دور باطل دروغ و فریب و تناقض در پروپاگاندای رجوی

تجربه ی جهانی در زمینه ی پروپاگاندا روشن می کند که این نوع تبلیغات، در ادبیات سیاسی به معنای رساندن یا ابلاغ پیام نیست بلکه شامل بسیاری رفتارهای ریاکارانه، متناقض و دروغ آمیز می شود. در واقع، در تعریف پروپاگاندا، افراد از حقیقت استفاده می کنند تا دروغ بگویند و بدینوسیله بر مخاطبان خود تأثیر بگذارند. سازمان مجاهدین خلق از جمله گروه هایی ست که ید طولایی در پیشبرد پروپاگاندا علیه مخالفانش دارد. پروپاگاندای رسانه ای مجاهدین خلق سرشار از دروغ های وقیحانه ی سیاسی و تناقض گویی های فاحش در جهت فریب افکار عمومی ست.
ازاین روست که در رسانه های پروپاگاندای مجاهدین خلق، در عمق مطالب همواره حقیقتی نهفته است که مبنای دروغ ها و سفسطه های بزرگ قرار گرفته است. از جمله ای این حقایق می توان به اعدام ها در ایران اشاره کرد. هر مورد حکم اعدام که توسط قوه ی قضاییه در ایران اجرا می شود یا نمی شود دست مایه ی پروپاگاندای عظیم فرقه ی رجوی می شود. برای انتشار هدفمند حقایق از داخل ایران و پردازش گزارش های غیرواقعی، حکم اعدام دست آویز مناسبی برای پروپاگاندای رجوی به نظر می رسد.
چنانچه می دانیم، حکم اعدام یکی از بحث برانگیزترین و مشاجره آمیزترین پدیده ها در جوامع انسانی است و همواره مخالفان و موافقان داشته است که نتوانسته اند یکدیگر را قانع کنند و همواره در طول تاریخ در برخی کشورها قانونی و در برخی جوامع غیرقانونی تلقی می شده است. حتی در میان ایالات گوناگون ایالات متحده ی امریکا درباره ی این حکم، اتفاق نظر وجود ندارد. با این وجود، در برهه ی کنونی اعدام محمل مناسبی برای تبلیغات مجاهدین خلق شده است. رسانه های این فرقه چنان کوشش می کنند از این محمل حد اکثر بهره را ببرند که گاه به تناقض گویی های آشکار و رسوایی رسانه ای و سیاسی می افتند.
حقیقت اعدام قاچاقچیان، تروریست ها  و اراذل و اوباش – که در فهرست جرائمشان موارد ضرب و جرح، حمله ی تروریستی، بمب گذاری، قتل و دیگر جنایات فجیع وجود دارد – در پروپاگاندای رجوی تبدیل می شود به فریب بزرگ "اعدام جنایت کارانه ی جوانان وطن".
 این دروغ پردازیهای وقیحانه را در اعدام تروریست های کرد که چندین تن از هموطنان کرد اهل سنت خود را کشته بودند و قاچاقچیان تروریست که دستشان به خون صدها تن از جوانان ایران آلوده است، می توان دید. در ژست های حقوق بشری پروپاگاندای رجوی تنها به جوان بودن و اهل سنت بودن این تروریست ها اشاره می شود و هرگز عنوان نمی شود که این افراد چه جنایاتی مرتکب شده اند.
 از دیگر گروه های تروریستی تجزیه طلب می توان به گروه تروریستی " کتیبه الفاتحین" اشاره کرد که از اعراب تجزیه طلب های خوزستان تشکیل شده است و با کشتار و حملات تروریستی علیه مردم عادی و نیروی انتظامی دست کم ده تن را مجروح و شش تن را به قتل رسانده است. در میان قربانیان این گروه تروریستی نیز می توان هم نژادان عرب ان ها را یافت که مظلومانه هدف قساوت های این افراد قرار گرفتند.
این دروغ ها چنان پرو بال می یابند که حتی وقتی ضارب دختران جهرمی اعدام می شود، سازمان این مجازات را عمل " وحشیانه " رژیم می خواند و فراموش می کند که تا همین چندی پیش   در زمان وقوع حملات به زنان و دختران جهرمی ، فرد ضارب را " بسیجی" و عامل رژیم می خوانده است و در چندین و چند مطلب در رسانه های خود از حقیقت ضارب با کارت بسیج، فریبی بزرگ ساخته است. رسانه های فرقه در آن زمان  خبر را با عبارت "حمله به زنان و دختران توسط بسیجیان خامنه ای در شهرستان جهرم"، به پروپاگاندایی علیه جمهوری اسلامی تبدیل کردند.
درسازو کار های پروپاگاندیست، به مانند رسانه های مجاهدین خلق، خبرگویی و خبرسازی در دور باطل حقیقت، ریا و فریب و تناقض، جایی برای اصالت و عدالت باقی نمی ماند. فارغ از آن که خوانند ه ی این مطلب موافق یا مخالف حکم اعدام باشد، همه ی این گروه های شرور خشونت طلب، پس از  دستگیری و با طی کردن روند قضایی و دادگاه و محاکمه و با داشتن وکیل مدافع، به حکم نهایی اعدام محکوم شدند. اما تبلیغات به اصطلاح حقوق بشری رجوی ها و دیگر ساده لوحان سیاسی حقوق قربانیان این گروه ها را نادیده می گیرند و مدافع حقوق اوباش شرور و قاتلان می شوند.
مزدا پارسی
 

خروج از نسخه موبایل