آیا رجوی هنوز نفهمیده که ثروت هایی که از راه گدایی و خیانت به دست آمده اند مثمر ثمر نیستند و جز بدبختی و سیه روزی هیچ خوشبختی و سعادتی به ارمغان نخواهد آورد، پول هایی که از راه کلاشی و کلاهبرداری سیاسی که با حیله و نیرنگ جمع آوری شده اند مگر تا کنون خیر و برکتی داشته اند و موفقیتی در پشت آن ها خلق شده است.
مگر افراد اسیر در فرقه رجوی با شور و شوق و میل باطنی در سر چهار راه ها دست گدایی به سوی ره گذران دراز می کنند و عابران آن پول را جز برای دفع بلا (صدقه) هدف و نیتی از پرداخت آن مبلغ دارند، بنابراین، نه این گدایی با خواست فرد است و نه آن پرداخت کننده بابت خیرخواهی و خیر بینی، پس معلوم است در راهی که خرج شود جز بن بست و شکست حاصلی نداشته و ندارد.
با موفقیت ترامپ بر کرسی ریاست جمهوری امریکا، موضع گیری ها و رجزخوانی های آبکی رجوی شروع شده و شرایط اقتصاد امریکا را بحرانی اعلام می کند و با حرف های صد من یه غاز می خواهد اعلام وجود کند،مگر مرده متحرک کسی برای نظریه اش ارزشی قائل است.
رجوی وقتی از نتیجه انتخابات امریکا نا امید شد برگشت سر جای همیشگی اش " خودمان باید مشکلات خودمان را حل کنیم " یعنی همان بن بست سیاسی، وقتی دولت امریکا از حکام تن پرور و عیاش آل سعود حمایت نکند، پس معلوم است که رجوی خیالش باطل است و ابای شیوخ عربستان باد برده و دیگر بی پناه مانده است.
کسی نیست به رجوی بگوید که از عالم رویا بیرون رود و یک بار هم که شده چشم و گوش درازش باز کند و از آن مغز تهی اش استفاده کند، آیا براستی فکر می کرد که خانم کلینتون پیروز میدان است و این بار دست او از آستین شیوخ آل سعود برای ضربه زدن به ایران بیرون می آید و او هم (رجوی) خیانت و وطن فروشی را از سر می گیرد، به همین خیال بماند تا صبح دولتش بدمد!!
چه بدبخت است رجوی که اگر به دریا پا نهد به کویر تبدیل می شود، این سزای اعمال جنایتکاران و خائنین به ملت و وطن است، چه سر انجام شومی و چه آینده ی تاریکی است.