انقلاب ایدئولوژیک مجاهدین که در پی ازدواج سوم مسعود رجوی با همسر سومش مریم قجر عضدانلو پی ریزی و شروع شد و از همان ابتدا برای بسیاری از اعضای قدیمی و بسیاری از کادر ها واضح و آشکار بود که این مباحث برای مهار تشکیلات و روح و روان عاصی نیروهایی ست که پس از سالیان زندگی و فعالیت مختلط زن و مرد با هم، عده ای متاهل و دارای خانواده و زن و شوهر و عده کثیری مجرد بطور روزمره با این فشار ها دست و پنجه نرم میکنند صورت گرفته است. در حالیکه شخص مسعود رجوی در اوج هوس رانی و تنوع طلبی از اشرف ربیعی رها نشده با فیروزه بنی صدر ازدواج نمود و پس از جدایی از وی دیری نپایید که تاب و تحمل مجردی را نداشت و در بین زنان مجاهد انتخاب اصلح نمود و ابریشمچی را وادار به طلاق زنش نمود و النهایه مریم را اختیار کرد .
اما بحث طلاق اجباری از همان آغاز با انگیزه پیشبرد هرچه بهتر خط مبارزه مسلحانه توجیه و تئوریزه شد، و شخص رجوی بصراحت علت شکست در عملیات "فروغ جاویدان " مرصاد را وابستگی نیروهای جنگجو به همسرانشان اعلام نمود و لذا تصمیم گرفتند که برای ادامه مبارزه باید طلاق اجباری داد.
این طلاق اجباری که بعنوان ضرورت مبارزه مسلحانه اعلام شد تبعات و عقبه هایی داشت که مهار نابسامانی ها و تاثیرات مخرب و انحرافات ناشی از آن برای تشکیلات مجاهدین دشوار بود که مسعود رجوی نه جسارت داشت به اشتباهش اعتراف و از خودش انتقاد کند و نه میتوانست با عواقب مخرب انقلاب ایدئولوژی طی طریق نماید لذا با تولید بندهایی از جمله بند "الف" (طلاق اجباری) بند "ب" آب بندی بند" ج "مهار جنسی و محرم دانستن همه زنان عالم که ناموس رهبری هستند و بندهای" د" و" ر " و" ش "و میرفت تا برای بستن شکافها و سوراخ های روزانه تشکیلات تا آخرین حرف از حروف ابجد پیش برود و البته همه این بند ها را تحت نام ضرورت پیشبرد مبارزه مسلحانه و بند "س" یعنی سرنگونی به نیروها حقنه میکرد و هرگونه انتقاد و یا مخالفتی از طرف هر عضو تشکیلات با اتهام عوامل وزارت اطلاعات و سپاه، عوامل نفوذی نظام، از نطفه خفه میکرد.
حال به اقتضای شرایط و بن بست های این دوران که مجاهدین و تشکیلات مخوف آنها در آن گیر افتاده اند، و پاک شدن صورت مسئله مبارزه مسلحانه، انحلال عملی و تلاشی کامل معجونی بنام ارتش آزادیبخش، ول معطلی شورای موسوم به ملی مقاومت، و مضحکه شدن عروسک خیمه شب بازی، رئیس جمهور مادام العمر همه و همه این مقولات ضرورت واگشت واعلام بن بست انقلاب ایدئولوژی را ایجاب میکند و اگر از دریچه خیر و صلاح خود تشکیلات و منافع سران مجاهدین هم وارد شویم بنظر میرسد که بر خط انقلاب ایدئولوژیک مهر ابطال بزنند و وارد فاز جدید تولید مثل بشوند تا جهت رهایی نیرو ها از فشار های هیستریک غریزی و جنسی و جداسازی جنسیتی به سبک فرقه ها، و ترمیم نیروهای فرتوت و از کار افتاده و جوانسازی تشکیلات حتی برای آزادسازی مردم آلبانی از لوث وجود دولتمرادن هم که شده، دولت درسایه یعنی شورای ملی مقاومت را بی هیچ مقاومتی به آفتاب آلبانی ببرند.
و جهت اینکه مریم رجوی نیز آرزوی ریاست جمهوریش را بگور نبرد ابتدا از کمپ پناهندگی آلبانی شروع کند تا تسخیر و تصرف کل خاک آلبانی تمرین ریاست جمهوری نماید. و در عین حال نیرو هایش را از ریاضت چند ده ساله خارج نموده و اجازه ازدواج و تولید مثل داشته باشند و بنظر میرسد این از مهمترین ضرورت های مبارزه است.
علی مرادی