نامه هایی از آقایان موثقی و ترمادو به اسقف اعظم کلیسای آلبانی

نامه سرگشاده ادوارد ترمادو به عالیجناب آناستاسیوس یانولاتوس اسقف اعظم کلیسای ارتودوکس آلبانی
عالیجناب آناستاسیوس یانولاتوس اسقف اعظم کلیسای ارتودوکس در کشور آلبانی،
اینجانب ادوارد ترمادو از مسیحیان ارمنی ایران می باشم که اکنون همراه خانواده خود در آلمان زندگی می کنم.
در سال ۱۹۸۰ که جنگ ایران و عراق شروع شد سرباز ارتش ایران بودم که پس از مجروح شدن به دست نیروهای عراقی اسیر شدم، تا پایان جنگ در اسارت عراق بودم، پس از آتش بس بین ایران و عراق متآسفانه از بازگشت به کشورم امتناع کردم و به امید رسیدن به آزادی و دمکراسی که برای مردم خود آرزو می کردم به سازمان مجاهدین پیوستم و ۱۲ سال در تشکیلات فرقه گرایانه مجاهدین بودم اما اکنون مدت ۱۵ سال است که از این سازمان دیکتاتوری جدا شده ام و در دنیای آزاد زندگی می کنم، سازمان مجاهدین همواره در تبلیغات خود از آزادی و دمکراسی برای مردم ایران دم میزد،سازمانی که آزادی زن را در تبلیغات خود در تمام جهان فریاد می زد و سازمانی که برابری و آزادی ادیان را در تبلیغات خود فراوان بکار می برد و با همین شعارها بود که توانست تعدادی از اسیران را فریب داده که من هم جزء فریب خوردگان بودم، اما پس از مدتی که در تشکیلات مجاهدین بودم آقای مسعود رجوی رهبر مجاهدین که از سال ۲۰۰۳ پس از سرنگون شدن صدام حسین دیکتاتورعراق در مخفیگاه زندگی می کند بطور ناباورانه فرمان طلاق های اجباری در مناسبت مجاهدین صادر کرد و تمامی خانواده هائی که در اردوگاه اشرف با محدودیت زندگی می کردند را از هم پاشید و با تزویر و ریا با بهانه خطرناک بودن موقعیت عراق کودکان آنان را از والدین خود جدا کرد و حدود ۸۰۰ کودک را به اروپا و امریکا فرستاد، در نگاه اول این یک عمل انساندوستانه بنظر می رسید اما پس از چند سال که همان کودکان رشد کرده و بزرگتر شده بودند را با بهانه دیدار با پدر و مادرانشان به اردوگاه اشرف درعراق کشاند و مانع خروج مجدد آنان شد در حالیکه آن کودکان در اروپا و امریکا مشغول تحصیل بودند و اکثر آنان نیز سن قانونی نداشتند، تعدادی از آنان را هم با مغز شوئی به عملیات در داخل ایران فرستاد که کشته شدند.
عالیجناب:
در هفته گذشته مطلع شدم که مجاهدین قصد داشتند تا در کلیسای تیرانا برنامه ای تحت عنوان دفاع از حقوق از دست رفته زنان برگزار کند، که هوشیاری روزنامه های محلی چهره سازمان مردم فریب را افشا کرده و نهایتآ مقامات دولتی در تیرانا از برگزاری این جلسه جلوگیری کرده اند.
یاد آوری می کنم که این سازمان در تمام مقاطع برای پیشبرد اهداف خود که همانا بدست آوردن قدرت می باشد از نام زن سواستفاده کرده و با شعار دفاع ار حقوق زنان تا امروز بیش از یکهزار زن را در اردوگاه اشرف در اسارت اهریمنی خود نگهداشته تا باز هم با در دست داشتن آنان در نقاط مختلف جهان ماشین تبلیغات خود را به حرکت در آورد، واقعیت این است که در تشکیلات فرقه ای مجاهدین نه زنان و نه مردان هیچگونه ارزشی ندارند و انسان و انسانیتی هم وجود ندارد، تنها کسانی که دارای ارزش هستند رهبری مجاهدین می باشد، همان رهبری که از طرفی دم از آزادی و دمکراسی می زند و از طرف دیگر تمام افراد را با مغزشوئی وادار می کند تا خود را بطور کامل در اختیار رهبر قرار دهند تا وی به هر شکلی که مایل باشد از آنان و عواطفشان استفاده کند.
عالیجناب:
هم اکنون در مقابل کمپ لیبرتی درعراق که اعضای مجاهدین در آن مستقر هستند تعداد زیادی از خانواده های اعضائی که درون کمپ می باشند برای دیدار فرزندان خود تجمع کرده اند تا بعضآ پس از ۲۰ سال فرزندان خود را در آغوش بگیرند اما رهبری مجاهدین اجازه ملاقات نمی دهد و مسئولین کمپ با توهین و ناسزاگوئی به درخواست پدران و مادران پیر پاسخ می دهد، شرایطی که سازمان مجاهدین در درون تشکیلات خود ایجاد کرده شرایطی است که در هیچ دینی چه مسیحیت و چه اسلام وجود ندارد، این شرایط دست ساز رهبری مجاهدین است که بر اساس منافع فردی خود بر دیگران تحمیل کرده ودراروپا هم برای فریب دادن مقامات کشورهای اروپائی برای استفاده از امکانات دست به هر ترفندی منجمله دفاع از حقوق زنان می زند در حالیکه خود بزرگترین استثمار کننده زنان در تشکیلات فرقه ای مجاهدین می باشد.
عالیجناب:
به عنوان یک مسیحی ارمنی که در تشکیلات مجاهدین مدت ۱۲ سال از عمر خود را در راه شعارهای دروغین آنان از دست داده ام وظیفه خود می دانم که در یک دیدار و ملاقات کوتاه با جنابعالی آنچه که در مدت حضورم در تشکیلات مجاهدین دیده ام را برای آگاهی جنابعالی و مردم شریف کشور شما که اکنون تعدای از اعضای مجاهدین را در کشور شما اسکان داده اید را به اطلاع برسانم تا با شناخت بهتر از فرقه مجاهدین مواظب هر گونه ترفندی از جانب آنان باشید، امیدوارم افتخار ملاقات با شما را داشته باشم.
با آرزوی موفقیت برای جنابعالی و با آرزوی استقرار صلح در تمامی جهان
ادوارد ترمادو

سپاس سیدامیرموثقی ازاسقف اعظم کلیسای ارتدوکس تیرانا
با سلام و درود به عالیجناب اسقف اعظم کلیسای ارتودکس تیرانا
اینجانب سید امیر موثقی یکی از اعضای قدیمی و جدا شده از فرقه مجاهدین خلق که سالیان سال مورد ستم و ظلم رجوی قرار گرفتم و نهایتا به زندانهای مخوف عراق توسط مسئولین سازمان جنایتکار رجوی تحویل داده شدم و مدت یکسال و نیم درزندان ابوغریب به سربردم در بدترین شرایط انسانی و بارها و بارها مورد اذیت و آزار از طرف زندانبانان قرار گرفتم چرا که هیچگونه حکمی و یا جرم مشخصی برای زندانی شدن در زندان ابوغریب را نداشتم و فقط بخاطر سفارشات شخصی مسعود و مریم رجوی در زندان به سر میبردم، به عنوان امانت فرقه رجوی در زندان نگهداری میشدم تا بپوسم و بمیرم، خبر دار شدم که بالا ترین مسئول تشکیلاتی این فرقه به نام مریم رجوی تصمیم داشت در روز شنبه بیست وهفتم فوریه ساعت دوونیم بعد از ظهربه وقت محلی در کلیسای مرکزی شما درتیرانا جلسه ای تحت عنوان دفاع ازحقوق ازدست رفته زنان برگزار کند.زنانی که بارها و بارها با چشمان خودم دیده و با گوشهای خودم شنیدم که چگونه با آنها بر سر خواسته های شخصی خودشان همین خانم رجوی دستور میداد تا با آنها بر خورد کنند و به حذف فیزیکی آنها در درون تشکیلات مخوف رجوی درنهایت راضی میشدند. اما خوشبختانه بدلیل روشنگریهای زنان جدا شده از این فرقه و به دلیل رساندن خبر های درون تشکیلاتی ازاین فرقه توسط منتقدین و جداشدگان درسایتها و رسانه های جمعی و روزنامه های محلی درماه گذشته، مسئولین دولتی در تیرانا از برگزاری این جلسه که فرقه تروریستی رجوی تهیه و تدارک دیده بود جلوگیری کرده اند و نهایتا این جلسه لغو شده است.
اینجانب بعنوان یکی از قربانیان این فرقه زن ستیز و جنایتکار و ضد خانواده از این اقدام مسئولین دولتی در تیرانا بسیار بسیار سپاس گذارم وبرایم جای شگفتی و خوشحالی دارد که فرقه رجوی نتوانست گردهمایی را در کشور شما تدارک ببیند و شما مسئولین با هوشیاری تمام مانع از ورود این تروریستها به خاک آلبانی شدید صمیمانه سپاسگذاری میکنم.
عالیجناب لازم به ذکر است که به شما بگویم نزدیک به پانزده سال از بهترین روزهای عمر و جوانی من با این فرقه در عراق گذشته است در این مدت زمان زیاد هرگز حق نداشتیم با دنیای خارج و با خانواده هایمان تماس داشته باشیم و همچون یک روبات در درون تشکیلات رجوی از ما انسانها بیگاری میکشیدند.درفرقه خود ساخته و پرداخته رجوی ما حق ازدواج نداشتیم و همچون راهبه ها باید زندگی میکردیم. چرا که شخص رجوی اینچنین خواسته بود. در مدتی که من با مجاهدین بودم آنها ما را تشویق به خشونت به حمله و هجوم به نیروهای مرزی در خاک ایران میکردند. آنها یعنی مجاهدین به ما آموزش میدادند که چگونه باید دردهانمان قرص سیانور جا سازی کنیم و از آن برای از بین بردن خودمان استفاده کنیم و چگونه باید از نارنجک برای عمل انتحاری و قربانی گرفتن از دشمن با از بین بردن خود استفاده کنیم. بله یعنی مثل همین داعش امروز در عراق و سوریه. این گروه یک گروه خشن و تروریستی است و متاسفانه فرقه مجاهدین تا به امروز جان انسانهای زیادی را در شهرهای ایران با عملیات خمپاره زنی و بمب گذاری گرفته است و حال بدلیل عدم اطلاع ارگانها و نهادهای اجتماعی و مذهبی در کشور شما این فرقه برای سواستفاده وبا شیادی خود را مدافع حقوق زن نشان داده و برای برگذاری یک گردهمایی در کشور شما از ماه ها قبل برنامه ریزی کرده بود که خوشبختانه با هوشیاری شما دولتمردان و اسقف های روحانی این جلسه بر هم خورد.
عالیجناب اسقف اعظم!
ما منتقدین جداشده در میان زنان شاهدانی داریم که اعتراف کرده اند که توسط مسعود رجوی مورد تجاوز قرار گرفته اند. اسناد آن برای ارائه به هر دادگاه منصف بین المللی موجود است از اینرو برای حفظ حرمت و طهارت کلیسای شما لازم دیدم که جهت هوشیاری های بیشتر در آینده مانع از انجام هرگونه مراسمی ازطرف این فرقه ضد انسانی در محلهای مقدسی همچون کلیساهای کشورتان باشید. تا اینکه این موجودات کثیف وضد انسانیت در کشور شما جولانگاهی به اسم کلیسا برایشان پدیدارنشود. این فرقه در میان مردم ایران منفوراست و اکثریت ایرانیان داخل و خارج ازکشورهمیشه سعی دارند از این گروه فاصله گرفته وهیچکس حاضر نیست با این فرقه همراه شود. من بعنوان یک منتقد از فرقه رجوی حاضرهستم تمامی تجربه های شخصی خودم را در اختیارتان قراردهم تا شما و کلیساها در تیرانا از درون تشکیلات این فرقه با خبر شوید. در همین رابطه میتوانید به سایتهای جدا شدگان و منتقدین از این فرقه مراجعه نمائید ومطالعه و تحقیق به صحت و سقم اخبار منتشر شده در مورد خشونت و ترور و تجاوز در این فرقه برسید.
 سید امیر موثقی
 

خروج از نسخه موبایل