آیا مریم رجوی مخالف اعدام است؟

مریم رجوی در پاریس بمناسبت روز جهانی علیه اعدام سخنانی را به زبان آورد تا به خیال خود مردمی و جهانی را متعجب کرده باشد و برای غربی ها هم یک شوئی با رنگ و لعاب دمکراسی بر پا کرده باشد، تا شاید بتواند در بازار سیاسی برای خود دکانی دست و پا کرده باشد،چون دکان و دستگاه مجاهدین مدت زیادی است که تقریبآ تعطیل شده.
در کنفرانس مزبور خانم رجوی طوری با اعدام مخالفت می کند و طوری از حقوق بشر دم می زند که اگر کسی مجاهدین و تاریخچه حداقل سه دهه آنها را نشناسد و نداند گمان می کند که در این دنیای نا امن امروزی فلان جای آسمان پاره شده و کسی افتاده که ناجی مردم سراسر دنیاست، اما خوشبختانه هم مردم شریف ایران چه در داخل و چه در خارج از کشور و هم دولتمردان و سیاسیون غربی(البته با قلم گرفتن جیره و مواجب بگیران شرفی و غربی) همه و همه با این عناصر ضد بشری که کاری به غیر از دروغگوئی وفریب و شیره مالی بر سر مردم در خارج از کشور ندارند بطور کامل آشنا هستند و داد و فریادهای بی جای خانم رجوی کار به جائی نمی برد.
هر کس که سه دهه گذشته مجاهدین را مرور کند پی به پوچ بودن تمامی ادعاهای امروزی مجاهدین در باره حقوق بشر و دم زدن از حق و حقوق مردم ایران و از این قبیل صحبتها که مجاهدین در بیان آن استاد هستند می برد، خانم رجوی که امروز از تریبون آزاد در فرانسه ادعای مخالت با اعدام را دارد گویا فراموش کرده که تمامی ترورهائی که در درون ایران توسط سازمانش انجام شده اعدام انقلابی نام گذاری شده، مگر خانم رجوی فراموش کرده که در تمامی نشستها در درون قرارگاه اشرف افرادی که با تشکیلات سازمان مشکل داشتند توسط مسئولین سازمان و فرمانده هان ارتششان تهدید به اعدام می شدند، براستی از چه زمانی خانم رجوی متوجه به گروگان گرفته شدن حقوق بشر شده که خود در اردوگاه لیبرتی هم تعدای را به گروگان گرفته و هم حق و حقوق خانواده همان افراد را به گروگان برده؟
مگر اعدام کردن تنها به این است که فرد را تیرباران یا حلق آویز کنند؟کشتن سرباز ایرانی در مرز، یا ترور و بمب گذاری در درون کشوروبه کشتن دادن تعداد زیادی رهگذر بیگناه به بهانه مبارزه با رژیم و یا اعدام انقلابی چه تفاوتی با اعدام دارد؟
راستی چرا افرادی که با خلوص نیت برای مبارزه به اشرف آمدند و به شما و همسرتان اعتماد کردند امروز بایستی در کمپ لیبرتی زجر کش شوند؟ چرا به پدران و مادران، خواهران و برادران آنان فکر نمی کنید که در چه اضطرابی بسر می برند؟
بهتر بود که خانم رجوی قبل از ادعاهای پوچ و بی اساس درموارد بالا ابتدا خود لب به اعتراف می گشود،صدور فرامین کشتن و ترورهائی که صادر کرده اند را زیر انتقاد میگرفت به نقض شدید حقوق بشر در تشکیلات خود و سرکوب های درون سازمانی اعتراف می کرد و از گذشته خود و همسرش شرمسار می شد، تا صلاحیت برای بیان چنین کلماتی را داشته باشد.
در جای دیگر خانم رجوی ادعا دارد که در پی بر پا کردن قوه قضاییه مستقل است در حالیکه دم زدن از قوه قضاییه مستقل برای کسانی چون مجاهدین زیاده خوری بیش نیست چرا که دراردوگاه اشرف در دورانی که مخالفین و معترضین خود را دادگاهی می کردند متهم اجازه هیچگونه دفاع قانونی نداشت، هم رئیس دادگاه از کادر های بالای خودشان بود هم دادستان و هم وکیل انتصابی، اگر ایشان راست می گوید و به قوه قضاییه مستقل اعتقاد دارد پس چرا در دوران حکومت خود چنین اجازه ای به دیگران داده نمی شد؟ چرا هر کس که در دادگاه مجاهدین محاکمه می شد از او به ضرب و زور اعترافنامه گرفته می شد که عامل رژیم است و سپس هم تحویل زندان ابوغریب می شد؟
پس از توافق هسته ای که چنته مجاهدین را در عرصه دروغپردازی خالی کرد،اکنون مجاهدین به دنبال بهانه تراشی های دیگری هستند تا غربی ها را ترغیب به قطع رابطه با ایران نمایند چون خوب می دانند که از حمله نظامی خبری نیست، به همین دلیل هم به هر خس وخاشاکی چنگ می زنند،سر و سامان دادن به موضوع حقوق بشر امر بسیار نیکی است و کسی هم مخالف آن نیست، اما بایستی دید چه کسی دم از آن می زند؟ آیا خود حداقل حقوق بشر را رعایت کرده و می کند؟ کسی که هم الان اجازه ملاقات خانواده ها با فرزندان خود در لیبرتی را نمیدهد، کسی که حکم طلاق های اجباری را صادر کرده، کسی که کودکان خردسال را از پدران و مادران جدا کرده و کسی که دراروپا منتقدین خود را علنآ تهدید به مرگ می کند وووو…. مگر می تواند ادعای حقوق بشر کند یا مخالف اعدام باشد و آیا صلاحیت صحبت کردن از حقوق بشر را دارد؟
ادعای مجاهدین در رابطه با مخالف بودنشان با اعدام فریبی بیش نیست تا از این راه بتوانند نظر اربابان خود را به خود جلب کنند در غیر اینصورت چه دلیلی داشت که مسعود رجوی در پیام خود با صدای خودش منتقدین و جدا شدگان از سازمانش را در اروپا تهدید به مرگ کند؟
 

خروج از نسخه موبایل