رضا حسن زاده از اسرای ربوده شده سالیان است که ارتباطش با خانواده اش قطع شده وخانواده اش خاصه مادر سالمندش درچشم انتظاری برای درآغوش کشیدن عزیزش لحظه شماری میکند.
آقای جعفرحسن زاده اینباربه اتفاق همسرشان ازجمله خانواده هایی بودند که برای دیدارگم شده شان به لیبرتی رفته بودند وفعالیت چشمگیری داشتند.
خانم قاسمی پور در دیدار با مسول انجمن نجات گیلان درخصوص حضورشان درلیبرتی میگوید: ” خودم اولین باربود که به اتفاق همسرم بمنظور دیدار با برادرشوهرم و برای نجات ایشان ازچنگ رجوی عازم لیبرتی شدم. با دیدن فضای تاثر برانگیز لیبرتی واقعا بیش از پیش رجوی و دارودسته اش را شناختم. مطلق بویی ازانسانیت نبردند وچقدرازخدا وانسانیت بدورهستند. مشتی انسانهای بیگناه را اغفال کردند ودرآن خرابه زندانی کردند تا ازحقایق دنیا خاصه ازحقایق کشورشان بی خبر بمانند. خودم ازنزدیک با شماری از آنان که نقاب برچهره داشتند صحبت کردم وازآنان خواستم که پیامم را به رضا حسن زاده برسانند و بگویند مادرش خیلی بیتاب است و بینایی چشمانش به حداقل رسیده است و تنها آرزویش در آغوش کشیدن جگرگوشه اش است. ”
آقای جعفرحسن زاده از برادران عضو اسیر لیبرتی رضا حسن زاده با تایید سخنان دردآلود همسرش ادامه دادند: ” من یک کشاورز و شالیکار روستایی هستم. با تقبل مصائب فراوان برای رهایی برادرم بارها وبارها به اشرف مضمحل شده رفتم واین دورهم به اتفاق شماری دیگرازخانواده های دردمند گیلک به لیبرتی رفتم وکوتاه بیا هم نیستم تا بتوانم برادرزندانی ام را از شر رجوی رها بکنم.
ازفرقه ها زیاد شنیده بودم. ازمافیا زیاد شنیده بودم ولی سازمان رجوی با بکارگیری اهرم های کنترل ذهن ومغزشویی واقعا دست همه شان را ازپشت بسته وبا روسیاهی خود آنان را روسفید کرده است! چونکه با سالیان مغزشویی روح وروان رضا وامثالهم را تسخیرکرده وآنان را به یک رباط تبدیل کرده است که گویی اراده ای ازخود دررقم زدن آینده شان ندارند.
این جاست که شخص خودم برخود واجب می بینم که بیش ازپیش فعال باشم تا بتوانم دررهایی تمام اسرای نگون بخت نتیجه مطلوب بگیرم. من فکرمیکنم مماشات وسازش سازمانهای بین المللی با این جانیان باید درنقطه ای مهربطلان بخورد ووارد کارزارعلیه یک سازمان تروریستی وفرقه ای بشوند وبخواهند مشتی انسانهای ناآگاه واغفال شده را ازچنگال رجوی برهانند که این حداقل انتظارما خانواده های اعضای گرفتاردرفرقه رجوی ازآنان است. امیدوارم درعصرتکنولوژی برتروصلح وآرامش جهانی ؛ سازمانهای حقوق بشری ووجدانهای آگاه اندک به خود بیایند وبه وظیفه شان عمل کنند.”