اکنون هر روز شاهد هستیم قلم بدستان فرقه رجوی در سایت های بی خاصیت خود می نویسند و شعار می دهند و به اصطلاح در مطالب خود حکومت ایران را سرنگون می کنند و…
در این باره می توان به مطلب دروغ بزرگ هادی محسنی اشاره نمود که به واقع اگر قدری شعور سیاسی داشت اینگونه حرفهای رجوی حقه باز را نشخوار نمی کرد. ابتدا باید از وی سئوال نمود وقتی او از دروغ بزرگ حرف می زند بزرگترین دروغگو قرن خود رجوی فریبکار می باشد که با شعارهای رنگین و بی خاصیت، افراد زیادی را به کشتن داده و تعداد دیگری را هم اکنون در عراق بحران زده نگهداشته است.
او در ادامه بیان می کند: تنها ترس و احساس خطر حکومت ایران به اصطلاح مقاومت سازمان یافته ایران و پایداری اشرفیان و اشرف نشانان و…است!!! و به یاد این جمله افتادم که اگر اشرف بایستد جهان در مقابل رژیم خواهد ایستاد!!!.
اگر به حرفهای بی سرو ته ای که این نگارنده نوشته دقت کنیم اولاً از اشرف و اشرف نشانان چیزی باقی نمانده است و رجوی زن باره همه چیز اشرف را به باد داده و با خفت و خواری از آنجا فرار نمود. اگر از به اصطلاح مقاومت سازمان یافته وی حرف می زند اکنون این مقاومت سازمان یافته راه فرنگ در پیش گرفته و شاهد اراجیف رجوی شیاد هستیم. او از کدام به اصطلاح مقاومت حرف می زند نفرات فرقه که خودشان اعتقادی به این اباطیل ندارند و منتظر فرصتی هستند که خاک عراق را ترک و جان خود را در ببرند اگر نویسنده (هادی محسنی) مقداری خودش را به کودنی نمی زد متوجه می شد حرفهای نفرات جدا شده از فرقه در لیبرتی را می خواند متوجه می شد که نفرات با چه حسرتی به هواپیماهایی که از فرودگاه بغداد پرواز می کنند نگاه می کنند بهتر است شما از این اشرف نشانان که دیگر از آنان چیزی باقی نمانده حرف نزنید.
نویسنده مقاله انگار از دنیای اطلاعات خیلی به دور است او هنوز بر طبل توخالی به اصطلاح پایداری اشرف می کوبد اشرف این خانه عنکبوتی رجوی سالیان درازی است که فرو ریخته و فقط تنها چیزی که باقی مانده آثار جنایت و شکنجه است.
البته برای من و همه روشن است کسی که در فرنگ نشسته و در کافه های آنجا لبی تر می کند بایستی به یاد اشرف و اشرفیان بیفتد. اگر دلتان به حال اعضای فرقه می سوزد حداقل درخواست می دادید مدتی را در اشرف و مناسبات جهنمی آنجا می ماندید تا بعدا معلوم می شد که آیا اکنون هم این اباطیل را سر هم می کردید.
نویسنده مطلب در ادامه برای اینکه به افراد فرقه هم روحیه بدهد با آسمان و ریسمان بافتن سعی نمود این گونه نشان دهد که تمام خط و خطوط فرقه رجوی درست بوده و اکنون ج.ا.ا در آستانه به اصطلاح سرنگونی است و چرخش و همسویی سیاست های منطقه ای و بین المللی با خطوط فرقه یکی می داند. البته وی نمی گوید که منظورش از همسویی سیاست های منطقه ای منظور همان جاسوسی و همکاری همه جانبه رجوی با شیوخ مرتجع عربی منطقه است.
نویسنده مطلب قبل از اینکه به انبوهی سئوال جواب دهد بهتر است از رجوی ملعون سئوال نماید چرا وی به دنبال دم تکان دادن برای کشورهای مرتجع عربی منطقه است؟ چرا به جای آسمان و ریسمان بافتن از وی نمی پرسد که اشرف این سمبل خالی بندی فرقه به کجا رفته است؟ چرا رجوی زن باره جواب نمی دهد که این همه با ردیف کردن یک مشت اراجیف و چرندیات مبنی بر سرنگونی خیالی اکنون در کجای خط و خطوط مورد ادعایی خود قرار دارد.
اما خنده دارترین جمله این نویسنده مفت خور در قسمت پایانی آن است که مدعی می شود: اما خطر سرنگونی اش توسط مقاومت سازمانیافته ایران زمین مراحل جدی خود را طی می کند.
از بس این جمله مسخره است که دلم نیامد آنرا نیاورم چرا که بالاخره در کجای این به اصطلاح سرنگونی قرار داریم یک روز مدعی می شوند نزدیک است، یک روز می گویند ما کی گفتیم سرنگونی، یک روز مریم قجر این زن دست چندم می گویند سین به اصطلاح سرفرازی، البته برای مردم ایران این گونه دشمنان احمق و کودنها بسیار خوب است چون از بس در منجلاب و هوسهای خود گیر کردند که همان بهتر از یک خائن و جاسوس و وطن فروش به نام رجوی ملعون تعریف کند.
هادی شبانی