ده سال تمام است که با این خانواده رنجکش شالیکاردرارتباط وشاهد و ناظرفعالیتهای بی وقفه آنان هستم. آنان مصر هستند که میشود محمد را ازاسارت رجوی رهانید ونجاتش داد وبرهمین مبنا ازهیچ کوشش وتلاشی درتحقق آرزویشان کوتاهی نکردند وبقول خودشان منبعد هم کوتاهی نخواهند کرد. مادرشان را بالغ بریک دهه است که ازدست داده اند وحال پدرسالمند وبیماردر انتظاردرآغوش کشیدن جگرگوشه اش آخرین نفسهای زندگی اش را به نظاره نشسته است.
یک فرزند خانواده درهنگامه جنگ تحمیلی دراثربمباران شیمیایی صدمات جبران ناپذیر دیده است ولیکن برای رهایی برادرش محمد مدام با دیگر برادرش عبدالله با انجمن نجات گیلان درارتباط است ودرجلسات انجمن با جداشده ها شرکت فعال دارند.
امروز نیزدو برادر یادشده جهت دیدار حضوری با آقای اسماعیل فلاح رنجکش آخرین عضوجداشده ازرجوی دردفترانجمن حضوریافتند ودوساعت تمام باهم صمیمانه به گفتگونشستند واززبان عضوجداشده خاطراتی ازمحمد را به گوش وجان شنیدند وآرزوکردند که با بازگشت محمد به وطن وکانون خانواده ؛ روح وروان پدر رنجدیده و بیمارهم راضی وخشنود گردد.
پوراحمد