مصاحبه با خانم نرگس بهشتی – پس از بازگشت ایشان از سفر ششم به لیبرتی

پس از بازگشت ایشان از سفر ششم به لیبرتی و انتقال برادرش به آلبانی
با تشکر از خانم نرگس بهشتی که محبت کردند و وقت خود را در اختیار ما قرار دادند از ایشان خواهش می کنم که چگونگی و نحوه اسارت برادران خود را بیان نمایند.
خانم بهشتی: با سلام و خدا قوت. دو برادرم در سال 1380 با نیرنگ و فریب به اسارت فرقه رجوی درآمدند. برادرم مرتضی را با بهانه کاریابی از طریق سفر به ترکیه، به اسارت فرقه رجوی درآوردند و در سال 1390 با توطئه سران فرقه به قربانگاه فرستاده شد و مزار او در قرارگاه اشرف است.
برادر دیگرم مصطفی را از طریق عوامل خود در ایران، با ترفندی از منزل ربودند و اینک 15 سال است که در بند فرقه رجوی است و تاکنون چندین بار در حملات مجروح شده و در ماه جاری به کشور آلبانی منتقل گردید.
شما از چه سالی سفرهای خود به عراق را شروع کرده اید، تاکنون چند سفر داشته اید و نتیجه تلاش های شما چه بوده است؟
خانم بهشتی: من از اردیبهشت ماه 1390 سفر به عراق و تلاش برای کسب اجازه و حضور بر مزار برادر مرحومم مرتضی و ملاقات با برادر اسیرم مصطفی را آغاز کردم.
تاکنون اجازه حضور بر مزار مرتضی را به من نداده اند. پسر مرتضی ده سال چشم انتظار پدرش بود و به این پدر و پسر اجازه ملاقات ندادند. پسر مرتضی قبل از خاکسپاری پدرش نتوانست جنازه پدر را ببیند و با او وداع کند.
مصطفی که چندین بار مجروح شده تحت بدترین شرایط روحی به سر می برد ولی خانواده ام با تمام تلاش ها، موفق به ملاقات او نشده اند. من با وجود تمام خطرات و سختی ها، سفرهای زیادی به عراق داشته ام به امید آن که برادر اسیرم را ملاقات کنم. متاسفانه تاکنون این ملاقات میسر نشده است.
قبل از کشته شدن برادرم مرتضی، برای نجات برادرانم از اسارت فرقه رجوی، بارها به نمایندگان مراجع بین المللی مستقر در ایران مراجعه کردم و مکاتباتی داشتم ولی این تلاش ها نتیجه ای نداشت. پس از قربانی شدن برادرم مرتضی، برای نجات و ملاقات برادر دیگرم مصطفی تلاش های بسیاری نمودم اما دریغ از ذره ای انسانیت که در وجود سران فرقه رجوی باشد.
در این سال ها ما به هر ارگان بین المللی که مراجعه کردیم هیچ گونه کمکی نکردند و فقط می گفتند: "ما می دانیم این فرقه، فرزندان شما را به اسارت گرفته است"
چه افرادی از خانواده تان در این سفرها شما را همراهی کرده اند و هدف خانواده شما از این سفر ها و مکاتبه با مراجع بین المللی چه می باشد؟
خانم بهشتی: در یک سفر پسر مرحوم مرتضی و در سه سفر دیگر برادر کوچکم محمد، به اشتیاق دیدار با عزیز اسیرمان، مرا همراهی نمودند. هدف خانواده بهشتی از سفر به عراق و مراجعه به اردوگاه اشرف و لیبرتی فقط ملاقات با مصطفی بوده که سران فرقه رجوی مانع ملاقات شده اند. نیت ما از مکاتبه با مراجع بین المللی استمداد و مطالبه حقوق انسانی برادرمان و خانواده او می باشد.
در این سفر ها همکاری و همدلی خانواده های هم سفر چگونه است؟
خانم بهشتی: خانواده های اسرا هم درد هستند و رنج دوری از عزیزانشان را با تمام وجود حس کرده اند و آرزویشان رهایی همه اسرای فرقه رجوی است، با نجات یافتن اسیری از اسارتگاه رجوی شاد می شوند و نور امید به وجودشان جان تازه ای می بخشد. سپس تلاش برای ملاقات و نجات فرزندانشان را با نیروی بیشتری دنبال می کنند.
در این سفرها اهتمام و پشتکار خانواده ها در رهایی فرزندانشان از قید فرقه رجوی را چگونه ارزیابی کرده اید؟
خانم بهشتی: ما شاهد مادران و پدران بیمار و دردمندی هستیم که با وجود ناتوانی جسمی به شوق دیدن فرزند رنج سفر را به جان می خرند و ساعت ها پشت درب اسارتگاه با اشک و آه فرزند خود را صدا می زنند و مورد توهین و آزار عوامل فرقه و بی اعتنایی مسئولان کمیساریا قرار می گیرند. شوق به آغوش کشیدن فرزند به حدی است که تمام سختی ها و مشقت ها را تحمل می کنند. دیدن این صحنه ها برای هر وجدان بیداری دردناک است. بارها شاهد سکته پدران و مادران پشت درب اسارتگاه رجوی بوده ایم. امید است که ناله های جانسوز مادران، وجدان های خفته را بیدار کند و به استمداد طلبی خانواده ها پاسخ دهند.
اکنون که برادر شما به آلبانی منتقل شده، هدف شما چیست؟
خانم بهشتی: هدفم رهایی مصطفی از بردگی فرقه رجوی است و هرگز از هدفم کوتاه نمی آیم. تمام زندگی ام را فدای یک لحظه آزادی مصطفی می کنم. اصراری ندارم که برادرم به ایران بیاید فقط می خواهم که آزاد باشد و به فرقه رجوی بیگاری ندهد. من ایمان دارم که به هدفم خواهم رسید و روزی می رسد که برادرم را در آغوش بگیرم. نمی خواهم که سران رجوی زندگی مصطفی را فدای اهداف فرقه ای خود کنند.
شما به عنوان خواهری که یک برادرش قربانی اهداف پلید فرقه رجوی شده و برادر دیگرش در اسارت این فرقه است، چه سخنی با سردمداران این فرقه دارید؟
خانم بهشتی: از خدا می خواهم که روزی تاوان خون های به ناحق ریخته عزیزان این مرز و بوم را بدهند و تقاص جوانی برادرانم را که فدای اهداف شوم خود کردند را از آنها طلب خواهم کرد. خانواده بهشتی و تمام خانواده های اسرا تنها خواسته شان ملاقات با عزیزانشان است و هرگز از پای نخواهند نشست و به تلاش خود ادامه می دهند. هدف من این است که برادرم در شرایطی قرار گیرد که بتواند خودش آگاهانه و آزادانه انتخاب کند و البته انتخابش هرچه باشد من به آن احترام می گذارم.
پیام شما به خانواده های ایرانی و جوانان این مرز و بوم چست؟
خانم بهشتی: از خانواده ها می خواهم مراقب فرزندان خود باشند زیرا که فرقه های مخرب در کمین فرزندان این مرز و بوم هستند. تلاش نمایند که شناخت خود و فرزندانشان را نسبت به شگرد فرقه ها و آسیب های فرقه گرایی، افزایش دهند و هوشیارانه ترفندهای فرقه ها را شناسایی نمایند.
محمدی
 

خروج از نسخه موبایل