فرقه رجوی به نام اسیرنگون بخت محمد جواد نوروزی مزخرف دیکته میکند!!

محمد جواد نوروزی ازاسرای پیوسته به فرقه رجوی دردوران جنگ تحمیلی است که درعملیات مشترک صدام ورجوی درمنطقه مهران درواپسین روزهای خرداد 1367 به اسارت درآمد.
(لازم به توضیح است که رجویها به اسرایی که خود درعملیات مشترک با صدام اسیرمیکردند عنوان پیوسته میدادند با مخفف RP یعنی رزمنده پیوسته واسرایی که طی یک معامله کثیف ازاردوگاههای صدام تحویل میگرفتند عنوان اردوگاهی میدادند با مخفف Rd یعنی رزمنده اردوگاهی.)
این دوطیف ازاعضای نگون بخت همواره بطورمضاعف بتوسط تشکیلات سرکوبگر رجوی مورد اجحاف قرارمیگرفتند واساسا به بیگاری دادن اشتغال داشتند.
محمد جواد متعاقب اسارت دریک دستگاه کنترل ذهن ومغزشویی فرقه رجوی درتشکیلات مافیایی قرارگرفت وراه برون رفتی برایش متصورنبود الا اینکه درانتظار تقدیر و گذر ایام بنشیند تا شاید که دیگرباربه اصل ونصب خویش یعنی وطن وخانواده خویش بازگردد.
شخصا اولین بارمحمد جواد را مابعد اسارت دربه اصطلاح مهمان سرای اشرف دیدم که می بایست دوران القائات فکری وذهنی را طی مینمود تا به داخل مناسبات ورود می نمود. بواسطه همشهری بودن به من مراجعه کرد وبا لهجه گیلکی پرسید ” اینطورکه می بینم شما اسیرنشدید ومجاهد هستید. حال من که به زوراسیرشدم چرا باید مجاهد باشم واینجا درعراق دربیابان خشک وبی آّب وعلف بمانم!؟ ضمن اینکه من چیزی به اتمام دوران خدمت سربازی ام نمانده بود وطبعا خانواده ام درانتظارمن نشسته واطمینان دارم که بشدت نگران من هستند. من نمی خواهم اینجا بمانم وخواهش دارم زودی مرا به ایران بفرستید!”
ازآن پس 27 سال تمام محمد جواد نوروزی کج دارومریزومساله داردرمناسبات فرقه ای درمواضع کاری پشتیبانی اهم ازباغبانی ؛ صنفی وارزاق ؛ رانندگی محض وشراکت درانبوه کارهای پوشال طاقت فرسا بیگاری داد وبقول پدرش پیروفرتوت شد وجوانی اش را به پای مطامع جاه طلبانه رجوی ریخت.
طی دوماه گذشته خانواده دردمند وشالیکارنوروزی درحجم وسیعی درراستای رهایی محمد جواد ازاسارتگاه رجوی ساخته لیبرتی اقدام به روشنگری علیه مناسبات فرقه ای رجوی زدند وازمجامع حقوق بشری ووجدانهای بیداراستمداد طلبیدند.
دراین مجموعه فعالیتها علاوه برانتشارچندین نامه ودرخواست ملاقات واستمداد ازسازمان های حقوق بشری درسایت نجات چند فیلم ویدئویی وکلیپ نیزتهیه وتدارک دیده شد که بغیرازدرج درسایت نجات بتوسط جداشدگان مقیم خارج کشورنیزوسیعا انعکاس داده شد ویک قلم درتلویزیون مردم تی وی هم تحت پوشش قرارگرفت.
ازجمله آن کلیپها  ویدئوی تاثیرگذاردرد ودل حاج محمد نقی نوروزی پدرچشم انتظاروزحمتکش گیلک بود که با شنیدن آن دل هربیننده ای را عمیقا به درد می آورد وهم اینک هم درسایت نجات قابل دسترسی است.
مابعد فعالیتهای سرسختانه این خانواده دردمند گیلک ؛  رجویها درپاسخگویی ابلهانه خود بطرزناشیانه ونابخردانه ای درصدد تماس تلفنی وآزارواذیت این خانواده زحمتکش روستایی برآمدند که البته با هشیاری ودقت عمل  وپاسخ دندان شکن خانواده محترم نوروزی رجویها ناگزیربه عقب نشینی شدند وطرح وتوطئه شوم شان نقش برآب شد ودرمقابل یک خانواده مقاوم عضواسیرلیبرتی نشین بورشدند.
رجویها درادامه بازی ناجوانمردانه شان با این خانواده رنجدیده ازظلم وجور رجوی به محمد جواد متوسل شدند وبا دروغهایی که برایش بافتند وبا القائات خاص فرقه ای خود مقاله ای منتسب به وی درسایت سیاه ایران افشاگردرج کردند که خود موجبات خنده ومضحکه مخاطبان ازجمله خانواده نوروزی قرارگرفت.
حاج محمد نقی  نوروزی که به اتفاق نوه اش آقا مهرداد تحصیل کرده رشته کشاورزی وشاغل درسازمان جهاد کشاورزی رشت به ملاقات مسول انجمن نجات گیلان  آمده بودند درخصوص نوشته منتسب به فرزندش گفتند ” من که میدانم آنچه که ازقول فرزندم نوشتند حرف محمد جواد نیست واومیخواهد به نزدم بیاید. من خودم چندین باربه عراق رفتم وفقط باراول درسال 1383 موفق به ملاقات فرزندم شدم آنزمان مادرمرحومه محمد جواد هم با من همراه بودند.محمد جواد وقتی ما را دید خیلی ذوق زده شد وگفت یک چادربه من بدهید تا با شما مخفیانه سواراتوبوس بشوم وبرگردم ولی آن چنددقیقه ای که با محمد جواد خلوت کرده بودیم جاسوس های رجوی ما را می پاییدند ومواظب بودند  لذا محمد جواد ترسید ولی به ما قول داد شما بروید ومن پشت سرتان می آیم ومن میدانم که رجویها اورا آزارواذیت کردند ونگذاشتند وی ازآن جهنم رها شود.”
حاج محمد نقی نوروزی درادامه افزودند ” خیلی مضحک ودرعین حال جالب و تامل برانگیزاست که دردیکته منتسب به جگرگوشه ام نوشتند که محمد جواد را بزوربه جبهه جنگ بردند البته بعداز5 سال متواری بودن!!؟؟ انگارکه همین دیروزبود که درآن سالیان یک شب دیدم محمد جواد یک بغچه لباس با خودش به خانه آورد.با خوشحالی وصف ناپذیربغچه را که بازکرد دیدم همش لباس نظامی وسربازی! ازش پرسیدم اینا برا چیست عزیزم توکه دوماه به اعزامت مونده به سربازی!!؟؟  چرا اینقدرعجله برا رفتن به جبهه جنگ وخلاصه من خداوکیلی یک ذره نگران شدم درآن غوغای جنگ وخونریزی وجراحتها و شهادتها و…  ضمن اینکه دیگرفرزندم محسن هم درسکوی پرتاب جهت اعزام به منطقه جنگی بود..
تواین وادی سیرمیکردم که یهو محمد جواد بغلم کرد وگفت یعنی من عزیزدردونه تو خونم رنگین ترازسایرین است. همین دافچاه روستای ما تابحال چند تا شهید آوردند وچند تا مجروح ومعلول و… خب معلومه منهم پذیرفتم وگفتم الهم یتقبل منا  خدایا بپذیرازمن…”
آقای پوراحمد شما منوببخشید که تعادل عاطفی خودموازدست دادم وگریه کردم. گریه بیشترازبابت اینستکه فرزندم برای پاسداری ازمرزوبوم خودش آنگونه بی پروا وشیدا بسوی جبهه های جنگ علیه صدام شتافت ولیکن قضا وقدرونمیدونم چی چی وچی چی زندگی محمدجوادم را اینگونه رقم زد که خلاف  جریان مورد قبول من دریک سازمان تروریستی وبیخدا به اسارت گرفته شود وعمروجوانی اش به بطالت بگذرد. یعنی این رجوی کوتوله واحمق وازخدابیخبرنیمخواد دست ازشیطنت با خدا وخلق خدا بردارد. درب لیبرتی را بازکند وهرکس هرجا خواست برود. ما که میدانیم درب لیبرتی بازبشود محمد جواد من دوروزبعد دردافچاه ی گیلان درخانه روستایی من است (گریه شدید حاج محمد نقی نوروزی ونوه اش آقا مهرداد وآقای پوراحمد)
آقا مهرداد که تااینجای دیدارصمیمانه سکوت وفقط گوش بود با پاک کردن اشکهای معصومانه اش خطاب به آقای پوراحمد گفت ” والله برا رهایی عموی خودم آنقدرفعالیت وروشنگری میکنم. آنقدرکلیپ وفلیم تهیه میکنم ودرتمام دنیا انعکاس میدم ودرسایت نجات وسایرسایتهای جداشده ها وهمچنین دریوتیوپ میذارم تا به گوش عموی نازنینم برسد. ازشما وهمه فعالین حقوق بشری هم نهایت تشکروقدردانی را دارم. تنها حرفم با رجوی اینستکه ” تواگرراست میگویی فرصتی به عمویم بده تا دقایقی با من وباباش آزادانه وبدورازکنترل سیستم مافیایی توتلفنی صحبت کند. بعد خواهم دید که اصل حرف عمویم چیست وچقدربا خزعبلات مندرج درسایت ایران افشاگرمنتسب به اومتفاوت است ولیکن میدانم توی بی وجدان دلت ازسنگ است ودیواربتونی که هرگزاحساس وعواطف یک خانواده رو درک نخواهی کرد والهی که به راه راست هدایت شوی وخود دردادگاه عادلانه خلق به عمق جنایاتت علیه یک ملت ومردمانش وحتی مردمان شریف عراق بپردازی تا حداقل توبه کرده باشی شاید که خدا ببخشایدت.درغیراینصورت عقوبت سختی برایت ازجانب خانواده ها ودادگاه عدل الهی تدارک دیده شده است وبدان که وعده الهی دورنیست وبه آن خواهیم رسید.”

پوراحمد

درد دلهای پدر محمد جواد نوروزی

درخواست کمک خانواده محمد جواد نوروزی از آقای فیلیپو گراندی

درخواست خانواده محمد جواد نوروزی ازکمیساریا

محمد جواد نوروزی تولد 51 سالگی ات مبارک

محمد جواد نوروزی بیا که بی صبرانه منتظرت هستیم

دونامه از آقای محمدنقی نوروزی پدری رنجدیده ازظلم و جور رجوی

خروج از نسخه موبایل