س- با تشکر ازاینکه دراین هوای سرد آذربایجان، تقبل زحمت نموده وبه جلفا آمده ودرمراسم استقبال از آقایان شهرام وشهروز بهادری حضور پیدا کردید.
اولین سئوال این است که شما درسفر اخیر خودتان به عراق، این برادران رها شده از اسارت رجوی را ملاقات کرده بودید، حالا چگونه است که مجددا درمراسم حضور آنها درشهرخودشان، شرکت نموده اید؟
ج- من بعنوان یک عضو خانواده ی گرفتار دردستان خون چکان رجوی، هروقت جدا شده ای را میبینم، سراغ او میروم وازاینکه درباره ی برادرم بپرسم، هرگز سیر وخسته نمیشوم. برادران بهادری هم رنج ومحنت زیادی کشیده اند که قابل همه نوع استقبال ودیدار هستند و من بدینوسیله عطر وبوی برادرم را ازاینها میگیرم وکمی آرام میشوم.
من اززبان همین دوبرادر شنیدم که درعرض 13 سالی که اسیر رجوی بودند، 8سال ابدا همدیگر را دریک محیط مشترک ندیده اند! این مسئله مرا خیلی عذاب میدهد و میخواهم که درکنار این دردمندان باشم وبدانم که این تنها خانواده وبرادر اسیرم نبود که دچار مشکل سخت شده اند، بلکه دیگرانی نیز همدرد ما بوده وهستند.
ما چهار بار به عراق سفر کرده ایم که رجوی هرگز اجازه ی دیدار با برادرم را بمن نداده است. اواگر ذره ای انسانیت داشت، میفهمید که ما بهمراه دهها خانواده چه رنجی را برای آمدن به ملاقات کشیده ایم وچه نگرانی هایی از ناامنی عراق داشتیم و بنابراین بما اجازه ملاقات میداد.
رجوی به دروغ دررسانه ها مطرح میکند که اینها خانواده نیستند که ما بارها گفته ایم برای اثبات دروغ بودن این ادعای این مرد شارلاتان، میتوانند ازگروه خون و دی.ان.آ به صحت ادعای ما پی ببرند.
س- احساس شما ازدیدن بهادری ها چه بود؟
ج- آرزو کردم که ای کاش حسن ما نیز درکنار آنها بود وما اورادرآغوش میگرفتیم.
درهرصورت،ازخدا میخواهم تا روزی که پدر ومادر زنده است، ما هم توفیق به آغوش گرفتن حسن درتبریز را داشته باشیم وخیلی امیدوارم این خواست طبیعی ومشروع ما عملی شود.
س- شما قبلا هم درمراسم مشابهی شرکت داشتید، چه فرقی را بین این مراسم و آنها میبنید؟
ج- آن روزها جدائی برادرم حسن را در چشم انداز دوری میدیدم، اما وقایع نشان میدهد که این جدائی نزدیک است ومن این مسئله را از طرز صحبت این برادران جلفایی خود حدس میزنم وبنابراین با ذوق وشوق، وامیدواری زیادتری دراین جلسات استقبال شرکت میکنم.
ازگفته ی این برادران میتوان درک کرد که شکاف های بزرگی دردیوار اعتماد اسیران رجوی ایجاد شده و آزادی اسرا وازجمله برادر من دردسترس است.
مصاحبه کننده: فرید
تنظیم از: سعید