به نظر می رسد که رجوی ها و دارو دسته آنها از آنچه که در سوریه می گذرد آنقدر هم ناراحت نیستند، منظورم کشتار مردم در سوریه است که به نام انقلاب از سوی بعضی قدرت ها به مردم سوریه تحمیل شد و باعث بوجود آمدن جنایتکاران داعش گردید که البته تا چندی پیش هم مجاهدین با عنوان انقلابیون و عشایر غیور از همین داعشی ها حمایت می کردند.
جنگ داخلی در سوریه که از ۲۶ ژانویه ۲۰۱۱ (۶ بهمن ۱۳۸۹) شروع شدهاست تاکنون بیش از ۲۵۰۰۰۰ هزار نفر کشته و میلیون ها تن آواره در بر داشته که در همین اروپا شاهد حضور چشمگیر آنان هستیم، شش سال جنگ داخلی سوریه زندگی را به کام مردم نه تنها سوری بلکه مردم منطقه و جهان هم تلخ کرده،این همان چیزی است که مجاهدین و دارودسته رجوی در درون ایران برای رقم زدن آن تلاش می کنند.
اخیرآ یک تلویزیون مسخره ای به نام اورینت با عنوان تلویزیون اپوزسیون سوریه مصاحبه ای با مریم رجوی انجام داده که در آن مریم رجوی خوشحالی خود را از کشتار مردم سوریه ابراز داشته و آوارگی و مرگ و دربدری مردم سوریه را پایداری و نبرد مردم این کشور نامگذاری کرده و آنرا ستوده.
در بحرانی که منجر به کشته شدن بیش از ۲۵۰۰۰۰ انسان گشته و میلیون ها انسان خانه و کاشانه خود را از دست داده و برای یک زندگی به دور از جنگ و خونریزی با به جان خریدن انواع خطر ها خود و فرزندان خود را به آب و آتش می زنند تا به مکانی امن برسند و در این راه هم تا کنون متحمل تلفات بسیاری شده اند، واژه پایداری و نبرد مردم در دنیای سیاسی معنی ساده ای دارد و به زبان سیاسی یعنی مهر تآیید گذاشتن بر تمام آنچه بر سر مردم آن کشور آمده، اما چون بیان کننده خود را اپوزوسیون یک حکومتی هم می داند یعنی این خانم و دارودسته شکست خورده ایشان آماده پذیرش همین وضعیتی هستند که بر سر مردم سوریه آمده و این راه کار راهم آخرین راه کار برای به قدرت رسیدن خود می دانند که بیش از سه دهه برای آن خود را به دامن هر کس و ناکسی انداختند، این خود می تواند در دنیای سیاسی چراغ سبزی باشد برای آن دسته از جنگ طلبانی مانند بعضی از چهره های سیاسی درامریکا و تلاویو یا عربستان سعودی که چشم دیدن ایران و ایرانی را ندارند، در واقع خانم رجوی وقتی که در مصاحبه خود با تلویزیون خود ساخته اورینت کشتار و خونریزی و جنایت را پایداری و نبرد مردم می داند به معنی اعلام آمادگی برای برپا کردن همان بحران سوریه در ایران است و از اینکه مردم ایران چه بر سرشان خواهد آمد هیچ غمی هم بر دل راه نمی دهد، برای رجوی ها تنها به قدرت رسیدن با هر قیمتی مهم است.
اما اشتباه محاسباتی که این گروه به حاشیه رانده شده دارد این است که مردم ایرن مردم عراق و سوریه نیستند که با سم پاشی و تخم نفاق پراکنی عده ای کشور و مردم خود را به باد فنا بدهند، مردم ایران دارای فرهنگ و شعور بالائی هستند که در برابر تمام حرکت های ضد ملی و میهنی با درک و شعور لازم ایستادگی کرده و خواهند کرد، اینگونه مصاحبه ها نه تنها دردی از میلیونها درد مجاهدین دوا نمی کند بلکه در دیدگاه مردم آگاه ایران منفورتر از قبل می شوند، ای کاش خانم رجوی که تلاش می کند خود را مردمی و انسان نمونه بر دنیا قالب کند به جای خوشحالی از کشتار و خونریزی در سوریه در مناسبات تشکیلاتی خود تحولی ایجاد می کرد که منجر به آزادی بیان و انتخاب آزاد برای ادامه زندگی آزاد و بدون آقا بالا سر می شد، یا درهای آهنین تشکیلات دیکتاتوری را باز می کرد تا خانواده های اعضایش بتوانند با عزیزان خود دیدار کنند نه اینکه تلاش کند کشوری را به اشوب و بلوا بکشاند.