آنچه که قرار است در7اسفند 94 درایران روی دهد، انتخاباتی است که برای تعیین اعضای جدید مجلس خبرگان وشورای اسلامی برگزار میشود که میتواند پرشور ورقابتی باشد و نباشد.
اما نتیجه از بابت انتخاب نمایندگان واینکه کدام خط ومشی ها وسلیقه ها وطیف ها برسرکار آیند، میزان مشارکت بالا میشود وبرعکس، عوض نمیشود و نام آن را کماکان " انتخابات " میگویند.
باوجودی که مسئله باین سادگی است، باند رجوی آنرا درک نمیکند وتصور دارد که در7اسفند94، رفراندمی برای ابقا یا کنار رفتن جمهوری اسلامی ایران است وبا این فرض شعار میدهد: " رای ما در انتخابات سرنگونی!!! سرنگونی ".
درادامه ی نوشته ویا بیانیه ی این گروه دغلکار که با پاک کردن صورت مسئله درصدد حل آن است، آمده است:
"…آیا از خود پرسیدید چرا همچنین رای ما برای این انتخابات چیست!!!بله این وظیفه هر ایرانی وطن پرست با هر عقیده وهر مشی وهر خط فکری است که اگر به ایران این زیباترین وطن عشق می ورزد.بله ما به وطن خود عشق می ورزیم پس رای هم میدهیم ورای ما سرنگونی است ".
دراصل شما درانتخابات شرکت نمیکنید ودادن شعار سرنگونی به معنی نفی انتخابات است وبنابراین میتوانستید مسئله را درشکل منطقی خود مطرح کرده واینهمه ناآگاهانه وبی دروپیکر وبی برنامه به صحنه نمیآمدید!!
کسی اعلام رفراندومی نکرده که رای شما همان باشد که مطرح کرده اید ودراصل خود را ازاعماق جامعه دور نگه داشته اید که هم کار راحتی کرده باشید وهم هنر همیشگیتان را به نمایش گذاشته اید!
آخر کسی که بیانیه ی انتخاباتی میدهد، باید تحلیل جامعی ازاوضاع داخلی وخارجی ارائه دهد که کاری است سخت وبنابراین شعاردادن خشک وخالی، صعوبت کار را ازبین میبرد!!
درست تر اینکه شما حرفی که مربوط به این انتخابات باشد ندارید!!!
این شعار دهنده (ببخشید نویسنده بیانیه) ی باند رجوی، بدون توجه به مطلب خود، نقل قول غیر مربوطی را ازروزنامه دست راستی نیویورک تایمز آورده است:
" سایت نیویورک تایمز بهنقل از خبرگزاری رویتر در 15بهمن نوشته: بسیاری از زنان و جوانان ایرانی در مورد انتخابات آینده سرخورده شده و از اصلاحات نومیدند و از طرف دیگر امیدشان به آخوند روحانی را از دست دادهاند. این سایت مینویسد که «ستاره» یک دانشجو و فارغالتحصیل از شهر شمالی رشت است. او گفته ”من نمیخواهم همان اشتباه را دوباره تکرار کنم، من به روحانی رأی دادم، آیا توانست وضع ما را بهتر کند؟ نه“.
اگر ستاره خانم نام واقعی این دانشجو باشد، باید بداند که رای مردم به دکتر روحانی بخاطر شعارهای محوری انتخاباتی اش درمورد تعامل با جهان، رفع حمله ی نظامی به کشور وخارج کردن منابع مالی وپولی بلوکه شده ی ایران ازدست دولت های عمدتا زورمدار بود که باتوجه به سختی ها وپیچیدگی های سیاسی داخلی وخارجی، موفق به انجام این تعهداتش شد وقرار هم نبود که یک کشور عقب نگه داشته شده واستعمار زده ی 400 ساله را درعرض دوسال به گلستانی تبدیل کند!!
این بیانیه نویس رجوی با گرفتاری دردنیای خواب زدگی چنین میگوید:
"… حرف دل جوانهای ایرانی که آن را روی دیوارها ثبت میکنند یا در اعتراضها و در شعارهای مختلف فریاد میزنند، این است: «رأی من سرنگونیه»، چرا که تا این رژیم هست، در ایران هیچ چیز جز جنایت و چپاول وجود نخواهد داشت و نمایشهای انتخابات هم برای تحکیم همین جنایات برگزار میشود و جالب این جاست که حالا این باندهای خود رژیم هستند که از ناسالم بودن انتخابات حرف میزنند ".
شعار این جوانان مجهول الهویه را کسی جز خدمه ی رجوی ندیده ویقین که این شعار را خو د درلیبرتی واورسورواز داده وپژواک آنرا شنیده وتصور کرده اند که این صدا ازطرف جوانان ساکن ایران بوده است!
دراینجا یک سئوالی ازشماها دارم وآن عبارت ازاین است که اگر رژیم بدلایلی انجام این انتخابات را به آینده موکول میکرد- روشی که دردیگر کشورها هم معمول است- آنگاه نمیگفتید که رژیم با تاخیر درانجام انتخابات به یک عمل غیر دموکراتیک دست زده است؟!
نوید