چرا فرقه رجوی از جنگ سوریه حمایت می کند؟

رجوی بنا بر تحلیل غلط خودش فکر می کرد اگر حاکمیت بشار اسد سقوط کند سپس نوبت حکومت ایران است به خیال باطل خویش فکر می کرد خط اول ج.ا.ا.، سوریه و خط دوم عراق خط سوم ایران می باشد، رجوی با تحلیل های آب دوغ خیاری که اصلا هیچ پایه و اساسی نداشت همواره به این موضوع می اندیشید اگر ایران سوریه را از دست بدهد گام بعدی به عراق و النهایه به ایران. حتی گیریم رجوی جنایت کار درست گفته باشد حکومت ایران در سوریه و عراق از جایگاه استراتژیکی هم برخوردار باشد پس برای ایران خیلی مهم است نتیجه به هر قیمت از آن مواضع دفاع خواهد کرد، چنانچه شاهدش هستیم در سوریه با هر فراز و نشیبی اینک بشار اسد بعد از 5 سال جنگ سخت و بی امان داخلی با حمایت ایران و روسیه به سر فصل جدیدی نائل آمد گویا غرب و آمریکا مجبور شدند آقای بشار اسد را تحمل کنند حالا غربی ها شعار سرنگونی اسد را سر نمی دهند بلکه خواستار مذاکره می باشند در حال حاضر آتش بس نیم بندی هم در سوریه برقرار شده است، در حقیقت 5 سال تمام در سوریه کشورهای عربی با سردمداری عربستان و با حمایت غربی ها تلاش شد به هر صورت بشار اسد را کنار بزنند اما موفق نشدند در این میان گروههای زیادی ریز و درشت که سرشان یا به اسرائیل یا به عربستان وصل بود با تمام توان به صحنه آمدند بلکه به زعم خود و به زعم متحدینشان از جمله فرقه رجوی نظام بشار را ساقط کنند دیدیم باز هم بور شدند.
ایران در صحنه بین المللی از جایگاهی بالایی برخوردار است حتی امریکا رویش حساب می کند آیا بشار اسد با حمایت چنین قدرتی از پا در می آید؟ قابل ذکر است ایران برای مبارزه و مقابله با تروریسم و داعش و حفاظت از حرمین بنا به درخواست دولت اسد تعدادی اندک از مستشاران نظامی را به سوریه اعزام کرد تا از صحن مطهر حضرت زینب حفاظت کنند و در ضمن تا قبل از سال 95 به لحاظ سیاسی و بین المللی شرایط مهیا نبود تا با دست بازتر با تروریسم بجنگد اما حالا که جبهه واحدی جهت مقابله با داعش تشکیل شد می توان چشم انداز روشنی را برای بشار اسد پیش بینی کرد آن خط مقدمی که رجوی از آن اسم می برد در آینده نزدیک خواهیم دید به ضد خودش تبدیل خواهد شد. در عراق هم به قول خودش خط دوم به حساب می آمد، تتمه باقیمانده فرقه رجوی اندک اندک رخت بر بسته و به دیار آلبانی اعزام می شوند رجوی مجبور شد علیرغم میل باطنی خویش شکست استراتژیکی دیگری را به جان بخرد آن هم تخلیه اشرف به لیبرتی و از لیبرتی به آلبانی، اگر سرسوزنی برای رجوی ملعون راهی باقی می ماند که می توانست اعضاء اش را در عراق نگه دارد حتما با تمام توانش به هر قیمت ایستادگی می کرد تا خط اش را حفظ کند لاجرم راهی برایش باقی نماند مجبورش کردند تا از مواضع خود عقب نشینی کند، روند اوضاع کنونی به این سمت پیش می رود تا در آینده نزدیک کاملا عراق را تخلیه کنند دیر یا زود این اتفاق می افتد. "در پایان سئوالی که باقی می ماند فرقه رجوی در داخل ایران به عنوان یک گروهک تروریستی و منفور در میان مردم شناخته می شود و در خارج از کشور هم اعتباری ندارد آینده اش به کجا ختم خواهد شد؟ "
محمدرضا گلی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا