چند وقتی است که مجاهدین در سایت رسمی این گروه لینک باصطلاح آموزش های ایدئولوژیکی مسعود رجوی، رهبر کوتوله و خودخوانده مجاهدین در دانشگاه صنعتی شریف در سال ۱۳۵۸ را در معرض دید مخاطبین خود قرار داده است.
با دیدن این لینک آنچه که به ذهن هر خواننده ای خطور میکند اینکه بعد از سی و هفت سال چه ضرورتی برای اینکار است و مجاهدین با اینکار دنبال چه هدفی هستند. بویژه وقتی که شما مشاهده می کنید این گروه علاوه بر این، یک کانال در تلگرام نیز تحت عنوان «پیام آشنا» ایجاد کرده و مطالبی از روز آزادی رجوی از زندان قصر تا پیام های وی در مناسبت ها و سالهای مختلف با همان فرهنگ بزرگنمایی و خواص گرایی، روی این کانال قرار داده اند. ضمن اینکه آنرا در شبکه های اجتماعی از جمله فیسبوک نیز تبلیغ می کنند.
برای پاسخ به این سوال باید کمی به عقب باز گردیم یعنی زمانیکه صدام حسین در اریکه قدرت بود و رجوی با حمایت های مالی – نظامی ِ این دیکتاتور منفور و با سؤاستفاده از مرقد مطهر ائمه طاهرین (ع) در خاک عراق ادعای پیامبری میکرد.
نه او و نه کسانی که تحت امر او بودند و نه کسانی که زخم هایی از وی بر تن داشتند هرگز تصور نمی کردند که به زودی حکومت صدام و بواسطه او «خداوند» دروغین «اشرف» سقوط کرده و چیزی از حاکمیت آنان باقی نخواهد ماند.
بدین ترتیب در دوران حاکمیت رجوی بر اشرف، هیچکس در دنیای بیرون از این قرارگاه از خیانت ها و جنایت های وی چه در حق مردم ایران و چه در حق اعضای نگون بخت این گروه و چه در حق مردم عراق خبری نداشت.
رجوی همچنان در لباس نعوذبالله نایب امام زمان یکطرفه موعظه میکرد و اهداف پلید و شیطانی خود را برای رسیدن به قدرت در ایران پیش میبرد.
بدین ترتیب سقوط صدام حسین در فروردین سال ۱۳۸۲ آن نقطه عطف تاریخی در فروپاشی تشکیلات مخوف فرقه رجوی در خاک عراق بود که خیانت ها و جنایات رهبر کوتوله و خود خوانده مجاهدین را برملا کرد.
فرار اعضای سازمان از این تشکیلات و حضور قدرتمند خانواده ها در مقابل درب قرارگاه اشرف و لیبرتی برای رهایی فرزندانشان از چنگال فرقه، به نتایجی منجر شد که افکار عمومی ایران و جهان را در بهت و حیرت فرو برد.
افشاگری شجاعانه اعضای جدا شده از مناسبات درون تشکیلاتی این فرقه، بویژه افشاگریهای زنان قهرمان از تجاوزات جنسی شخص رهبر، افشای وجود زندان و شکنجه در قرارگاه اشرف، افشای دستگیریهای گسترده درون سازمان طی سالهای ۷۴ – ۷۳ که منجر به کشته شدن تعدادی از اعضای این سازمان گردید، افشای وابستگی مالی و مزدوری تمام عیار رهبران این گروه در تمامی زمینه ها از جمله نظامی و اطلاعاتی به دیکتاتور عراق، افشای کشتار مردم کرد شمال عراق توسط مجاهدین به دنبال پایان جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۱، افشای دست داشتن مریم رجوی رهبر نصفه و نیمه و عجوزه مجاهدین در راه اندازی حرمسرا و فراهم کردن اسباب عیش و نوش رجوی و… توانست چهره واقعی رهبران این گروه را در معرض دید و قضاوت مردم جهان بویژه ایران قرار دهد تا بادکنک باد شده رهبر کوتوله و خود خوانده مجاهدین را بترکاند.
بنظر میرسد منفوریت شدید مجاهدین در میان مردم بویژه نسل جدید در ایران بواسطه افشاگریهای انجام شده از یک سو و عدم حضور طولانی مدت رهبر این گروه در انظار عمومی بواسطه ترس از دستگیری از سوی دیگر، مجموعا باعث شده است تا رهبران این گروه به این نوع از تبلیغات ناکارآمد در فضای مجازی متوسل شوند تا بتوانند پروژه «رهبر» سازی مجدد از شخص رجوی را پیش برده و نسلی دیگری را فریب دهند.
ولی باید گفت: دیگر «رهبر» سازی مجدد از این پیر فرتوت متصور نیست. اگر برای مردم عادی دنیا، عالم برزخ بعد از مرگ فراهم میشود، رجوی اما از زمان سقوط صدام حسین در حالیکه زنده است در دنیای برزخ بسر میبرد.
شاید خود این هم حکمت الهی باشد که او باید بواسطه بار سنگین گناهانش در همین دنیای خاکی نیز در تنهایی خویش روزگار گذرانده تا بمیرد.
سیدحجت سیداسماعیلی، عضو پیشین شورای مرکزی مجاهدین،