الان نزدیک به سه سال میشود که من که یک پناهنده سیاسی هستم الان درکشور البانیا میباشم وتحت حمایت کمیساریا عالی پناهندگی هستم ونه من بلکه تمامی نفراتی که ازعراق به البانیا امده اند وان دسته ازکسانیکه ازسازمان رسما جداشده وازکمیساریا پول دریافت میکردند.
اما پایان سال میلادی ۲۰۱۵ نماینده کمیساریا اقای نیکولا نفرات جداشده ای که ازکمیساریا پول دریافت میکردند که نزدیک به ۱۰ نفر بودند را صدا کرد واعلام کرد که ازاغازسال میلادی جدید هیچ کمک هزینه ای به ما نخواهد شد و ماموریت کمیساریا تمام شده است که وقتی از او درخواست مدرک و یا چیز رسمی شده ایم هیچ مدرکی که این حرف ازجانب کمیساریا است را به ما نداد و با یک کمک هزینه نزدیک به ۱۰۰۰ هزاردلار به این تعداد نفرات که انهم تحت عنوان خدمات اجتماعی بوده به نفراتی که شرایط من را داشتند را نیز دادند وگفتند که تاپایان ماه مارس مسایل خودتان را حل وفصل کنید وپایان مارس دیگر باید خودتان برای زندگی خودتان بجنگید که وقتی سوال ازاقای نیکولا شد که راه حل بدید چکار کنیم خیلی شیک و مجلسی شماره تلفن سفارت ایران وادرس سفارت ایران را به نفرات هدیه میداد و میگفت که بروید ایران ویا با این کمک هزینه بروید خارج ازالبانیا ووقتی شرایط خودمان را توضیح میدادیم خیلی شیک میگفت نه به من ربط دارد ونه به کمیساریا.
ناگفته نماند که الان دراین مدت سه سالی که کم وبیش همه ما اینجا هستیم هیچ مدرک قانونی نه ازطرف دولت به ما داده شده ونه کمیساریا ویا بهتر همان لابی های سازمان کاری کردند که این مسیر میسر شده وهربار که اقدام وسوال میکردیم به بهانه های مختلف تمامی ما نفرات را دور میزدند ومارا به همیدگیر پاس میدادند و وقتی ریز داستان بودیم متوجه شدیم که لابیان ودوستان سازمان تروریستی خلق ودوستان امریکایی انها وحتی نفراتی که لابی انها درکمیساریا بوده وخیلی شیک ومجلسی ادرس سفارت ایران وشماره انرا به جدا شده هایی میدهد که پناهنده سیاسی محسوب میشود وکمیساریا میبایست تعهد خودش براینکه حافظ جان ومال وامنیت انها باشند ولی ازانجاییکه سازمان ترویستی با پول خرج کردن توانسته وجدانهای بیداررا به خواب ببرد توانسته خط خودش را پیش ببرد.
ناگفته نماند دراین مدت سه ماه یعنی ازاول سال جدید تاپایان ماه مارس چه من ودیگر نفراتی که ازسازمان جداشده وتحت حمایت مالی وحقوقی کمیساریا بوده تلاش کردیم که کار پیدا کنیم با توجه به اینکه مشکل زبان داشتیم وحتی حاضربودیم که کارسیاه بکنیم ولی متاسفانه بودن نفراتی که تا کار پیدا کرده سازمان فهمیده وبا شانتاژوفریب وپول خرج کردن این اجازه را نداده که نفرات جداشده روی پای خودشان باشند وحتی توسط جواد خراسان وعبدلله بارها ودیگر مزدورانش بارها با نفرات جداشده تماس تلفنی وحضوری داشتن وبه انها وعده کمک ومساعدت دادن که با کمال تاسف بودن نفراتی که بخاطر مشکلات مالی تن دادن وباز زیر یوق سازمان تروریستی مسعودرجوی رفتند..
دیگر نفراتی که شرایط مشابه هم داریم بارها به کمیساریا دراینجا وبارها من به ژنو نامه زدم ومشکلات خودم را گفتم که خوشبختانه تا الان نه ژنو پاسخ داده ونه کمیساریا عالی پناهندگی که مسول حمایت همه جانبه ما میباشد ووقتی به کمیساریا رجوع میکنیم همان حرفهای قدیمی که یا بروید ایران ویا بروید پیش سازمان ویا بروید اروپا ووقتی میگوییم که شما مسول حفاطت ما هستید وشما مارا اوردید اینجا میگویند تنها کاری که ما میتوانیم بکنیم این است که ببریم شما را ایران.
من خودم با خانوم الما که مسول کمپ وعلاوه بر ان رییس بخشی میباشد ملاقات حضوری داشتم ودرخواست رفتن به کمپ را وقتی بارها درخواست کمک خودم را به ژنو دادم وجواب نگرفتم را شخصا وحضورا به خانوم الما تسلیم کردم که با نهایت تعجب ان خانوم گفت که دولت مادستورداده که کسی ازشماها را وارد کمپ نکنیم واین مسله به مامربوط نمیباشد وکمیساریا وسازمان مسول کارهای شما میباشد که وقتی پروسه خودم را گفتم وتهدیدهایی که شدم با کمال خونسردی گفت که به من ودولت من مربوط نمیشود ووقتی گفتم که کمیساریا به من گفته که خانه ام را ترک کنم وحتی صاحب خانه ام امده گفته باید بروم ومن نه جان پناهی دارم ونه منبع مالی وازطرفی پناهنده کشور شما میباشم وجایی ندارم باز همان حرفهای خودش را گفت که این مسله نه به شخص من ونه به دولت من مربوط میشود….
ووقتی گفتم که وسایلم را بیرون میرزند باید چکار کنم گفت این مسله به ما مربوط نمیشود ولی قول میدهم که با ژنو صحبت کنیم واینکه تنها مشکل شما نیست وهستید نفراتی که مشابه هستید
پایان ماه مارس نزدیک است وتنها کاری که کردند رسما اعلام کردند کسی ازما جداشده ها را به کمپ راه ندهند وجالب اینجا میباشد که یکی ازنفراتی که بمانند ما ازکمیساریا پول دریافت میکرده وسازمان نتوانسته تاالان انرا بخرد ودرکمپ زندگی میکند را دارند به ان هم ازسمت سازمان وهم ازسمت مسولین کمپ وشخص اول این داستان خانوم الما فشار می اورند که ازکمپ اخراج کنند ….
یک زنگ خطری که تمامی وجدانهایی بیدار چشمهایی خودشان را به جنایتهای سازمان تروریستی مسعودرجوی با پول ومسایل جانبی خریدن ونه دولت اینجا که مارا رسما پناهنده قبول کرده ونه کمیساریا عالی پناهندگی که مارا اورده اینجا ونه ژنو ونه مسولین مربوطه درامریکا این مسله مارا پیگیری نکرده وقصد دربه اوارگی ما نفرات دارند.
دراین مدت زمان بارها وبارها سازمان تروریستی مسعودرجوی با دیگر نفراتی که جداشده اند تماس شبانه روزی وحتی مزدوران خودش را به سمت انها کشانده وبا وعده دادن پول قصد دارد تا نفرات پایشان به کمپ ویا اینکه کارشان درست نشود تا دست اخر مسولیت انها را کمیساریا بپذیرد وجالب اینجا میباشد که حتی دولت اینجا ولابیان انها قصد همکاری ندارند ووقتی رجوی میشود وبازتکرار میکنم وقتی رجوع میشود به کمیساریا تنها راه کار عملی انها رفتن به ایران میباشد.
اما من نیز عزم خود را جزم کرده تا به دلیل اعتراض به عملکرد کمیساریای عالی پناهندگان در آلبانی که مسئول امنیت و حل و فصل هزینههای مالی حداقل ما میباشد و الان در حال شانه خالی کردن از مسئولیت خود میباشد در جلوی کمپ یا کمیساریا اعتراض و تحصن می کنم.
احسان بیدی