روز گذشته به دیدار برادری رفتیم که سالیان به خاطر سیستم مغزشویی و فرقه ای رجوی باعث شده که هیچ ارتباطی بین این دو برادر برقرار نشود.
به همراه آقای عبدالله افغان به دیدار آقای جمال عزیززاده صداقت در شهر آمل رفتیم. ایشان با دیدن ما خیلی خوشحال شد خصوصاً وقتی که آقای عبدالله افغان عنوان نمود که برادرش جواد را از نزدیک می شناسد. به همین خاطر آقای صداقت خیلی اصرار داشت که او بیشتر از وضعیت برادرش از مناسبات فرقه بگوید و اینکه او در چه وضعیتی است؟ آیا او سالم است؟ همه چیزهایی که دوستم می دانست به برادرش گفت و انگار وی بعد از سالیان بی خبری نفس راحتی کشید و گفت که خدا را شکر که برادرم سالم است و اگر بتواند از این فرقه جهنمی رهایی یابد خیلی خوب خواهد شد.
وی در ادامه گفت وقتی برادرم به عراق رفت مورد لعن خانواده قرار گرفت چرا که این فرقه در ایران منفور می باشد حال هر چقدر می خواهند شعار بدهند.
آقای صداقت وقتی با شنیدن حرفهای نفرات انجمن نجات استان مازندران در مورد کارکرد و شیوه های جذب و نگهداشتن افراد در مناسبات فرقه مطلع شده عنوان داشت که من فقط می خواهم که برادرم زنده از این مناسبات جهنمی آزاد شود هر چقدر در مورد فرقه رجوی شناخت بیشتری پیدا می کنم برایم قابل قبول تر می شود که اینان با گروه های تروریستی دیگر هیچ فرقی ندارند و حتی جنایات شان بیشتر از آنها می باشد.
وی در مورد خبر مرگ رجوی جنایت کار عنوان داشت خدا کند که سقط شده باشد تا افراد گرفتار در مناسبات وی بتوانند از آنان جدا شده و زندگی جدیدی را آغاز نمایند.
در پایان آقای صداقت اصرار داشته است که برای شناخت و آگاهی بیشتر این فرقه دیدارهای دیگری هم داشته باشیم.
هادی شبانی