کمیساریای عالی پناهندگان در آخرین گزارش خود اعلام کرده است که سال گذشته بیش از ۱۱۰۰نفر از ساکنان کمپ لیبرتی به کشورهای ثالث منتقل شده یا خواهند شد. این گزارش می افزاید که:
” وضعیت انتقال این افراد از ابتدای شروع فرایند در حالتی روبهرشد قرار دارد و حدود نیمی از کل انتقالها در نیمه دوم سال ۲۰۱۵ میلادی رخ داده است“.
این گزارش اگر چه امیدوار کننده است ولی هنوز مشکلات اساسی این قربانیان باقی می باشد و کمیساریای عالی پناهندگان وظیفه خود را در قبال افرادی که به کشور آلبانی و یا کشور سوم دیگری که رفته اند بطور کامل اجرا نمی کند، بویژه در مورد تعهدات مالی و تعهدی که سازمان ملل نسبت به رعایت حقوق هر پناهنده دارد. متاسفانه کمیساریای عالی پناهندگان وظیفه حمایت مالی خود از هر پناهنده را به سازمان مجاهدین سپرده است و اعضای ناراضی و معترض سازمان مجاهدین در آلبانی به همین دلیل هنوز در یوغ فرقه مجاهدین باقی مانده اند. آنها باید اجبارا برای دریافت کمک هزینه ماهیانه ای که سازمان ملل برای هر پناهنده مشخص کرده است، دست خود را پیش رهبری مجاهدین دراز کنند و برای دریافت آن مجبور به سکوت و خودسانسوری شوند. ما وظیفه خود می دانیم که در این ارتباط اعتراض خود را به مسئولین کمیساری عالی پناهندگان اعلام و هشدارهای لازم را برای تغییر این وضعیت بدهیم.
از سوی دیگر شورای دست ساز مسعود رجوی در اطلاعیه های سریالی که از قلعه اوروسورواز توسط مریم رجوی و محسن رضایی و محمد علی توحیدی صادر می شود، همچنان خانوادههای قهرمان قربانیان در کمپ لیبرتی عراق را تهدید درجه اول خود اعلام می کند. بی دلیل نیست که مسعود رجوی در اوج تنگنا و در بنبست قرار گرفتن توسط خانوادههای اعضای مجاهدین خود دست به قلم میبرد و کتاب علیه آنان با عنوان ” خانواده مجاهدین یا مزدوران ارتجاع می نویسد.
برای اینکه اهمیت موضوع را دریابیم لازم است یادآوری کنیم مسعود رجوی در طول زندگی ۶۷ ساله خود به اندازه تعداد انگشتان یک دست نیز کتاب ننوشته است، حال ببینید قافیه تا کجا تنگ شده است که خود مستقیماً وارد صحنه شده است و میگوید خانوادههای قربانیان اسیر دشمن اصلی من هستند و علیه آنها کتاب مینویسد و آن را هم در سایتهای دروغ رسانی خود تبلیغ میکند و به رسیدن به چاپ دوم و سوم هم وانمود می کند. این نشان میدهد که دستگاه کنترل نیرو در این فرقه چگونه از فعالیت مادران و پدران پیر و سایر اعضای خانوادههای قربانیان به وحشت افتاده است که اطلاعیه های سریالی شورای دست ساز مسعود رجوی هم انان را نشانه می گیرد. البته روشن است که جلوگیری از دیدار اعضای تشکیلات با خاواده هایشان تا جایی که به فرقه ها و روشهای کنترل ذهن نیرو بر می گردد، مقوله تازهای نیست، زیرا تمامی فرقه ها از دیدار و ارتباط اعضای خود با خانوادههایشان و کسانی که از گذشته با آنها پیوند عاطفی داشتهاند، وحشت دارند و از این میترسند که عاطفه ها دوباره زنده شوند و شعله کشند و آثار مغزشویی توسط رهبر فرقه را خنثی کند.
کانون ایران قلم ضمن پشتیبانی از خانوادههای قربانیان اسیر در فرقه مجاهدین خلق معتقد است که قوانین و معاهده های بینالمللی و اعلامیه جهانی حقوق بشر اجازه مغزشویی و شیوههای شناخته شده کنترل نیرو را جهت کنترل ذهن افراد را به رهبری فرقه مجاهدین خلق نمیدهد که وی بتواند در نشست های تفتیش عقیده و اعتراف به گناه در نشست های عملیات جاری و غسل این روش را ادامه بدهد.
باید از آقای رجوی پرسید آیا فشار بر روی اعضای ناراضی و منتقد و استفاده از زندان و شکنجه برای سرکوب مخالفین در عراق تحت حاکیمت صدام حسین و بعد از آن مجاز و قانونی میباشد؟
به چه دلیل مسعود رجوی به عنوان یک گروه آموزش دیده و متشکل این حق را به خودش میدهد که به زور در یک کشور خارجی، عراق، که سابقه کشتار ده ها نفر از کرد ها و شیعیان را دارد اقامت داشته باشد و مدعی باشد که همه امکانات لازم را هم در اختیار آن بگذارند.
کدام کشور در جهان پناهنده ای را میپذیرد که حضور آن مخالف امنیت ملی آن کشور باشد. آیا حضور ۲۰۰۰ نفر از اعضای سازمان مجاهدین در عراق که به نظر دولت آن کشور مخالف امنیت ملی آن هست، چه توجیهی دارد؟
آقای مسعود رجوی مگر شما نمیگویید دولت عراق دست نشانده حکومت جمهوری اسلامی است و بغداد استان ۲۹ رژیم ایران است پس چرا اصرار دارید در این کشور و زیر حاکمیت رژیم ایران سکنی گزینید
مسعود رجوی و مریم رجوی میتوانند سورنا را از سرگشاد آن بنوازند، ولی خانوادههای قربانیان و اعضای جداشده از این فرقه نیز حق دارند سیاستهای مسعود رجوی را به چالش بکشند و بخواهند برای چند دقیقه فرزندانشان را ملاقات کنند
کانون ایران قلم ضمن تشکر از تلاشهای کمیساریای عالی پناهندگان که تلاش گسترده ای را جهت انتقال افراد از کمپ لیبرتی عراق به کشور های ثالث انجام میدهد و طبق آمار ارائه شده توسط این سازمان تنها تعداد ۱۹۷۰ نفر در کمپ لیبرتی باقیمانده اند، اما با وجود این کانون ایران قلم هشدار میدهد که فاجعه انسانی در کمپ لیبرتی عراق هر روز عمق بیشتری مییابد و این هشدار زنگ خطری برای فعالان حقوق بشر و نهادهای بینالمللی است که باید وضعیت این قربانیان در کمپ لیبرتی را جدی گرفت و هر چه سریعتر آنها را به کشور ثالث منتقل کرد و اسیر شانتاژ های تبلیغاتی مریم رجوی در قلعه اوروسورواز فرانسه نشد.
کانون ایران قلم اعتقاد دارد که کلیه افراد ساکن کمپ لیبرتی عراق باید ارتباط آزاد و دیدار با خانواده های خود را بدون واسطه سازمان و تشکیلات مجاهدین خلق داشته باشند. از نظر ما این افراد باید کلیه امکانات ارتباطی لازم برای مطلع شدن از اخبار ایران و جهان را داشته باشند و با دوستان و خانواده های خود ارتباط، تلفنی و اینترنتی داشته باشند.
ما فکر میکنیم که باید مسئولین فرقه مجاهدین در عراق می بایست تا خروج کامل کلیه اعضایش تحت نظارت کمیساریای عالی پناهندگان و دولت و مجلس عراق قرار داشته باشد و هیئت هایی از سه نهاد یادشده بطور مداوم با افراد مستقر در این کمپ دیدار خصوصی داشته باشند تا افراد مشکلات خود را خارج از سیطره تشکیلاتی مجاهدین خلق مطرح کنند. کانون ایران قلم در آخرین توصیه خود و به منظور جلوگیری از بروز یک فاجعه انسانی این هشدار را میدهد که ممکن است فرقه مجاهدین خلق، به مانند همه فرقه های در حال فروپاشی، به تصمیم های خطرناک برای به کشتن دادن افراد مستقر در لیبرتی کند که آثار آن در پیامهای مسعود رجوی و مریم رجوی به ساکنین کمپ لیبرتی مشهود است.