خانم محترم مهدوی مادرمحمدرضا (وحید) یوسفی عضو گرفتار در مافیای رجوی امروز در دفترانجمن نجات گیلان حاضر شد و ضمن استمداد از مجامع بین المللی و وجدانهای بیدار بشری برای نجات جان فرزندش از تشکیلات سیاه رجوی گفت: " من یک مادرم وطاقتم طاق آمده. چرا گوش شنوایی برای شنیدن و رسیدگی به دردهایمان پیدا نمیشود؟ من به تمام عالم با صدایی رسا وبلند اعلام میکنم که 15 سال پیش رجویها فرزندم را درترکیه ربودند و با مکروحیله و دروغ و به بهانه اشتغال بهتر به عراق و به پادگانهای نظامی خودشان بردند. فرزندم فریب خورد واغفال شد طوریکه از تاریخ اسارتش مطلق خبری از ایشان ندارم و تنها از انجمن نجات خودمان شنیدم که فرزندم در شمار انتقال یافتگان به کشورآلبانی بوده و از زندانی به زندانی دیگر انتقال یافته است. من متعجب هستم چرا آلبانی!؟ آلبانی که خودش فقیر و بدبخت است ومحتاج ونیازمند. خب معلوم است که خریداری میشود چه ازجانب دولتمردان حامی مجاهدین وچه بتوسط خود رجوی. مگر رجوی کم پول بادآورده دارد. هم اینک هم عربستان واسراییل وغیره وذالک دارند حمایتش میکنند تا این اجیرشده ها را چماقی بکنند علیه ملت ما. من ازانتقال فرزندم به آلبانی زیاد هم خوشحال نیستم. درست است که ازتیررس بمب و راکد درعراق ناامن رسته ولی انتقال به آلبانی نیز تماما در چنبره مخوف رجویها است. الان دوماه است که فرزندم درآلبانی است ولی اجازه یک تماس با من مادرسالمند وچشم انتظاربگیرد. من از کی وکجا شکایت بکنم. چه روزگارغریب و ناجوانمردانه ای است نازنین. در عصر ارتباطات و تکنولوژی پیشرفته من نتوانم با تنها فرزند پسرم ولویک تماس تلفنی داشته باشم. خدا رجوی را لعنت کند که چنین بلای خانمان سوزی برایمان آورده وزندگی مان را ازهم پاشانده است. همسرم مریض وتحت تکلف خودم هست مضافا براینکه دخترانم را نیزدارم رسیدگی میکنم درحالیکه انتظار داشتم وحید من ضمن اشتغال بهتر در ترکیه خرج آور خانه مان باشد که خود موجب دردسر دیگری شد که تنها و تنها رجوی مسبب آن است. خدا ریشه اش را بخشکاند و از بین ببرد."
خانم محترم مهدوی ضمن اعلام آمادگی وانجام هرعمل ممکن وناممکن برای نجات تنها پسر نازنینش افزود " آلبانی که سهل است چنانچه فرزندم به سایرکرات هم منتقل شود بدنبالش خواهم رفت تا ازشررجوی شیطان برهانم تا به رجوی اثبات شود که زر و زور و تزویزجاودانه و پایدارنمی ماند و روزی نه چندان دور حقایق پشت ابرها و تاریکیها روشن و آشکارخواهند شد و آنگاه روسیاهی به زغال می ماند وبس."
