در تشکیلات مافیایی فرقه رجوی اساسا چیزی که موضوعیت نداشت حقیقت بود چون این فرقه تماما بر اساس کلک و حقه بازی و نیرنگ بنا شده بود. خط کار رجوی همین بود که افراد هیچ گونه ارتباطی با دنیای خارج فرقه نداشته باشند و رجوی در محیط کنترل شده بهتر می توانست القائات خود را پیش ببرد.رجوی حتی از یک خبر کوچک از داخل ایران هراس و واهمه داشت و آن را با کلی تغییر به خورد افراد می داد. چماقی بنام زندگی جمعی وجود داشت تا حرف می زدی می گفتند منافع و امنیت جمعی ایجاب می کند که اینجور باشد و هیچ اقدامی بطور انفرادی وجود نداشت. اخبارها، کیلیپ ها، حتی فیلم ها کاملا با حساب و کتاب گذاشته می شد هر آنچه به خودش مربوط می شد را پخش و یا با تغییر ایجاد کردن بر روی آن بعد از کلی دیر کرد زمانی به اطلاع نفرات می رساند رجوی سعی می کرد با تحلیل های خود بولتن های را راه اندازی کنند و حول آن تازه بحث می گذاشتند آنهم در جمع بالا که کسی حق مخالفت و اظهار نظر دیگری بجز همان که دیکته شده بود نداشت.جالب این بود که باز در بیان و مصاحبه ها می گفتند مقاومت ما با پویایی شگفت انگیزی به پیش می رود جای سئوال دارد که وقتی نیرویی حق فکر کردن بجز آنچه از وی می خواهند ندارد چه پویایی. ولی اینهم فرهنگ خود ساخته رجوی بود.در این تشکیلات مافیایی گوش کردن به رادیو چه ایران و چه خارج ممنوع و مورد باز خواست قرار می گرفتی در صورتی که نا فرمانی می کردی با یک مخفی کاری باید اینکار را انجام میدادی که نکند وفا داران فرقه رجوی پاچه ات را بگیرند و همیشه تعدادی فال گوش و خبر چین وجود داشت.این جنبه این داستان مهم بود که رجوی حتی گوش دادن به اخبار ایران هم وحشت داشت.وقتی بازدیدی از قرارگاه اشرف می خواست انجام گیرد کلی با نفرات صحبت می شد که فقط تبلیغ مثبت از مناسبات داریم. آزادی عمل، زندگی کردن زنان و مردان در کنار یکدیگر که البته برای کسانی که می آمدند جای تعجب و سئوال هم داشت. ولی در عمل سایه مردان و زنان را می زدند که بخواهند با یکدیگر صحبت کنند.تظاهر کردن به آنچه که نیست و نبود در فرقه رجوی کاری معمول بود و این ریل متداول شده بود و باید همه انجام می داند واقعا آدمها مثال یک رباط فقط تقلید می کردند.هیچ کس اختیار و اراده ای نداشت این است آن مدینه فاضله ای که مریم قجر به آن می نازد و در بوق و کرنا می دمد. ولی خوشحالیم که دیگر آن دوران به پایان رسید و حداقل دیگر نمی توانند در آلبانی اینطور تنظیم کنند. لذا از خانواده های بچه ها می خواهیم در ارتباطاتشان آنها را از اخبار و وضعیت مناسب جامعه ایران، امکانات، رفاهیات، وسائل ارتباط جمعی و… مطلع نمایند تا شاید با فشار بر فرقه رجوی این گسست تشکیلات هرچه زودتر اتفاق بی افتد.