آقای حنظل زاده:
آقای بهزاد ساجدی فر:
برادرمن هم بنام غلامعلی درجنگ تحمیلی اسیرصدام شد ولی بعدا رجوی اورا با فریبکاری نزدخود می برد.عمل جنایتکارانه و ضدانسانی که متاسفانه سازمان های مدعی حقوق بشری ازجمله صلیب سرخ هیچگاه به این اقدام رجوی اعتراض نکرده وبه راحتی ازآن چشم پوشی کردند. من بارها زمانی که کمپ اشرف وجود داشت به همراه خانواده ها به درب آن مراجعه کرده بودم،رفتارهای داعش گونه عوامل رجوی با خودمان را دیده بودم اینبارهم وقتی جلوی لیبرتی رفتم واقعا تعجب کردم انگارکه وارد میدان جنگ که موانع های زیاد دارد شده بودیم البته ما با رجوی بر سر اینکه چرا عزیزانمان را اسیر و نمی گذارد آنها را ببینیم جنگ داریم اما سلاحی جزعشق ومحبت نداریم. بنظرمن موانعی که رجوی جلوی لیبرتی گذاشته بود علاوه براینکه ضعف خودش را درمقابل خانواده ها نشان می داد بیشتر برای جلوگیری ازفراراعضای اسیر بود واقعا رجوی تا چه حد می تواند جانی،ددمنش وتهی ازانسانیت باشد چون آه،گریه وناله های مادران وپدران سالخورده بخصوص آنهایی که با ویلچرجلوی لیبرتی آمده بودند دل هرانسانی را بدرد می آورد. وجای بسی تاسف است برای ارگانهای بین المللی که دم ازحقوق بشرمی زنند اما درمقابل رفتاروحشیانه باند رجوی با ما خانواده هایی که فقط می خواهیم عزیزانمان را ملاقات کنیم سکوت کردند وهمچنین ازدولت وارتش عراق هم انتقاد دارم که درمقابل سنگ اندازیهای نفرات سازمان هیچ واکنشی نشان نمی دادند اما بدانند که ما هم خدایی داریم که هرگزازظلمی که رجوی هم درحق ما وهم درحق فرزندان اسیرمان کرده نخواهد گذشت.
آقای نریمی:
من الان باردوم است که به همراه خانواده ها به عراق واطراف لیبرتی می روم اینبارمادرم علیرغم اینکه مریض بود با اصرار خودش با من همراه شد چون وقتی برمی گشتیم ایران باور نداشت که ما غلامعلی را ندیدیم.بهرحال این دور مسئولان گروه رجوی برعکس دوره های قبل موانع متعددی ازجمله دیوارهای بلند گذاشته بودند! که واقعا همه ما تعجب کرده بودیم که این کارآنها چه دلیلی می تواند داشته باشد؟! بهرحال ما می بایست صداوپیام خودمان را به گوش عزیزانمان می رساندیم این بود که من وبقیه خانواده هایی که توان داشتیم هرکدام ازقسمت های مختلف بالای دیوارها رفتیم واسم همه اسیران را صدا می زدیم.طبق معمول سازمان تعدادی از نفرات سرسپرده خود که معلوم بود همه ازمسئولین رده بالا هستند پشت دیوارها جمع کرده بود وهرکدام هم مثل بچه های کوچک یک تیرکمان بدست داشتند که به سمت ما سنگ پرتاب می کردند که بیشتر برای آنها مایه خجالت بود تا افتخارکه وقتی ما بی خیال سنگ اندازی ها با صدای رساترعزیزانمان را صدا می زدیم آنها هارترمی شدند که متاسفانه برخی ازخانواده ها مجروح شدند. اما می خواهم این را بگویم که ما همچنان به تلاش انسانی خودمان برای رهایی عزیزانمان ادامه می دهیم ولی تعجب من ازاین است که چرا هنوزمجامع بین المللی وبخصوص کمیساریا درقبال رفتاروحشیانه مجاهدان قلابی وضد خلق با ما خانواده ها سکوت کردند؟! چون خودشان عملا رفتار وحشیانه عوامل سفله رجوی را با ما می بینند!.اما من به سهم خودم می گویم ما تا جائیکه توان داشته باشیم برای آزادی عزیزانمان ازاردوگاه متعفن رجوی تلاش خواهیم کرد ورجوی بداند که هرگزقادرنخواهد بود با چنین اقداماتی مانع ما شود.
آقای بهروز اکبری:
من هم سلام دارم خدمت شما باید عرض کنم که برادرمن هم بنام بهمن سالهاست که اسیراین رجوی شیاد شده وتاکنون هم هیچگونه خبری ازوضعیت وی به جزاینکه می دانیم وی درکمپ لیبرتی است نداریم. متاسفانه بدلیل بیماری طولانی که داشتم نتوانستم دردوره ها قبلی خانواده ها را درسفر به عراق همراهی کنم اما اینبار بعد ازبهبودی نسبی عزمم را جزم کردم که هرطورشده به همراه دیگر خانواده ها به اطراف لیبرتی بروم.واقعا وقتی موج عظیم خانواده ها بخصوص مادران وپدران سالخورده را که دراین سفردیدم شگفت زده شدم که واقعا دراین گرمای عصبی کننده عراق با چه عشقی آمدند اینجا؟! چرا رجوی ازدادن یک دقیقه ملاقات آنها با عزیزانشان دریغ می کند؟! این همه موانع را برای چی جلوی لیبرتی گذاشته! من بدلیل سن وسالی که دارم ازاول نسبت به رجوی وگروهش شناخت داشتم واقعا بعد ازپیروزی انقلاب اسلامی وقتی رجوی صحبت می کرد فقط شرارت بود که ازچهره اش می بارید،معلوم بود که حاضر است همه را بخاطر به قدرت رسیدن خودش قربانی کرده ودست به هرخیانتی بزند که اوج آن هم همدستی اش با صدام درجنگ بود.بنابراین وقتی برای اولین بار پشت دیوارهای لیبرتی رسیدیم با رفتارها وموانعی که رجوی کارگذاشته بود شناختم ازنیات رجوی وافکارپوسیده او بیشترشد.بنظرمن موانع نه بخاطرحفاظت ازافراد اسیردربرابرموشک وخمپاره باران احتمالی است چون آنها درکانکس هایی زندگی می کنند که هیچگونه ایمنی دربرابرحملات موشکی ندارند پس این اقدامات فقط بخاطرحضورما خانواده ها ومانع شدن ازفرارافراد درون کمپ انجام داده.البته همه خانواده ها همین عقیده را داشتند.بهرحال آنچه را که وظیفه ما خانواده هاست این است که نگذاریم رجوی با کارهای واقعا ضدانسانی خود مارا مایوس ازتلاش برای نجات عزیزانمان کند. همانطورکه آقای نریمی هم گفتند سکوت مجامع بین المللی درقبال رفتارهای هیتلرگونه رجوی با خانواده های اعضای خود دردناک واسفباراست.همچنین ازدولت وارتش عراق هم می خواهیم که موقع حضورما خانواده دراطراف کمپ مساعدت بیشتری درجهت رفع نگرانی ما خانواده ها داشته باشد.اما قطع و یقین رجوی حقه زنده یا مرده حساب تمامی ظلم وستمی که درحق ما و فرزندان اسیرمان کرده پس خواهد داد.