خبرگزاری های بین المللی در 10 تیر 95 خبر دادند که «دو نهاد پیشرو حقوق بشری از کشورهای عضو سازمان ملل متحد خواستند که عضویت عربستان سعودی در شورای حقوق بشر این سازمان را به دلیل کشتار غیرنظامیان در یمن و سرکوب‌های داخلی به حالت تعلیق دربیاورند… دیدبان حقوق بشر اتهامات متعددی را متوجه ریاض کرده از جمله حمله به غیرنظامیان در جنگ یمن، استفاده از بمب‌های خوشه‌ای ممنوع و محاصره بنادر به منظور جلوگیری از ورود کالاهای ضروری به یمن.»
چند هفته پیش نیز سازمان ملل بدلیل اینکه عربستان کودکان یمنی را با بمباران های خود قتل عام می کند، نام این کشور را در لیست کشورهایی که به کشتار کودکان اقدام می کنند قرار داد اما بنا به اعتراف دبیرکل ملل متحد، پول های ال سعود سبب خروج نام این کشور از لیست سیاه شد.
دست داشتن مقامات ال سعود در حادثه یازده سپتامبر نیز بارها و بارها از زبان مقامات آمریکایی بیان شده است. علاوه بر این حمایت مالی و معنوی عربستان از داعش نیز بر کسی پوشیده نیست.
این شرح بسیار مختصری است از وضعیت ارباب جدید رجوی ها، ارباب پیشین آنها یعنی صدام نیز ید طولایی در کشتار و قتل عام کردها و شیعیان و استفاده از بمب های ممنوعه شیمایی داشتند.
آیا وقتی اربابان رجوی و حاکمانی که از آنها حمایت می کنند و رجوی ها بارها با آنها ملاقات داشته و بی پیرایه سخن از همسویی با آنان می زنند، امکان دارد افکار رجوی غیر از اینها باشد.
آیا همکاری با صدام به معنای حمایت از استفاده او از سلاح ممنوعه شیمیایی نیست؟
آیا همکاری با صدام به معنای تایید نسل کشی کردها توسط صدام نیست؟
آیا همراهی کردن با صدام به معنای تایید تجاوز او به کویت نیست؟
آیا تایید حمله سعودی ها به یمن به معنای تایید تجاوزگری نیست؟
آیا حمایت از اقدامات سعودی علیرغم اینکه سازمان ملل نام این کشور را در لیست سیاه قاتل کودکان قرار داده به معنای تایید این جنایت نیست؟
آیا تشویق عربستان به ادامه حمله و تجاوز به یمن به معنای تایید بمباران مردم بی دفاع و کشتار آنان نیست؟
آیا افتخار به اینکه شاه عربستان به رجوی خنجر طلا داده نشانه این نیست که آنها با اعدام به روش گردن زدن که در عربستان متداول می باشد موافقند؟
آیا مزدوری برای خونریز ترین دیکتاتورها، نشانه دشمنی با دمکراسی و حقوق بشر نیست؟
و…
و سرانجام آیا نمی توان گفت که دم زدن رجوی ها از حقوق بشر تنها یک فریبکاری برای سرپوش گذاشتن بر هویت تروریستی و وطن فروشانه خودشان است؟ و آیا رابطه رجوی ها با دشمنان حقوق بشر نشان دهنده ماهیت آنها نیست؟
صالحی
دقیقا همین طور است حتی سوادساده خواندن نوشتن هم نداشتند مثلا یک پیام که از ان یارو می امد که باصطلاح بالاترین قیمت را برای او می دادند هر پاراگراف چند غلط در قرائت داشت که اینقدر نامفهوم می شد که باید پیام را دوباره می خواند