دنیل بنجامین، هماهنگ کننده مبارزه با تروریسم وزارتخارجه آمریکا بین سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۲، در مقالهای که در پولیتیکو به چاپ رسید، با انتقاد از معرفی برخی چهرههای حامی گروه مجاهدین بهعنوان نامزد تصدیگری وزارتخارجه آمریکا، دست به افشاگری بیسابقهای درباره این گروه تروریستی زد.
مسئول ارشد سابق وزارتخارجه آمریکا سپس رودی جولیانی، شهردار سابق نیویورک که لقب شهردار آمریکا نیز به وی داده شده را به عنوان شناختهشدهترین حامی مجاهدین معرفی میکند که بهعنوان یکی از نامزدهای اصلی تصدیگری وزارتخارجه آمریکا یا مدیریت اطلاعات ملی آمریکا نیز در نظر گرفته شده است. بنجامین در اینباره مینویسد: “مجاهدین خلق در طول چندین سال با دستودلبازی برای هر حضور کوتاه رودی جولیانی در مراسمات خود و همچنین برای لابی با هدف حذف نام آن از لیست گروههای تروریستی آمریکا که در سال ۲۰۱۲ اتفاق افتاد، ۲۰۰۰۰ دلار یا حتی مبلغی بسیار بیشتر از آن را به رودی جولیانی پرداخت کرده است.
وی سپس با اشاره به تعدادی دیگر از حامیان آمریکایی مجاهدین که برای تصدیگری مسئولیتهای ردهبالای کابینه ترامپ درنظر گرفته شده اند مینویسد: “عمدتا مطالبی که در رسانهها درباره روابط جولیانی و دیگر حامیان سازمان مجاهدین خلق با آن منتشر میشوند، این ارتباط را از روی کنجکاوی و یا حداکثر یک اشتباه جلوه میدهند زیرا این گروه سال ۲۰۱۲ از فهرست گروههای تروریستی وزارتخارجه آمریکا خارج شده است.” این مقام ارشد آمریکایی در ادامه با اشاره به اینکه در زمان خروج نام مجاهدین از فهرست سازمانهای تروریستی وزارتخارجه آمریکا خود مدیر ادارهای در وزارتخارجه آمریکا بوده که مسئولیت تصمیمگیری درباره خروج این گروه از فهرست گروههای تروریستی را برعهده داشته عنوان میکند باوجود اینکه همچنان از تصمیم وزارتخارجه آمریکا دفاع میکند، معتقد است هرگونه ارتباطی با مجاهدین چیزی بسیار فراتر از یک کنجکاوی ساده است.
بنجامین در ادامه مینویسد: “نفاقی که در مواضع جولیانی مشاهده میشود تا حدودی شگفتآور است. “شهردار آمریکا” خود را بهعنوان یک چهره محوری در مبارزه با “ترورریسم اسلامی افراطی” معرفی کرده و وطندوستی باراک اوباما را زیرسوال برده است در حالیکه احساس میکند نشستن بر سر سفره تروریستهای اسلامی-مارکسیستی که آمریکاییها را بهقتل رساندهاند به هیچ وجه اشکالی ندارد.
این مقام سابق وزارت خارجه آمریکا در ادامه مقاله خود به معرفی سوابق تروریستی گروه مجاهدین میپردازد و به کشتار هزاران شهروند ایرانی از جمله مسئولینی همچون شهید آیتالله بهشتی اشاره میکند و مینویسد قرار گرفتن نام مجاهدین در فهرست گروههای تروریستی به این دلایل انجام شده است.
دنیل بنجامین در بخش دیگری از مقاله خود به حمله آمریکا به عراق اشاره میکند و تسلیم شدن و تغییر رویه گروه مجاهدین از اقدامات نظامی به اقدامات سیاسی را از سر ناچاری میداند.
وی در قسمت دیگری از این مقاله به مبالغ هنگفتی اشاره میکند که مجاهدین برای خروج از فهرست گروههای تروریستی به مقامات آمریکایی داده است و مینویسد: “در واشنگتن پول همه گناهان را میشوید… بهنظر میرسد سازمان مجاهدین خلق حامیانش را با پیشنهادهای وسوسه برانگیز مالی برای سخنرانی در جلساتش جذب کرده است”.
بنجامین همچنین اشاره میکند مجاهدین برای جذب وی نیز تلاشهای بسیاری کردهاند و با پیشنهاد مبالغ هنگفت سعی در جلب حمایت وی نیز داشتهاند اما او این پیشنهادات را رد کرده است. او درباره منبع مالی مجاهدین نیز ابراز تردید میکند و عنوان میکند طرفداران این گروه ادعا دارند هزینههای گروه مجاهدین از طریق کمکهای ایرانیانی که خارج از ایران زندگی میکنند تامین میشود اما از آنجایی که مجموع مبالغ پرداختی مجاهدین به حامیانش مبلغ زیادی است، دو نظریه درباره منابع مالی مجاهدین مطرح میکند: ۱- پولهایی که صدام به این گروه تروریستی بخشیده بود و ۲- کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس که از ایران نفرت دارند.
دنیل بنجامین در بخش انتهایی مقاله خود مینویسد هنوز برخی از آمریکاییها مانند جان بولتون در این توهم به سر میبرند که مجاهدین میتوانند نقشی در تغییر حکومت ایران داشته باشند در حالیکه تقریبا تمام کارشناسان و متخصصین امور ایران بر این موضوع اشتراک نظر دارند که مجاهدین در ایران کاملا منفورند و هیچکس در ایران خدمات آنان به صدام یا کشتار مردم ایران را فراموش نمیکند.