باز هم شاهد هستیم که سران فرقه بر اساس ضرورت و هر جا که به نفع شان باشد حملات تروریستی را محکوم کرده تا این گونه به همه بقبولانند که ما یک گروه تروریستی نیستیم بطور مثال حملات تروریستی پاریس را محکوم کرده و برای قربانیان آن مراسم می گیرند ولی جنایت انجام شده توسط تروریست ها در سوریه و یمن و نیجریه را محکوم نکرده و به روی نامبارک خود نمی آورند می توان گفت که هر عمل تروریستی علیه شیعیان انجام می شود را محکوم نمی کنند و نمونه های زیادی در این باره وجود دارد این در حالی است که مریم قجر همیشه در حرفهای بی پایه و بی اساس خود روی اسلام البته از مدل غربی و عربی آن تاکید می کند.
چرا که رجوی فریبکار نان را به نرخ روز می خورد و همیشه به دنبال فرصت طلبی است؟ اگر قدری به سوابق این فرقه نگاه کنیم از ابتدا ایدئولوژی شان روی فرصت طلبی و فریبکاری سوار شده بود و هیچ وقت هم با مردم و اعضای خود صادق نبودند و هر چه که در مناسبات یافت می شد دروغ و فریبکاری بوده است.
از همان ابتدا این فرقه با تکیه بر وابستگی به کشورهای دیگر از جمله صدام معدوم گرفته تا شیوخ شکم پرست عربی و صهیونیست ها و غربی های جنگ طلب که فقط با ریختن خون مردم بی گناه به حیات خود ادامه می دهند بوده است وقتی گروهی این گونه بنیاد نهاده می شود بیشتر از این هم نمی توان انتظار موضعگیری علیه تروریست ها را داشت.
سازمانی که ریشه در عمق جامعه و مردم نداشته باشد مجبور است برای ادامه حیات خود به این گونه کشورها آویزان شده و پز به اصطلاح دموکراسی سر دهد.
هر روز که درگیری های داخلی عراق و سوریه ادامه پیدا می کند ماهیت سران فرقه نیز برای همه روشن تر می شود که آنان برای همسویی با تروریست های داعشی و… چیزی کم نمی گذارند و فکر می کردند که می توانند با به قدرت رسیدن مدت زمانی در عراق ماندگار شوند ولی به لطف خدا و همت و ارتش آن دو کشور هر روز شاهد هستیم که بساط تروریست ها جمع می شود و دور نیست که از عراق و سوریه بیرون رانده شوند.
البته این در مورد فرقه رجوی هم صادق است و انشاالله که هر چه زودتر این فتنه فرقه رجوی از جامعه عراق برچیده شده و سران آن به جزای اعمال خود برسند.
عبدالله افغان