این روزها که من بدنبال خبری از خواهرم در سایت ها هستم هنوز متاسفانه نتوانستم خبری که واقعاً او کجاست و چه کار می کند پیدا کنم. با خودم می گویم چرا؟!!!
در زمانه ای که یک خبر در یک ثانیه بعد در تمام دنیا پخش می شود؟!! چرا من نتوانم خبری از خواهرم داشته باشم جدا از هر مرام و عقیده ای که دارد آیا حق من و خانواده ام به خصوص پدر و مادر پیرم که سال هاست چشم انتظار خبری از او هستند نیست؟!!!
مگر رجوی دم از خلق نمی زند؟
با خودم می گویم چرا اگر خانواده از نظر رجوی خطرناک و بد است فرزند خودش را از ایران خارج کرد و به نزد خودش برد؟ طبق آنچه جدا شده ها از رجوی می گویند چطور رجوی اول خودش حتی در داخل تشکیلاتش ازدواج های اجباری داشته حالا می گوید همه طلاق بدهند الا خودش!!!
اما آنچه من در این مدتی که پیگیر این داستان به خاطر خواهرم هستم. و به آن رسیدم این است که رجوی از خانواده ها می ترسد.
اما واقعاً رجوی چرا از خانواده ها می ترسد؟!!!:
1-
اگر اسرایش او را ترک کنند ریزش در فرقه بیشتر می شود. او باید جوابگوی سوالات تمام افراد اسیر و عمر هدر رفته آنها که راه برگشتی ندارد باشد.
آیا او می تواند سی سال عمر هدر شده و بیگاری در بیابان های کشور بیگانه را به آنها باز گرداند؟ آیا رجوی می تواند زمان را به سی سال قبل برگرداند؟ مطمناً نه. حال هر چه اسرا بیشتر آزاد شوند اسارت وگرفتاری رجوی و زن کثافتش بیشتر می شود.
رجوی از خانواده ها می ترسد:
2-
رجوی از خانواده ها می ترسد:
3-
رجوی از خانواده ها می ترسد:
4- زیرا اوخوب می داند که بعد از لیبرتی نوبت آلبانیست وخانواده ها فرزندانشان را به امید رجوی خائن رها نخواهند کرد حتی اگر شده میلیونها تومان خرج کنند به آلبانی هم خواهند رفت وآرامش وآسایش را از آنها خواهند گرفت. زیرا خانواده ها خود تجربه کرده اند که هیچ نهاد وسازمان
رجوی از خانواده ها می ترسد:
5- زیرا اوخوب میداند که بعد از اخراج از آلبانی نوبت اورسورواز است یعنی به هر جای این دنیا که برود خانواده ها به دنبالش خواهند رفت آن هم نه به خاطر او که به خاطر عزیزانشان چرا که آنها باید با چشمان خود نابودی رجوی وایادیش را ببینند شاید تسکینی باشد بر دردهای سی سال
به امید آنروز
زهرا کریمی