همه اینها نشانگر هراسی است که بعد از توافق هسته ای بین ایران و 1+5 در وجودشان افتاده و البته بی دلیل هم نیست چرا که این مسیر بی شک راه نفس آنها را در کشورهای غربی خواهد بست. امروز دیگر نه خبری از صدام دیکتاتور است که به او پناه ببرند و…
رجوی ها در یکی از آخرین اقدامات هراس آلود شان، از زبان شورا نسبت به سخنرانی آقای روحانی، در کنگره 17000 شهید ترور که در آن اقدامات تروریستی و جنایتکارانه آنها را بار دیگر بیان کردند، واکنش نشان داده و در هراس از محاکمه شدن، کلا منکر اقدامات تروریستی شان شده اند. اما واقعیت و اسناد غیر قابل انکار آنقدر زیاد است که دیگر برای رجوی ها راه گریزی باقی نمی گذارد. در زیر بخشی از صحبت های انجام شده در ملاقات رجوی با سپهبد طاهر جلیل حبوش رئیس استخبارات صدام (استخبارات نام سازمان حفاظت اطلاعات نیروهای نظامی و انتظامی عراق بود که مشهورترین بازوی سیستم امنیتی صدام محسوب می شد) را ملاحظه می کنید که در آن رجوی به انفجار دفتر حزب جمهوری و دفتر نخست وزیری اعتراف کرده و همچنین دو طرف به اینکه برخی اقدامات تروریستی فرقه در همکاری با حزب بعث عراق و بر اساس خواسته های طرف عراقی انجام می شده است اذعان می کنند.
قسمتی از مطالب مطرح شده بین رجوی و حبوش در ملاقات سال 1999:
رجوی: همان گونه که اطلاع دارید من در سالهای 1981 تا 1986 در پاریس بودم، در آن سالها….. به ما تروریست نمیگفتند، هر چند که کاخ سفید و کاخ الیزه میدانستند، با کاخ الیزه هم ارتباط داشتیم.میدانستند که چه کسی حزب جمهوری را در ایران منفجر کرد و چه کسی و چرا عملیات علیه رئیس جمهوری و علیه رئیس الوزرای ایران انجام داد، آنها میدانستند و خوب هم میدانستند ولی صفت تروریست هم به ما نزدند.
حبوش: با توجه به دشمن مشترک چه بسا در آینده نزدیک، شما را برای مأموریتهایی مکلف کنیم، از حالا ما به عنوان یک تیم کار میکنیم، یعنی از شما کارهایی را خواهیم خواست، چون دشمن مشترک داریم.
رجوی: باید بگویم که بعد از جریان عملیات صیاد شیرازی و برگشتن از آن، برادران مخابرات بعضی از درخواستهای عملیات را به ما گفتند، که ما هم قبول کردیم و تمام آن را در کرمانشاه و دزفول انجام دادیم.
رجوی: مثلاً 10 عملیات را انجام میدهیم تا بگوییم که طرف ما مستقیماً ملایان هستند، تا مشروعیت داخلی ایران و بین المللی داشته باشیم، در کنار آن هدف مورد نظر شما را انجام میدهیم، هدفی که مورد بحث و دستور شما باشد.
حبوش: برای این که شرایط [را] برای شما فراهم کنیم، میخواهیم که کار را با جدیت آغاز کنیم، روز گذشته آقای عزت ابراهیم گفتند که «عملیات شروع شود، هدفها را آماده کنید.» من هم به برادران مخابرات که الان صدای من را در این جلسه میشنوند میگویم که بروند و هدفهای خود را در داخل ایران انتخاب کنند تا بعد بنشینیم و سوژههای شما را مورد بررسی و بحث و گفتگو قرار دهیم.
قسمتی از مطالب مطرح شده بین رجوی و حبوش در ملاقات سال 2001:
رجوی: کاردار شما (عراق) در تهران علیه ما صحبت کرده و در مصاحبه مطبوعاتی با روزنامه رسالت علیه ما حرف زدهاست.
حبوش: این جریان کاردار و مصاحبة آن چه بوده است؟
رجوی: مصاحبه با روزنامه رسالت، من فقط دنبال این مطلب هستم که این مصاحبه بعد از جریان صیاد شیرازی صورت گرفته است و این عملیات را تروریستی و ناجوانمردانه خواندهاست.
حبوش: وقتی که ما به شما برای انجام این عملیات (ترور صیاد شیرازی) دستور دادیم معلوم است که بیان این مطالب [صحبت های کاردار] تاکتیکی است، زیرا ما نمیخواهیم در بیش از یک جبهه بجنگیم.