بعد از دستگیری مریم رجوی در هفدهم ژوئن، به دستور شخص مریم و به پشتیبانی مسئولین بیرون از زندان سازمان مانند مهدی ابریشمچی٬ مژگان پارسایی٬ زهره اخیانی٬ فهیمه اروانی و… تعدادی از مجاهدین که از یک طرف سرسپرده تر و از طرفی کسانی که بود و نبودشان خیلی هم فرقی برای سازمان نداشته باشد٬ معین شدند و به آنها ابلاغ شد که برای رهایی خواهر مریم ٬ نیاز به جانفشانی و خون داریم و بایستی دنیا خبردار شود که هواداران مریم رجوی حاضرند خودشان را برای رهایی خواهرمریم به آتش بکشند تا هرچه بیشتر این خبر که بسیار مشمئز کننده هم بود٬در خبرگزاریها سرو صدا کند و همگان توجه شان بآن جلب شود و از این طریق دولت فرانسه را تحت فشار قرار دهیم و خواهر مریم را آزاد کنند! از این رو در تعدادی از شهرهای اروپایی٬این افرادنگون بخت٬ با ریختن بنزین بروی خودشان و شعله ور کردن کبریت٬خودشان را به آتش کشیدند! آن دسته از این افراد که با تجربه تر بودند٬طوری روی خود بنزین ریختند و کبریت را به نقطه ای از بدنشان زدند٬که خیلی هم آسیب نبینند و چون میدانستند که فیلم برداری این داستان حدودا سی ثانیه طول میکشد و بعد برای خاموش کردنشان اقدام میکنند٬ خلاصه یک جوری هایی زرنگ بازی درآورند بطوریکه هم خودشان را آتش زده باشند و هم خیلی هم آسیب نبینند که در هر صورت از بی مغز بودنشان بدلیل صرف انجام این کار چیزی از ارزشهایشان کم نخواهد کرد!! اما آن دسته دیگر که بیشتر از زنان سیاه بخت هم بودند٬پنداری قصد دوش گرفتن دارند بنزین از سرتا پای خود ریخته و آتش را دقیقا از سر خودشان روشن کردند که متاسفانه و متاسفانه تعدادی از آنها هم از بین رفتند که امروز نه نامی حتی در سازمان ازشان برده میشود و نه نشانی ازشان یافت میگردد. و حتی خود سازمان هم با ناجوانمردی مسئولیت کارشان را بعهده نگرفت و بعد از اینکه دیدند آحاد مردم اروپا و جهان با چه تنفری از این اقدام سازمان حرف میزنند و همگی این کار سازمان رانشانه فرقه ای بودن اندیشه های سازمان میدانند٬اساسا اقدام سازمان یافته آنهارا حرکتی خودجوش و بدون هماهنگی با سازمان اعلام کرد! سازمان مجاهدین به معنی واقعی کلمه٬یک فرقه خطرناک مذهبی است که علارغم لباسهای رنگی و حرفهای بظاهر متمدنانه و امروزی٬اما در رگ و پی شان تحجر و فناتیک بخوبی مشاهده میشود! آنها دقیقا بصورت گزینشی و سازمان یافته افرادی را برای اینکار مشخص و بآنها ابلاغ کردند! اگر این کار بصورت خود جوش بود٬حضور مسئولین شورای رهبری مجاهدین در صحنه خودسوزی برای چه بوده است؟ اگر اینکار کاملا خود جوش بود٬اینهمه نفراتیکه آماده برای فیلم برداری و گرفتن عکس بودند برای چه بوده است؟! اگر اینکار سازمان یافته و دقیقا دستور تشکیلاتی از سوی شخص مریم نبود٬چرا در قرارگاه های سازمان بصورت کاملا رسمی به همگان ابلاغ شد که بایستی گزارش نوشته و اعلام آمادگی برای خودسوزی کنید؟!
سازمان مجاهدین هر چه تلاش میکند که در ظاهر لااقل نشان ندهد که یک فرقه کاملا حرفه ایست٬اما در بعضی مواقع از دستش در میرود و گاف هایی میدهد که دم خروس که هیچ٬ خرطوم فیل هم هویدا میشود و البته باعث آبروریزی و برملا شدن ماهیت متحجر هرچه بیشتر سازمان میگردد!
اما تاثیر مستقیم این اقدام احساسی سازمان در صحنه بین المللی و اجتماعی خارج کشور باین شکل بود که حتی هواداران چندین ساله سازمان هم از آنها رو برگرداندند و به عمق ایدئولوژی قرون وسطایی آنها پی بردند. از نظر بازتاب بین المللی و رسانه ای هم٬ تقریبا همه خبرگزاریها این اقدام سازمان را نشانه فرقه بودن و عقب ماندگی فکری آنها دانستند! در قرارگاه های سازمان هم هرچند تقریبا همه نفرات البته به اجبار کاغذی سیاه کردند و نوشتن که بله ما هم حاضریم خودسوزی کنیم ولی بجرات میتوان گفت که 99 درصد این نفرات فقط از بابتی که حرفی زده باشند تا تحت برخوردهای تشکیلاتی قرار نگیرند نوشته ای را بدست مسئولین خود دادند! بقول یکی از بچه ها میگفت: اول مرا به فرانسه ببرید تا آنجا در رابطه با خودسوزی فکر کنم بعد باخنده میگفت: وقتی به فرانسه رفتم٬ با آنچنان سرعتی فرار خواهم کرد که حتی شماره ام را هم نتوانید که بخوانید!
الف عباسی