مهرداد هرسینی که سخت علاقمند مطرح شدن وبالابردن حقوق مزایای پرداختی ازجانب فرقه ی رجوی است، ازکسانی است که پرگو بوده و زیاد مینویسد و اینک درنوشته ی 4صفحه ایش دروبلاگ های باند رجوی، نوشته ای با عنوان " جامعه جهانی نیز از ولی‌فقیه "چندشش می‌شود" آورده است:
"…هفته گذشته شاهد به چالش کشیدن دیکتاتوری خامنه‌ای در زمینه نقض فزاینده حقوق بشر از سوی شمار زیادی از نمایندگان پارلمان اروپا و حامیان مقاومت ایران و همچنین تصویب قطعنامه‌ای در این زمینه بودیم. گرچه روح و جوهر حاکم براین «سند همکاری» در راستای حفظ و ادامه همان سیاست مخرب مماشات می‌باشد، اما به‌واقع دیدیم که وجدان‌های بیدار از میان ملل اروپایی در خلال بحث‌های مربوطه، سرانجام موضوع حقوق بشر و نسل‌کشی از سوی رژیم آخوندی را به موضوعی برای صدور قطعنامه‌ای دیگر تبدیل نمودند و… نشان دادند که افکار عمومی و حامیان مقاومت ایران هرگز اجازه نمی‌دهند تا معامله و مماشات و روابط با دیکتاتوری حاکم بر ایران بدون توجه به موضوع حقوق بشر گسترش یابد ".
خیانت درجه اول ابن بچه مرشد رجوی درآنست که حافظان منافع 500 کورپروسیون مسلط برجهان را که متعلق به یک درصد مردم جهان- والبته بیشتر آمریکا ومتحدین غربی اش- بعنوان جامعه ی جهانی به خورد خوانندگان خود داده وعملا به 99 درصد مردم دیگر را صاحب جهان نمیداند و دراصل همه ی این 7میلیارد انسان را بعنوان شهروندان برسمیت نشناخته ولاجرم حقوقی برای آنها قایل نیست و بنابراین چه تبهکاری و استبداد ذهنی بالاتر ازاین؟!
این آقا تعدادی ازروسپی سیاسی را که حاضرند بادریافت چندین هزار دلار پای هر نوشته وقطنامه ای را امضاءکنند، نماینده ی افکار عمومی میداند!
البته دراین موضوع که هرسینی این روسپیان سیاسی را حامیان مقاومت (فرقه ی رجوی) میداند، حق با اوست!
اصل قضیه عبارت ازآن است که این روسپیان سیاسی وبزرگترانشان بعنوان حافظان منافع بغایت نا مشروع یک درصدی های برخوردار ازهمه ی مواهب زندگی، ابدا غم موضوعاتی مانند دموکراسی، حقوق بشر، عدالت اجتماعی و… را نداشته که اگر داشتند با عربستان ودیگر کشورهای مستبد ومرتجع، رفتاری اینگونه دوستانه نداشتند!
راست آنست که آنها چیزی جز تسلیم کامل ازایران نمیخواهند وگردانندگان ایران هم باین مسئله اشرافیت کامل دارند!
مهرداد خان مینویسد:
" … همچنین واقعیت دیگر این است که از فردای فراخوان خانم رجوی برای دادخواهی ملی علیه ظلم، جور و ستم آخوندی و به‌ویژه به دلیل قتل‌عام سبعانه بیش از 30 هزار زندانی سیاسی در سال 67, اکنون در جامعه جوان ایران و همچنین در میان حامیان و طرفداران حقوق بشر و به‌طورکلی فضای اجتماعی میهن امان جوش‌وخروش وصف‌ناپذیری به راه افتاده است ".
باز این مسعود رجوی است که از قلم افتاده وکسی نمیخواهد تکلیف اورا روشن کند!
اصلا یکی ازمقاصد انتشار این ورق پاره های سیاه شده در باند رجوی، تلاش برای به فراموشی سپردن تدریجی مسعود رجوی وبه رو آوردن مریم است و این باند دستانش دراین مورد سخت درپوست گردو بوده و نمیتواند اسرار مرگ وزندگی رجوی را با روشنی با اعضای خود مطرح کند!!
پیام های بی پشتوانه ی مردمی این خانم شوی کش، دارای ارزش واعتباری درسطح فاکت وسند؟! دادن به دست بقلم های حقیری مانند مهرداد هرسینی است و ذینفع های مختلف قضیه – حکومت ایران، نمایندگان یک درصدی ها، افکار عمومی داخلی وخارجی و…- تره ای برآن خرد نمیکنند!
فرید