حنیف بالی اخیراً مصاحبهای انجام داده است که بسیار جالب و آموزنده است خصوصا برای نسل جوان که بدانند و فریب دروغهای فرقه رجوی را نخورند فرقه رجوی که سرتا پایش دروغ و فریب است وتابحال باعث ویرانی چند نسل گشته است.حنیف بالی در مصاحبه به درستی به دروغگوئی و شیادی فرقه رجوی میپردازد و چهره واقعی اینها را برملا میکند. او همچنین در مصاحبه به شیوه و شگردهای فرقه برای کشاندن او به عراق میپردازد و اینکه فرقه رجوی به هر وسیلهای متمسک شد تا او را فریب داده و به عراق و کشتارگاه بکشاند اما با هوشیاری او نقشه فرقه رجوی با شکست مواجه شده و او در برابر کشانده شدن به کشتارگاه ایستادگی کرده و به عراق نمیرود و در سوئد میماند ومسیر موفقیت را طی میکند بطوریکه امروز بعنوان نماینده پارلمان کشور سوئد به مجلس کشور سوئد راه مییابد. بسیار خرسندم ازاینکه او با هوشیاری در برابر دروغ و حیله توانست رجوی را شکست بدهد چرا که رجوی اینگونه به نیروها القاء کرده بود که بیرون از سازمان زندگی وجود ندارد و همه چیز در سازمان است اما واقعیت همه چیز برعکس گفته رجوی بود. بیرون ازسازمان زندگی با همه فراز ونشیبش جریان دارد ولی در سازمان زندگی معنائی ندارد و همه چیز در سازمان مرده است.
از اینها گذشته باید یادآوری کرد که بسیاری از جوانان و نوجوانان وهم نسلی های ما قربانی اهداف قدرت طلبانه و کیش شخصیت رجوی شدیم بسیاری برخاک افتادند هزاران هزار از حنیف بالی هائی که میتوانستند همچون حنیف بالی به موقعیت های اجتماعی در جهت خدمت به مردم وجامعه باشند امروز برخاک افتاده اند و دیگر نیستند آنها قربانی رجوی شدند همانگونه که ما نیز قربانی رجوی گشتیم.
براستی باید گفت که در قاموس رجوی همه چیز نابود گشته بود که حتی بچههای کوچک را به عراق میکشاند واز آنجا مسیر نابودی شان را فراهم میکرد. رجوی کسی که حتی به پدران و مادران پیر وسالخورده هم رحم نمیکند و آنها را خانواده الدنگ خطاب میکند چگونه میتواند به بچهها رحم کند.
بسیاری از همین نوجوانان را میشناختم که در اثر فشارهای وارده در دستگاه جهنمی رجوی دست به خودکشی زدند و خود را از شر این موجود و دستگاه ارتجاعی اش خلاص کردند چرا که رجوی هیچ روزنه ای را برای گریز از دستگاه ارتجاعی اش را باز نگذاشته بود و همه درها را بسته بود و میگفت خروجی نداریم و اگر کسی خواست خارج شود زندان اشرف و زندان ابوغریب و بعد تحویل به ایران این سرنوشت را رجوی برای همه به رشته تحریر در آورده بود و بعنوان قانون در کتابچه معروف به طعمه بعنوان یک سند ماندگار به ثبت رسانده بود.
اما گذر روزگار روسیاهی را برای رجوی به ارمغان آورد ومعلوم شد که تمام حرفهای شیادانه او در مورد آزادی و عدالت و وو دروغی بیش نبوده که اگر ذرهای در او صداقت وجود میداشت امروز باید پاسخ میداد که چرا این همه بلا بر سر چند نسل آورده است. اگر او صداقت میداشت باید میگفت که مسبب همه این بلاها شخص خود اوست او بود که فرمان همه آن فضاحت های تشکیلاتی را میداد واز یک انسانی که برای آزادی میخواست تلاش کند یا شکنجه گر و زندانبان وقاتل میساخت و یا زندانی راستی رجوی کجا است پاسخ دهد چرا حنیف بالی امروز نماینده پارلمان سوئد است و دیگر حنیف بالی ها برخاک افتاده اند
بیشک رجوی پاسخگو نبوده و نیست ولی روزی فرا خواهد رسید چه رجوی و چه کسانی که دستاندرکار ظلم و ستم سالیان بودهاند باید پاسخ بدهند چرا
رجوی امروز نیست اما پاسخ اتودینامیک تاریخی اش را دریافت کرده و بخاطر همین هم نیست شده است ودیگر هست نخواهدشد؟
منصور نظری