حسین ابریشم چی برادر مهدی ابریشمچی جزو کسانی بود که درجریان راکت پرانی 7آبان جاری، به قتل رسید.
برابر اسناد موجود،این مقتول راه قدرت طلبی رجوی، در دوران شاه ودرزندان با مسعود رجوی مشکل داشته وبعدها احتمالا با تلقینات برادرش مهدی با مسعود بیعت کرده وبه درجات فرماندهی راه یافته بود وبیشتر ازنام مستعار " کاظم" استفاده میکرد.
درهرصورت، برابر اعلام رسانه های باند رجوی، مهدی ابریشمچی بعنوان برادر بزرگ او که درفرصت مناسب لیبرتی را به قصد فرانسه ترک نموده وحالا درپیشگاه همسر سابق وباوفایش مریم؟! اززندگی متنعمی برخوردار است. روز جمعه 8آبان یک کنفرانس مطبوعاتی برگزار کرده وبجای قبول واقعیات موجود درعراق، با نوکر پیشگی تمام به نشخوار حرف های دائمی مسعود ومریم پرداخته و ازجمله گفته است:
”همه (کسانی که در این حمله بهشهادت رسیدند)… جان خود را وقف خدمت به مردم ایران کردند… حسین ابریشمچی برادر همرزم و همخون من در میان آنها بود ".
اصلا چرا باید اقامت بیمورد اینها سودی برای مردم ایران داشته باشند وزمانی که بخاطر لجاجت رجوی و شقاوت گروه های خودسر عراقی بقتل میرسند، شهید حساب بشوند؟!
آنها چه کاری جز بیکاری وحضور درکلاس های مغزشوئی و تحمل بیگاری های بیمورد داشتند که برای کشور مهم بود و به قسمتی ازمشکلات مردم ارتباطی داشت؟!
دیگراینکه آقا مهدی! همخونی ات قبول، اما تو که فرار کرده وبرادرت را دربیابانهای ناامن عراق رها کرده بودی، چطور با او که شبانه روز دراضطراب اینگونه حملات میسوخت ورنج میکشید، همرزم بودی؟!
ابریشمچی گفته است:
"… این حمله نشاندهنده ضعف رژیم آخوندی است که در دوران پایانی خود بهشدت از اپوزیسیون سازمانیافتهآش وحشت دارد… این حمله نشاندهنده میزان تأثیرگذاری مقاومت ایران در داخل جامعه ایران است… حمله به لیبرتی همچنین چهره واقعی آخوند روحانی و ولیفقیه رژیم را آشکار میسازد.“
ازنظر هرانسان دور اندیش، هرکس اعم ازپوزیسیون واپوزیسیون این ادعا را که این نوع حملات کور بنفع رژیم ایران است، مطرح نماید، یا دچار خوش خیالی است ویا میخواهد بطور مزورانه ای ازحادثه ای حمایت کند که تنها بنفع شخص مسعود رجوی است.
این حادثه بعلت جدا ماندن باند رجوی ازمردم، واینکه مردم اشتراک منافعی بین خود ومجاهدین رجوی نمی بینند، بازتاب داخلی نداشت و بازتاب خارجی اش تنها درسطح بهانه هایی و آنهم در مقاطع خاص ممکن است برعلیه دولت ایران مورد سوء استفاده قرار گیرد!
ازقول ابریشمچی چنین نقل شده است:
"… لغو کامل محاصره ضدانسانی، بهرسمیت شناختن لیبرتی بهعنوان کمپ پناهندگی تحت نظارت ملل متحد، انجام تحقیقات توسط مللمتحد درباره 7 گروگان اشرفی و 7 قتلعام در اشرف و لیبرتی و قرار دادن عوامل این جنایتها در برابر عدالت بهویژه دستاندرکاران قتلعام اول سپتامبر 2013 در اشرف و حمله موشکی 29اکتبر 2015 در لیبرتی ".
این لب کلام و مهمترین آرزوی قلبی مسعود رجوی است که از زبان ابرشمچی بازگو میشود که درجواب باید گفت که منظور ازاینهمه شکلک درآوردن ها، مجبور کردن دولت عراق به قبول اقامت دائمی نیروهای رجوی درعراق است که تصور قبول آن غیر ممکن است!
عراق خودبخود مشکلات زیادی دارد وبا پذیرفتن یک نیروی خارجی خشونت طلب، فرقه گرا، علاقمند به کشت وکشتار ونفاق افکن، کار خود را که بدون آنهم باندازه ی کافی سخت است، دشوارتر نمیکند وسازمان ملل به کشوری تحمیل نمیکند که مار درآستین خود بپرورد!
با این توضیح وبا روشن شدن موانع اقامت نیروهای رجوی درعراق، چرا دست ازاین پیشنهاد غیر ممکن برداشته نمیشود؟
بنظر میرسد فرقوی های رجوی هنوز هم آمریکا را همه کاره ی جهان دانسته و نمیدانند که چند صباحی است که آمریکا " با طمع کردن درهمه، ضرر کرد درهمه "!
این هموطنان اصحاب کهفی ما هنوز نمیدانند که این بار، امضاهای سخاوتمندانه ی چین و روسیه وحتی اروپا درخدمت لوایح و برنامه های جهانخواری آمریکا نیست و آمریکا که دراستفاده از توان انها ولخرجی زیاد کرده، نخواهد توانست با کمک آنها، رجویست ها را همراه اسیران آنها- بعنوان اکثریت اعضای فرقه ی رجوی- درخاک عراق حفظ کند!
ونتیجه اینکه، اصرار شرورانه ی مسئولین این باند، دستآوردی جز تکرار فجایع شبیه 7آبان 94 نخواهد داشت!
سئوال مهم دراین رابطه این است که چرا رجوی وپادوانش مانند مهدی ابریشمچی ازتکرار این حوادث ناگوار ودردمند ترکردن خانواده های اسرای خود درلیبرتی، استقبال میکنند؟!
نوید