درشرح مختصری از عملیات جاری برای آن دسته از خوانندگانی که شاید ندانند نشست عملیات جاری چیست، باید گفت: این نشست هر شب انجام می شود تا افراد گزارش کاملی از آنچه صبح تا شب در ذهنشان خطور کرده را در حضور همه ی ساکنین آنجا اعتراف و بنا به خوب یا بد بودن افکار مورد مواخذه یا تشویق قرار گیرند و البته که فشار روحی، جسمی و جنسی مانع از خطور افکار مثبت در آن ها شده است و این یعنی توهین،فحش و مواخذه و بعضاً کتک خوردن افراد بیشتر از تشویق شدن بود و جالب اینکه مجبورند برای اثبات خودشان به فرقه رکیک ترین و منفورترین الفاظ را نثار دوستان خود بکنند و فرقه هم همین را میخواهد که بین افراد فقط نفاق باشد و تنها ارتباطشان، ارتباط به اصطلاح سازمانی باشد و نه عاطفی.
نگون بختان ساکن در اشرف و حالا هم در لیبرتی، که دائماً مجبور به گزارش و تجزیه شخصیت خود در جلسات عملیات جاری هستند، تا آنجا به پوچی می رسند که دیگر هیچ ارزشی برای خودشان وکسانی که پیرامونشان زندگی می کنند قائل نیستند و این سرمقصد نهایی رجوی از برگزاری این جلسات است.
عملیات جاری که با محوریت تخلیه فکری نفرات انجام می گیرد آن قدر وارد جزئیات می شود که فرد دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد.
همه ی آبرو، اعتبار و شخصیت فرد در طبق اخلاص برای فرقه قرار می گیرد و فرقه هم با استفاده از گزارشات افراد آن ها را طبقه بندی و خوب و بد می کند.
خوب در واقع همان منحط ترین فردی است که جان، فکر، شخصیت و در واقع تمامیت کمال انسانی را در وجود خود کشته و همانند ربات، تحت کنترل فرقه قرار گرفته و بنا به صلاح دید رهبران انجام وظیفه می کند حال این صلاح دید، جاسوسی و تخریب دوستان قدیمی و صمیمی باشد یا خودسوزی برای تبلیغات فرقه، هیچ فرقی ندارد!!! چرا که فرد اصلاً درکی از کاری که قرار است انجام دهد ندارد و چنان تحت تاثیر فرقه قرار گرفته که معبود و مقصودش رجوی است.
اما مصیبت اینجاست که معبود و مقصود که رجوی باشد، فرد به همه ی دنیای بیرون بدبین می شود، خوی انسانی و عواطفش، جسارت و شهامتش، اندیشه و اعتقاداتش همه و همه سرکوب و باورش، می شود آن چه، رجوی می خواهد و این گونه است که جرات رهایی از بند از فرد سلب می شود.