شعار نه شرقی ونه غربی، ادامه ی سیاست برقراری موازنه بود.

آقای هادی مظفری که ازقلم بدستان باند رجوی است، طی مقاله ای با عنوان " هم شرقی هم غربی حکومت آخوندی " مینویسد:

" حکومت آخوندها از همان ابتدای امر برای فریب توده ها بنا را بر شعارهای توخالی و حرفهای بی پایه و اساس گذاشت. قرار بود همۀ مستعضفان را صاحب خانه کنند. قرار بود آب و برق و اتوبوس یکجا مجانی و رایگان در اختیار مردم قرار بگیرد. گفتند که پول نفت را در راه آسایش و رفاه مردم هزینه خواهند کرد و از همۀ اینها مهمتر قرار بود فراتر از مادیات، معنویت انسانها در جامعه را نیز ارتقاء دهند و به قول خودشان انسانها را به کمال برسانند…".

اگر انواع کودتاها درایران تدارک دیده نمیشد، اگر تروریزم باند رجوی وارد صحنه نمی شد ومهمتر از آن اینکه اگر جنگ عراق برعلیه ایران تحمیل نمی شد، هیچکس نمیتواندادعا کند که اوضاع بشکلی درمی آمد که درحال حاضر درایران وجود دارد!

 با نبودن این حوادث، شعارهای انقلاب به اندازه ی زیادی محقق میشد واگر ایده آل هم  از آب درنمی آمد،  لااقل وضع فعلی ایران ازجمیع جهات بارها بهتر ازاین میشد!

حوادث نامبرده دربرابر حرکت انقلاب ایران وهمچنین ازدست رفتن کادرهای قوی انقلاب درجنگ وترورها، نتایج بسیار زیانباری برای ایران فراهم آورد وسایر پارامتر ها هم مزید برعلت شد!

او ادامه میدهد: 

"… یکی دیگر از شعارهای دهان پر کن حضرات شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» بود. حساب «جمهوریت» و حکومت آخوندی که روشن و واضح است. جن و بسم الله. «اسلامی» بودنش هم که فقط حربه ای بوده..برای سرکوب بیشتر…".

با کمی تساهل میتوان گفت که شعار " نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی" همان سیاست موازنه ی منفی یا مثبت بود که در زمان قاجار نوع دوم آن و درسالهای دولتمردی دکتر مصدق، نوع دوم آن اعمال میشد.

به دیگر سخن، پادشاهان قاجار وقتی امتیازی به کشور بیگانه میدادند، درمقابل آن، برای راضی نگهداشتن کشور رقیب دیگر امتیازی هم باو میداده وتاج وتخت خود را حفظ میکردند!!

دکتر مصدق اما، براین نظر بود که امتیازی به هیچکس ندهد ونام آنرا سیاست موازنه ی منفی میگذاشته و فکر میکرده با استفاده ازتضاد بین آمریکا وانگلیس، میتواند به هیچکدام امتیازی ندهد و دربرابر اعتراض آنها، به وجود حکومت شوروی وقت درشمال ایران اشاره میکرده وآنها را می ترسانده و رویهمرفته  ازاین تعادل نیرو بنفع منافع ملی ایران (ازنگاه یک اشراف زاده ی میهن دوست) استفاده میکرد.

دوباره:

" می ماند «نه شرقی، نه غربی» که در مورد این رژیم نه تنها صدق نمی کند بلکه بسیار هم مضحک به نظر می رسد. ناگفته پیداست که اگر حمایتهای شرقی و غربی در طول بیش از سه دهه از این حکومت در راستای مماشات و زد و بندهای پشت پرده و ماجراهایی شبیه به «ایران گیت» و بمبارانهای قرارگاه های ارتش آزادیبخش و… وجود خارجی نداشت، امروز اثری از این رژیم..بعنوان یک دولت حاکم، برجا نمانده نبود ".

این شرق وغرب درچه زمانی حمایت آنچنانی از حکومت ایران کردند که سبب سرپا نگه داشته شدن آن شد؟!

حقیقت آنست که این حکومت کنونی ایران ازدل انقلاب بی نظیر تاریخ ایران سر برآورده بود وپایگاه اجتماعی وسیع اش بود که دربرهه های مختلف مانع سقوط اش شد والبته شما میتوانید این ایراد را به اکثریت مردم آن روزها بگیرید که چرا چنین کردند  و…

جالبتر اینکه:

"… آبهای خزر را برای شلیک موشک به سوی مردم بی پناه سوریه در اختیارشان قرار می دهد و علاوه بر آن پایگاه هوایی «نوژه» همدان را نیز دو دستی تقدیمشان می کند تا روسها را وارد سرّی ترین و حیاتی ترین مراکز نظامی ایران کرده باشد. هزینه جنگ در سوریه را می پردازد و زمانی که به مشکل بر می خورد روسها را نیز شریک می نماید و نیروهای زمینی در اختیارشان قرار میدهد. وام میلیاردی از آنها دریافت می کند و ملت ایران هم همچنان نامحرم که این وام به چه عنوان و تحت کدام شرایط دریافت گردیده است "؟!.

ایکاش به میزان تجارت ایران با روسیه وغرب توجهی کرده و نتیجه می گرفتید که  بالاترین روابط تجاری حکومت ایران با روسیه نیست وایران تنها درامور دفاعی، خریدهایی ازروسیه میکند که دیگران یا نمیدهند یا گرانتر وتوام با اما واگر بیشتر می دهند.

عملیات نظامی روسیه درمنطقه ی خاورمیانه، براساس منافع مشترک ودشمنان مشترک است واین همکاری ها ابدا برضرر منافع ملی ما نیست وبخصوص اینکه روسیه یک کشور سرمایه داری عادی ونه امپریالیزم میباشد وسوسیالیست هم که نیست تا مورد مذمت قرار گیرد!

همواره باید بین حکومت روسیه ی تزاری، روسیه ی شوروی وروسیه ی کنونی فرق گذاشت، کاری است که با تمام نیرو کوشیده میشود چنین طرزتفکری را ازمردم بگیرد!!

شما درمقابل وجود صدها پایگاه نظامی آمریکا دراقصی نقاط جهان وحتی درکنار مرزهای روسیه، ایران، چین و… سکوت اختیار کرده و اجازه ی استفاده های موقتی ایران به روسیه درجنگ مشترک را اینهمه وحشتناک تصویر میکنید!

پایگاه نظامی عبارت از یک زمین هزاران هکتاری است که عمدتا به آمریکا داده میشود و این پایگاه با قوانین آمریکا ونه کشور امتیاز داده اداره شده و درحکم ملک مطلق آمریکا به حساب می آید!

آیا  اجازه دادن  به استفاده ی روسیه  از محوطه ای معین  در پایگاه نوژه که تمام امور آن بدست ایران است، میتواند حکم  دادن امتیاز یک پایگاه را داشته باشد وآیا جواب مثبت شما به این سئوال مغرضانه ووطن فروشانه نیست؟!

آیا استفاده ی موقت ومحدود وآنهم درمبارزه با تروریزم ودشمن مشترک از یک پایگاه تحت کنترل ایران، معنی دادن امتیاز را میدهد؟؟!!

به سوریه که می رسیم باید گفت که بار اصلی هزینه های مربوطه را مردم ودولت سوریه میکشند وایران وروسیه درحکم متحدان سوری وعلاقمند به حفظ یکپارچگی آن، نقش درجه دوم را دراین جنگ تحمیل شده برمردم سوریه دارند.

ایران وروسیه بنفع خود نمیدانند که اجازه دهند با تجزیه ی سوریه راه بر سلطه گری اسرائیل وآمریکا باز شده وتحت محاصره ی کامل نظامی قرار گیرند و این طرزتفکر سران دوکشور با منافع استراتژیک متقابل، قابل احترام ودرخور تحسین است.

حمید

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا