چرا رجوی و سرانش در رابطه با خانواده ها دلشان به رحم نمی آید؟

خانواده به مثابه خاری هستند در گلوی رجوی و این خار در گلوی رجوی ماندنی است تا آنجایی که یاد دارم بعد از سرنگونی صدام و شکستن شاخ رجوی و سرانش پیامهایی که رجوی در پادگان اشرف برای ما ارسال می کرد در پیام می گفت این خانواده شما نیستند بلکه دشمنان اصلی ما هستند و می خواهند از این طریق تشکیلات ما را از هم بپاشند و جلوی آنها بایستی با قاطعیت ایستاد در آن زمان رجوی و سرانش خوب می دانستند هر خانواده ای به پادگان اشرف مراجعه کند عاطفه بین فرد اسیر و خانواده وصل می شود و باعث جدایی آن اسیر می شود. یادم می آید سال 82 وقتی خانواده من به پادگان اشرف آمد قبل از اینکه خانواده ام را ملاقات کنم مرا به چندین اتاق بردند و در رابطه با خانواده با من صحبت کردند آخرین محلی که رفتم اتاق کار فرشته یگانه بود می خواست زور آخر را بزند یک ساعتی فرشته یگانه با من صحبت کرد و هر چه بد و بیرا بود خیلی وقیحانه به خانواده گفت. در نهایت به من گفت می خواهی به درب روابط زنگ بزنم و با خانواده ات صحبت کنی قاطعانه با آنها برخورد کن و به آنها بگو بروید گم شید مزدوران. من هم در جواب به آن گفتم اگر قرار باشد حرفی بزنم حضوری به آنها می زنم. تردد خانواده ها و ریزش نیرو ارکان فرقه رجوی را بهم ریخته و چند سال است که فرقه رجوی نتوانسته آن را جمع کند فرقه رجوی نسبت به خانواده ها کینه شتری دارد آن موقع نشست های زیادی در رابطه با خانواده با ما برگزار می کردند ما را می خواستند نسبت به خانواده کینه به دل بگیریم. مسئول نشست در نشست ها علنا می گفت خط برادر است و گفته از این پس هر خانواده ای به اشرف آمد نهایت تهاجم را بایستی به آن کرد و حساب کار دستش بیاید روی برادر را سفید کنید در این رابطه تعهد هم از ما گرفتند. و تا به حال خانواده ها رو در رو رجوی و سرانش ایستاده اند و کوتاه نمی آیند و شعار همیشه آنها (تا آخر ایستاده ایم) و روی رجوی و دارو دسته اش را سیاه کردند.

به امید نابودی رجوی و سرانش و آزادی اسیران

فواد بصری  

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا