من تا این واژه ی گنده ی کهکشان را دیدم، به یاد مرحوم استاد سلیمی (رهبر اسبق ارکستر رادیو تلویزیون تبریز) وشاگرد لاف زن او افتادم!
جریان ازاین قرار است که مرحوم استاد سلیمی، درکنار کاری که دررادیو وتلویزیون تبریز داشت، مثل سایر استادان برجسته، به آموزش فنون موسیقی به علاقمندانش نیز مشغول بود.
دریکی ازروزهای خدا، یکی از شاگردان این استاد در مجلسی هنر نمائی میکند وحاضرین برای اینکه اورا تشویق به یاد گیری بیشتر کنند، ازکار او تمجیدی غیر متعارف کرده و درپی این تعارفات خاص این نوع مجالس، این کارآموز هم دچار اشتباه شده ومیگوید: " بلی شما درست میگویید، استاد سلیمی هم میگوید، تو بهتر ازمن تار میزنی"!!
یکی از حضار جلسه، روزبعد با استاد سلیمی مواجه شده وجریان آن مجلس و حرف های مطرح شده را با او درمیان میگذارد واستاد با حاضر جوابی خاص خود میگوید:
" میدانی، من بجای تارزدن، گنده گویی را باو یاد داده ام ومعلوم است که این صنعت را خوب یاد گرفته است"!
جریان مسعود رجوی که ازترس ظاهر شدن دربرابر افکار عمومی به لانه موشی خزیده است، به ماجرای این شاگرد استاد سلیمی، شباهت زیادی دارد!
اوکه قادر نیست از جای قنداقی شده و پوشیده گردیده اش سری به بیرون دراز کند، آرزوهای بزرگی درسر معیوب خود پرورش داده وبا پول هایی که برای بدست آوردنش، ابر وباد ومه وخورشید وفلک را به کار گرفته، میخواهد یک شوی ملون ترتیب دهد وآنرا " کهکشان " بنامد.
اینکه یک شو در یک سالنی در یک شهری واقع در یک کشور جهان ودرکره ی خاکی ای بنام منظومه ی شمسی، چگونه میتواند " کهکشان " باشد، خود تعبیری مسخره است!!
دریادداشتی منتشره در رسانه های این فرقه ی غلو گرا آمده است:
" برپایی کهکشان، پاسخ به‌ضرورت دوران – کهکشان امسال یا گردهمایی بزرگ مقاومت در ۱۹ تیرماه ۱۳۹۵ در پاریس با یک ویژگی منحصربه‌فرد متمایزمی شود…رژیم زهر خورده ولایت در جنایت و کشتار و سرکوب بدون وقفه، به‌مثابه تنها اهرم سرپا نگه‌داشتن خودش؛ لاعلاج است و ما به ازای بن بستهای لاعلاج؛ به فشار و سرکوب ماکزیمم بر تمامی اقشار مردم در داخل کشور و صدور تروریسم در خارج از مرزهایش مصر است ".
ما بارها بشما تذکر داده ایم که اگر بقای ملک وملت درسرکوب اختناق میبود، حالا حالا ها هم رژیم پل پوت ومشابهین وایضا صدام براریکه ی قدرت بودند که نیستند!
من ازاین جهت ازاین دورژیم بصورت نمونه وار نام بردم که اعمال و رفتار شما بیشترین تشابه را با آنها دارد با این تفاوت رجوی ازهردوتای آنها کوته بین تر وقسی القلب تر است!
بازهم درباره ی تروریزم وشاخه و ریشه های اصلی اش که همان نظام سلطه وتابعیت جهانی است – که خوشبختانه اندک اندک ترک بر میدارد- صحبت های متین ومنطقی زیادی با شما داشته ایم.
درادامه ی یادداشت رجوی میخوانیم:
" در طرف مقابل، هر میزان از تلاش برای ساختن کانون فراگیر و جهانی حمایت از مردم ایران، در خدمت نیرو گرفتن ایستادگی و هموار شدن راه برای مردم و مقاومت ایران برای کوتاه کردن دست رژیم از جنایاتش است ".
رجوی درمقایسه با قدرتی که نسبت به رژیم دارد، کارنامه اش صدها بار سیاه تر است و چون رطب خورده، منع رطب را نتواند کرد!!
بازهم:
".…کهکشان امسال به‌عنوان یک ضرورت میهنی برای جلب مؤثرترین حمایت‌ها و برای فریاد کردن «نه بزرگ» میهنی که اسیر است ولی تسلیم نیست؛ پیش روی ماست…تا این صدای مظلومیت و این صدای مقاومت به گوش جهان هرچه رساتر برسد. حضور هریک از ما در کهکشان امسال شمعی برای برافروختن شب ظلمانی میهن است…و پاسخ ما آری است! آری و حاضر! "…
حضور شوم شما گماشتگان رجوی ومسخ شدگان در اراجیف مسعود رجوی، به همراه پناهندگان ازکشورهایی که تجاوزهای پی درپی امپریالیزم آنها را به جلای وطن واداشته تا مجبور شوند بخاطر یک گشت چند روزه وچند ساعته و تصاحب مقداری خوراک ولباس که سخت محتاج آن هستند، دراین مراسم شرکت کنند، درراستای توسعه ی ایران هراسی وکمک به دشمنان مردم ایران بوده ونتایج حاصله همان خواهد بود که در نزدیک به چهار دهه ی گذشته بوده است و نه بیشتر!
نتیجه ی این تحرکات ضد بشری و ضد ایرانی شما، درخدمت اثبات خیانت به منافع ملی ایران و پشت کردن بیشتر و بازهم بیشتر باند رجوی به " خلق قهرمان ایران " است!!
وحید
آقای مسعود رجوی: کهکشانت پیشکش مریم، فعلا از سوراخ موش بیرون بیآ!!
