خانواده ها «باطل السحر» فرقه رجوی

بار دیگر خانواده های دردمندی که سقف خواسته های شان، حداقل حقوق انسانی یعنی «انجام ملاقات با فرزندان شان» می باشد، سختی ها و مخاطرات سفر به کشور عراق را به جان خریده و خود را به کمپ ترانزیت موقت لیبرتی رساندند تا فارغ از هر بحث و حرف و حدیث سیاسی، بعد از سالیان دراز فرزندان خود را در آغوش بکشند، اما باز هم رجوی ها و فرماندهان حلقه به گوشش مانع شدند. آنها با هراس و وحشت پی در پی اطلاعیه صادر کرده و با وقاحت هر چه تمام تر به توهین علیه خانواده ها می پردازند.
چرا رجوی ها از یک ملاقات ساده می ترسند؟ چرا از صحبت اعضای فرقه (که مدعی هستند بر اثر انقلاب طلاق تا آخر حامی رجوی ها خواهند ماند) با پدر و مادر پیرشان یا خواهران و برادران و همسران و فرزندان شان که عموما انسان های معمولی و غیر سیاسی می باشند هراس دارند؟ مگر این خانواده ها چه تاثیری بر روی فرزندان شان خواهند گذاشت که رجوی ها تا این حد از ملاقات حضوری وحشت داشته و به بهای بی آبرویی بیش از پیش اجازه ملاقات نمی دهند؟
پاسخ در یک کلام این است: خانواده ها «پادزهر» و «باطل السحر» مناسبات فرقه ای می باشند. از آنجا که رجوی مناسباتش را به شکل کاملا فرقه ای استوار کرده و در این مناسبات اولین الزام این است که اعضا از جهان بیرون قطع شده و تحت مغزشویی مستمر قرار بگیرند تا آن گونه که برای رهبر فرقه مناسب است مورد سوء استفاده ابزاری قرار بگیرند، پس ملاقات با خانواده یعنی ایجاد ارتباط با دنیای بیرون از فرقه، یعنی ایجاد شکاف های ویرانگر در مناسبات فرقه ای و تزریق یک نوع آنتی ویروس قوی به اعضا که آنها را در مقابل ویروس هایی که رجوی با مغزشویی به ذهن آنان منتقل می کند واکسینه خواهد کرد. چرا که خانواده اولا عاطفه ها را در اعضا زنده کرده و فضای ماشینی حاکم بر مناسبات فرقه ای که در آن عشق و عاطفه جایی ندارد را به چالش جدی می کشد و ثانیا به این دلیل که اعضا نسبت به خانواده خود یک حس اعتماد دارند و هر فرزندی می داند که پدر و مادرش بدخواه او نبوده و قصد آزار و اذیت او را ندارند، بنابراین تبلیغات مستمری که رجوی ها در مناسبات فرقه ای بر علیه فضای خارج از فرقه و بخصوص خطر اعدام و شکنجه ایجاد کرده اند ترک زده و هراس اعضا از دنیای خارج از فرقه را از بین می برد.
نکته دیگر این است که خواسته خانواده ها یک خواسته انسانی است و هیچ کس با هر مرام و مسلکی نمی تواند این خواسته را نادیده بگیرد. نادیده گرفتن این خواسته از سوی رجوی ها بهای سیاسی سنگینی برای آنان دارد و همانطور که شاهد بودیم حضور مستمر خانواده ها در اشرف سرانجام مقامات بین المللی را مجبور کرد تا تن به انتقال اعضا به کشور ثالث و انهدام قرارگاه بدنام اشرف بدهند. از این روست که رجوی ها تلاش کرده و می کنند با تهت و افترا فضایی ایجاد کنند که بگویند مراجعه کنندگان خانواده نیستند. از آنجا که دروغ یکی از مهمترین ابزار های مورد استفاده رجوی هاست و از دروغگویی ابایی ندارند، آنها خانواده هایی که با شناسنامه و گذرنامه و اسم و رسم معین، برای ملاقات مراجعه می کنند را با وقاحت ماموران نظامی یا امنیتی ایران در وزارت اطلاعات یا نیروی قدس سپاه می خوانند که برای کشتار یا زمینه سازی کشتار اعضای فرقه به عراق می آیند. آنها به خیال خام خود می خواهند این گونه وانمود نمایند که طرف حساب شان خانواده ها نیستد تا دشمنی خود با خانواده ها را با این نیرنگ بپوشانند، اما واقعیت آنقدر آشکار است که نتیجه ای جز بی آبرویی بیشتر برای رجوی ها نخواهد داشت و دیر یا زود اعضا متوجه می‌شوند که مراجعه کنندگان خانواده های آنها بودند و همین هم سر آغاز مسئله داری خیلی از آنها خواهد شد.
بنابراین خیلی طول نخواهد کشید که زحمات خانواده ها به بار خواهد نشست و آنها موفق به دیدار فرزندان خود خواهند شد و فراتر از آن، تلاش های آنان، به رهایی فرزندان شان از مناسبات فرقه‌ای و انتقال آنها به کشور ثالث و شروع یک زندگی جدید خواهد انجامید. با امید به آن روز
صالحی
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا