خیانت و جنایت رجوی درحق ملت ایران و اعضای اغفال شده اش گستره و پهنای زیادی دارد که زبان وقلم ازبیان تمام عیارآن قاصروناتوان است. دراین میان خانواده های اعضای گرفتاردرفرقه بدنام رجوی خاصه مادران ازقربانیان اصلی خباثت رجویها محسوب می شوند که دراین نوشتار به شرح زندگانی مادرانی پرداخته میشود که دراثرناجوانمردی وظلم وجوررجویها بی آنکه عزیزان شان را درآغوش بکشند ؛ ناکام وچشم انتظاردارفانی را وداع گفتند وبه دیاراعلاء شتافتند وبه آرامش رسیدند.
متوفی: مرحومه مغفوره سکینه حسینی 67 ساله
مادرهادی آلفته از اعضای گرفتار در فرقه بدنام رجوی
ازسابقه آشنایی ام با خانواده آلفته باید بگویم که دقیقا خاطرم هست که مدت اندکی بود که انجمن نجات گیلان شروع به کارکرده بود. خانواده های دردمند و چشم انتظارزیادی بمنظورکسب خبرازعزیزانشان دسته دسته به انجمن مراجعه میکردند. درآن وانفسا بتاریخ اسفند 1385 بود که دیدم پدرومادرسالمندی با دردست داشتن عکس اسیرشان وارد دفترانجمن شدند وبا دیدن من به گریه افتادند وازشدت تالم ودرد فقط اسم فرزندشان هادی آلفته را به سرزبان می آوردند.
آقای علی آلفته درحالیکه می گریست درادامه درد ودل همسرش گفتند ” ایکاش منهم نمی رفتم وهادی را نمی دیدم چونکه با یکباردیدن فرزندم آنهم درتور جاسوسان رجوی ؛ فقط وفقط درد مرا صد چندان کرد وباعث شد بیش ازپیش چشم انتظارهادی باشم وبه اتفاق همسرم درخانه بنشینیم وگریه کنیم. مادرهادی خیلی بیتابی میکند ومیگوید چطورنتوانستی هادی را با خودت بیاوری! راستش هادی خیلی دلتنگ خانواده خصوصا مادرش بود وبه من قول داد پشت سرتان من فرار میکنم ونزدتان می آیم. ”
این خانواده بزرگوارچشم انتظاربارها وبارها برای فرزندشان وهم برای مجامع بین المللی نامه نوشتند وبرای رهایی عزیزشان ازچنگال رجوی استمداد طلبیدند که مواردی ازآن درسایت نجات اطلاع رسانی شده است.
آقای علی آلفته: اگرتوبیایی من جان تازه میگیرم 8 آذر1393 رضا رجب زاده
حضورحسنعلی آلفته دردفترانجمن نجات گیلان 18 شهریور1395
پیام تسلیت انجمن نجات به خانواده آلفته 24 اسفند 1393 خانم سکینه حسینی این مادردردمند و متاثر از ظلم وجور رجوی بی آنکه حتی صدای جگرگوشه اش را بشنود ناکام درسن 67 سالگی درتاریخ 8 تیرماه 1391 بدرود حیات گفت ومتاسفانه دوسال بعد نیزهمسرش آقای علی آلفته دراسفندماه 1393 چشم انتظارجان به جان آفرینان تسلیم نمود.
روح و روانشان شاد
پوراحمد