در تیر ماه 1367 و شش روز پس از قبول قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت ملل متحد توسط ایران، نیروهای عراقی توافقات این قطعنامه را زیر پا گذاشتند و در ۳۱ تیرماه مجدداً در جنوب و حوالی خرمشهر حمله کردند تا راه نفوذ برای نیروهای موسوم به ارتش آزادی بخش ملی متعلق به فرقه رجوی را در غرب هموار سازند. به این ترتیب که نیروهای دفاعی ایران در جبهههای جنوبی مستقر شدند و در این زمان نیروهای فرقه رجوی در عملیاتی با نام فروغ جاویدان از مرزهای غرب کشور با پشتیبانی نیروهای عراقی وارد گردیدند.
در آن تاریخ نیروهای نظامی فرقه رجوی فاصلهٔ تنگه پاتاق تا منطقه چهارزبر در ۳۴ کیلومتری کرمانشاه را با سرعت خیلی زیاد طی کردند. به دلیل هجوم همزمان ارتش عراق به جبهه جنوب بخش عمدهای از توان نظامی ایران در جبهههای جنوب غربی مشغول دفع تهاجم عراق بودند. به همین دلیل در برابر حرکت ستونهای فرقه رجوی مقاومت کلاسیکی وجود نداشت و با پشتیبانی نیروهای عراقی، آنان با سرعت زیاد در این جبهه پیشروی کردند. غیر از مقاومت محدودی که توسط ساکنان کرد منطقه وجود داشت نیروهای مهاجم بدون مانعی جدی تا عمق 150 کیلومتری خاک ایران پیش رفتند. سران فرقه رجوی پیش بینی نموده بودند که با اشغال منطقه، مردم به حمایت از آن ها خواهند پرداخت و به آن ها برای ادامه مسیر خواهند پیوست. ولی برخلاف انتظارشان مردم منطقه به مقاومت پرداختند که همین مقاومت محدود محلی سرعت پیشرفت ستون نظامی آنان را کند نمود. آنها توانستند شهرهای قصر شیرین، سرپل ذهاب، کرند و اسلام آباد غرب را اشغال و تخریب کرده و به سرعت از طریق بزرگراه به سمت کرمانشاه پیش روی کنند.
خرابی های باقی مانده از تهاجم نیروهای فرقه رجوی
بمباران شیمیایی
قبل از عملیات فروغ جاویدان از سوی فرقه رجوی، ارتش عراق در روز ۳۱ تیر ماه ۱۳۶۷ همچنین چندین روستای ایران در اطراف کرمانشاه شامل روستاهای زرده، روستاهای نساردیره، نساردیره سفلی و شاه مار دیره از توابع شهرستان گیلان غرب، شیخ صله از توابع شهرستان ثلاث باباجانی، دودان از توابع شهرستان پاوه و روستای باباجانی از توابع شهرستان دالاهو را با بمبهای گاز خردل و گاز اعصاب بمباران کرد. این بمبارانها به مرگ صدها غیرنظامی و مجروح شدن چندین هزار نفر از شهروندان عادی انجامید. دامها و زمینهای کشاورزی که محل معیشت مردم بود نابود شد که تا مدت ها آلوده بود. بسیاری از مجروحان این روستا به دلیل آثار بمبهای شیمیایی به بیماری های اعصاب، سرطان و… مبتلا شده و کودکان ناقصالخلقه در این روستا ها به دنیا آمدند. در این میان بسته شدن جاده ارتباطی روستاها به کرمانشاه توسط فرقه رجوی در ناتوانی مردم برای اعزام به بیمارستان و بالا رفتن تلفات انجامید و از سوی دیگر به دلیل نداشتن سابقه پزشکی بسیاری از مجروحان شیمیایی، آنان تا سال ها شناسایی نشده و از خدمات درمانی محروم ماندند.
نیروهای مهاجم فرقه رجوی
عملیات مرصاد
عملیات مرصاد، پاتک نیروهای نظامی ایران در پاسخ به عملیات فروغ جاویدان بود. عملیات مرصاد در پنجم مرداد ماه ۱۳۶۷، با رمز «یا علی» و به منظور مقابله با تهاجم فرقه رجوی در منطقه اسلامآباد غرب و کرند در استان کرمانشاه، آغاز گردید. نیروهای نظامی ایران ابتدا منتظر شدند تا مجاهدین خلق به اندازه کافی در داخل خاک ایران پیشروی کنند تا از برد پشتیبانی عراقیها خارج شوند. آن ها ابتدا نیروهای چتر باز را در پشت سر نیروهای مهاجم هلی برد کردند و سپس هواپیماهای اف-۴ نیروی هوایی ستون زرهی آنان را بمباران نمودند و در ادامه بالگردهای نیروی زمینی ارتش با سلاحهای ضد تانک به ستون زرهی شان یورش بردند. در این هنگام پیشروی به اصطلاح ارتش آزادیبخش ملی که عزم رسیدن به کرمانشاه را داشت متوقف شد. در انتها نیروهای زمینی ارتش و سپاه به باقیمانده نیروهای مهاجم حمله کردند.
عکس های تبلیغی فرقه رجوی که در شهر پخش کرده بودند
جزئیات عملیات
نیروهای ایران در جایی که نیروهایشان برتری نسبی داشت به کمین نشستند و در منطقه چهارزبر، با احداث تعدادی خاکریز و یک خط دفاعی مستحکم در انتظار ایشان بودند. این عملیات سه روز به طول انجامید. در روز اول، هدف سد کردن هجوم انجام شده بود. در این روز نیروی هوایی ارتش وارد عمل نشد زیرا در آن زمان پایگاه نوژه بمباران شده بود و انجام عملیات پاکسازی باند فرود قدری فرصت را از آن ها گرفت. به همین دلیل نیروی هوایی با یک روز تأخیر عملیات را ادامه داد. در روز دوم حرکت نیروی زمینی ارتش صورت گرفت که با پشتیبانی نیروی هوایی و هوانیروز همراه شد و در روز سوم یگان های مجاهدین خلق به کلی منهدم شدند. فرماندهی این عملیات برعهده سرهنگ علی صیاد شیرازی بود. وی در سال ۱۳۷۸ توسط سازمان مجاهدین خلق ایران ترور شد. ترور شهید علی صیاد شیرازی فرمانده سابق نیروی زمینی ارتش به دست فرقه رجوی به دلیل تدابیر بسیار مهم و حیاتی وی در عملیات مرصاد و شکست سنگین نیروهای مهاجم در این عملیات و انتقام گیری از وی صورت گرفت.
واژه عربی «مرصاد» که در قرآن هم آمده است به معنی کمین می باشد. این نام به خاطر کمین برنامه ریزی شدهای که نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران انجام داده بود برای این عملیات در نظر گرفته شد.
در عملیات مرصاد بیش از ۴ هزار و ۸۰۰ نفر از نیروهای فرقه رجوی کشته و زخمی شدند و در میان کشته شدگان و اسرا تعداد زیادی از کادرهای سازمان و فرماندهای تیپها نیز وجود داشت. پس از پایان عملیات، تنگه چهارزبر، تنگه مرصاد نام گرفت و موزه ای در آنجا احداث گردید.
خودروهای منهدم شده نیروهای مهاجم به خاک میهن
کشتار در بیمارستان اسلامآباد غرب
این کشتار پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ توسط ایران و حمله فرقه رجوی به خاک کشور و پس از اشغال شهر توسط این فرقه در ۴ مرداد ۱۳۶۷ رویداد. نیروهای مهاجم، مجروحان و همچنین تعدادی از کارکنان مستقر در بیمارستان را قتلعام کرده و اجساد آنان را در محوطه بیمارستان به آتش کشیدند. پیش از آن کشتار، در جریان تصرف شهر نیز، جنایات دیگری توسط این سازمان روی داده بود. دستور این کار مستقیما توسط شخص مسعود رجوی به منظور ایجاد رعب و وحشت در میان اهالی صادر گردید تا دست به مقاومت نزنند.
با تصرف شهر اسلامآباد غرب و بیمارستان این شهر مدارک پزشکی برخی مجروحان شیمیایی روستاهای اطراف از جمله روستای زرنده نیز نابود شد که روند درمان آنان را برای سال ها مختل نمود.
نتیجه عملیات
عملیات فروغ جاویدان جز شکستی گسترده چیزی عاید رهبری سازمان نکرد. فرقه رجوی رسما اعلام نمود که در این عملیات ۱۳۰۴ نفر کشته داده که عکس و زندگینامه آنان را نیز منتشر نمود. تعداد مجروحین نیز بالغ بر ۱۵۰۰ نفر برآورد شد که ۷۰۰ نفر آنان سطحی و معالجه سرپایی داشتند و ۸۰۰ نفر بستری و برخی بعدا جان سپردند. براساس اعترافات دستگیرشدگان و عکسهایی که از بعضی از اجساد شناسایی شده تهیه شد از مجموع ۵۱ نفر هیات اجرایی سازمان (مرکزیت) حداقل ۳۳ نفر از آنها در صحنه عملیات حضور داشتند که ۱۶ نفر آنان کشته شدند.
تجهیزات منهدم شده سازمان در مجموع نبردهای عملیات فروغ جاویدان ۶۱۲ خودرو از انواع مختلف، ۷۲ تانک و زرهپوش چرخدار، ۲۱ توپ ۱۲۲ میلیمتری و ۵۱ تفنگ ۱۰۶ میلیمتری بود که عمدتاً بدون خودروی حمل کننده بودند. آمار غنایم نیز حدود ۵۰۰ دستگاه انواع خودرو مقادیر زیادی تجهیزات انفرادی و جمعی بود. تنها پیامد مثبت این عملیات برای سازمان از بُعد تبلیغاتی بود. یکی از محورهای اساسی در مانور تبلیغاتی و ژست تشکیلاتی آنان پیشروی نیروهای سازمان تا حوالی کرمانشاه بود و همیشه روی این مطلب مانور تبلیغاتی میدادند.
به هر روی با شکست نیروهای فرقه رجوی، مراحل اصلی عملیات مرصاد به انجام رسید اما برخی از اعضای سازمان در مناطقی از اسلامآباد و کرند اطراق کرده و به امید نیروی تازه نفس منتظر مانده بودند اما نیروهای ارتش ایران با کشف خانه به خانه مخفیگاه این بخش از نیروها طی دو روز پایانی عملیات مرصاد به پاکسازی این مناطق پرداختند و در تاریخ ۸ مرداد ماه، چند گردان از نیروهای لشکر انصارالحسین (ع) اقدام به پاکسازی روستاهای اطراف شهر و ارتفاعات مجاور کردند و با این حرکت پرونده عملیات مرصاد به طور کامل بسته شد.
عکس بالا: اجساد سوخته در بیمارستان شهر اسلام آباد
عکس پایین: شقاوت و سنگدلی اعمال شده توسط داعش
مقایسه تطبیقی عملیات فروغ جاویدان رجوی با عملیات داعش
عملیات مرصاد برای ایران نقطه عطفی در برابر یک فرقه تروریستی مورد حمایت غرب بود. مسعود رجوی در این عملیات میخواست تفکرات و برنامههای خود را به مردم تحمیل کند. او میخواست با جنگ روانی و تبلیغات گسترده مردم را از مقاومت بازدارد. فرقه رجوی در عملیات مرصاد کاری را کرد که امروزه تروریستهای داعش انجام میدهند. آن ها با ایجاد وحشت عمومی میخواستند مردم را خانه نشین کرده یا فراری دهند، اما مردم نقشههای آن ها را نقش بر آب کردند و در برابر شان جانانه ایستادند و به آن ها اجازه ندادند که به اهداف شان دست پیدا کنند.
امروز اقدامات فرقه تروریستی داعش در کشورهای سوریه و عراق نه تنها تهدیدی برای ملت های مسلمان این دو کشور، بلکه خطری برای منطقه و دیگر کشورهای همسایه محسوب میشود. داعش به عنوان یک گروه تندروی تکفیری و مدعی اسلام با استفاده از حمایتهای غرب و برخی کشورهای منطقه، استفاده بی رویه از خشونت و ترور، بهره گیری از ابزار تبلیغی و رسانهای، عضوگیری، آموزش و حفظ نیروها در فضایی فرقهای به برخی گروههای تروریستی قدیمیتر از خود شباهت دارد که یکی از این گروهها سازمان مجاهدین خلق یا همان فرقه تروریستی رجوی است.
فرقه تروریستی رجوی پیش از این با استفاده از حمایتهای رژیم بعث در عراق از فرصت اقدامات مسلحانه برخوردار بوده و در بسیاری از اقدامات تروریستی و رفتارهای فرقه ای و خشونتآمیز، رفتاری مشابه با آنچه امروز از داعش مشاهده میشود را بروز داده است. از این رو با توجه به موفقیت جمهوری اسلامی در برخورد با این فرقه و تجربه ملت ایران و حتی عراق در مواجه با این گروه تروریستی، مقایسه رفتاری و عملکردی این دو گروه فرصت شناسایی و تبیین بهتر و بیشتر داعش و عقبه و اهداف آن را ایجاد کرده و راهکارهای اجرایی برای مقابله مؤثرتر با آن را نشان میدهد.
این دو گروه با ارائه برداشتی غلط از اسلام (یکی به اصطلاح سنی و دیگری ظاهرا شیعه) و اضافه کردن بدعت ها و القائات ذهنی فرقهای، نیروهای خود را تحت کنترل در میآورند. همانگونه که فرقه رجوی در فضایی ایزوله و به دور از هرگونه رسانه نیروهای خود را محصور میکند، داعش نیز با ممنوعیت استفاده از برخی رسانهها و کتب سعی دارد ذهن و باور نیروهای تحت امر را کنترل نماید.
داعش و مجاهدین خلق به لحاظ ساختار فکری و روشهای روانی که برای جذب و کنترل نیرو استفاده میکنند و تکنیکهای مانیپولاسیون ذهنی که به کار میگیرند شباهتهای بسیاری دارند.
هر دو گروه در اقدامات عملیاتی خود از بیشترین میزان خشونت بهره میبرند. استفاده تبلیغاتی از بازخوردهای این رفتارها که موجب ایجاد ترس و وحشت در افکار عمومی میشود به علاوه عدم پایبندی رهبران به کمترین اصول انسانی سبب این رفتارها می گردد.
اتحاد داعش با سران سابق حزب بعث عراق بر همگان روشن بوده و یکی از دلایل موفقیت های داعش در عراق نیز به همین مسئله باز میگردد. سازمان مجاهدین خلق نیز در طول حیاتش در عراق ابتدا با صدام متحد بود و در خدمت اهداف وی فعالیت میکرد و بعد از آن با نفوذ و کسب حمایت از برخی مقامات عراقی از جمله حزب وابسته به بعث (العراقیه) در پارلمان این کشور، توانست به حیاتش در عراق ادامه دهد.
ایجاد ترس و وحشت در طرف مقابل، یکی از اهداف رسانهای داعش است. این گروه قبل از اینکه بتواند منطقهای را در اختیار بگیرد، سعی میکند با انتشار اخبار جنایات وحشیانه خود رعب و وحشت ایجاد نماید.
این گروه تروریستی از توئیتر برای ایجاد رعب و وحشت استفاده میکند و این در حالی است که در این شبکه انتشار اخبار خشن ممنوع است اما نه تنها هیچ گاه این ممنوعیت برای داعش اعمال نشده است بلکه اخبار این فرقه هم از طریق موبایل در اختیار کاربران قرار میگیرد.
در بازیهایی که این فرقه طراحی کرده است، نمادهای اسلامی بهصورت گسترده به کار گرفته شده است. داعش خود را منتسب به حکومت عباسیان میکند و استفاده از پرچم و دستار مشکی عباسیان توسط ابوبکر بغدادی هم به همین دلیل است و در حالی که وی اصالتاً اهل بغداد نیست خود را بغدادی نامیده و از عبارتهایی مثل غزوه برای جنگهای خود استفاده میکند.
داعش در حالی امروز بازار برده فروشی راه اندازی کرده است که آخرین بازار برده فروشی در دنیا در لیورپول انگلیس بود و سال های زیادی است که برده فروشی یا به صلیب کشیدن، دیگر وجود ندارد.
این گروهها با سوء استفاده از مذهب و برداشت وارونه از آن برای کسب و حفظ قدرت بهره برداری میکنند. سازمان مدعی بود جریانی ضدامپریالیستی و تنها نیرویی است که استقلال کشور را محقق میسازد و حتی جمهوری اسلامی را متهم میکرد که نهایتاً وابسته به امپریالیسم خواهد شد و با همین بهانه افرادی را جذب میکرد.
این در حالی است که امروز سران فرقه رجوی در پاریس با درنده ترین جناحهای امپریالیستی جلسه میگذارد اما کماکان افراد جذب شده اولیه در آن حضور دارند. داعش و النصره هم با شیعه هراسی افراد را جذب خود کرده و بعد از طریق کنترل ذهن فرقهای و ایزوله کردن، آن ها را حفظ میکنند.
این دو گروهک یک آبشخور دارند، زمانی که داعش موصل را گرفت و در حال نزدیک شدن به اربیل که پایگاه اصلی آمریکاییها بود، آمریکا برای مقابله با داعش اقدام و اوباما نیز بیانیهای صادر کرد. ویژگیهایی همچون نوع ارتباط رهبر فرقه با پیروان، تنظیم رابطه با افراد، استفاده حداکثری از خشونت و شیوههای جذب در سازمان مجاهدین خلق و داعش وجود داشت.
تفاوت بین فرقه رجوی و فرقه داعش هم به توان آن ها در انجام کارها برمیگردد، در عملیات فروغ جاویدان و زمانی که فرقه رجوی به ایران حمله کرد، خیلی از افرادی که دستگیر کرده بودند اعدام شدند، مزارع را آتش زدند و احشام را نابود کردند. سران فرقه حتی به نیروهای خود گفته بودند که هیچ اسیری نباید زنده نگاه دارند. اگر مقاومت مردمی وجود نداشت و اگر توان نیروهای اطلاعاتی امنیتی ایران نبود، همان اتفاقاتی که امروز در سوریه و عراق میافتد در غرب ایران هم اتفاق میافتاد. تاکنون فرقه رجوی حدود 17هزار نفر از شهروندان ایران اسلامی را ترور کرده و به شهادت رساندهاند.
احمدی