این موقعیت برای باند رجوی و دوستان اسرائیلی و عربستانی اش مناسب نیست!

آقای رحمان کریمی که یک وابسته ی فرقه ی رجویه بوده وخود را تحلیلگر میداند، با انتخاب دونالد ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا، وارد میدان شده وبا ارائه ی تفسیری سست بنیاد، خواسته است که هم اظهار فضلی کند وهم به خود، رهبرعقیدتی ودوستان وامانده اش، روحیه ای داده باشد!
در تحلیل او که "  پایان دوران و بهترین موقعیت برای برخاستن مردم ایران " تیتر گذاری شده ودر رسانه های رجوی ها آمده است چنین میخوانیم:
"… خمینی… اولین کلنگ آن را به زمین کوبید. کلنگی که او بلند کرد در حقیقت شروع یک استراتژی بنام «کمربند سبز» بود که برژنسکی طراح آن قلمداد می شود. ".
البته این کلنگ توسط دولت فخیمه وبا ایجاد دولت عربستان با ایدئولوژی وهابی در اوایل قرن 20 پیش صورت گرفت وبعدها باطرح سبز برژینسکی که هدف آن بکار گرفتن دولت های کشورهای اسلامی علیه شوروی سابق تکمیل تر شد و قبل از برژینسکی هم حتما بیاد دارید که ژنرال آیزنهاور بعنوان رئیس جمهور آمریکا جام شرابش را بخاطر چه کسی بلند کرد!
البته که این مسائل ارتباطی با بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران ندارد وزودتر از بقدرت رسیدن ایشان اتفاق افتاده است.
بعبارت ساده تر، بنیانگذار جنگ مذهبی درخاورمیانه، بریتانیای کبیر بود که با ازدست دادن قدرت بلامنازع جهانی اش، ادامه ی این راه خبیثانه  را به آمریکا واگذار کرد وخود درکنار او ازانتقال تجربه تا کمک های مادی دریغ نورزید!
درادامه:
"… طبق آمار رسمی، دولت اوباما از زمان جنگ دوم بدینسو بیشترین فروش تسلیحاتی داشته است. و بنا بر همین آمار فروش اسلحه اوباما دو برابر فروش بوش ها (پدر و پسر) بوده است. چه کسی این خدمت بزرگ را به امپراتوران اسلحه کرده، همانکه هنوز کاری نکرده به دریافت جایزه صلح نوبل مفتخر شد یعنی آقای اوباما! یعنی همان کسی که اخیرا پز داد که «من بدون شلیک یک گلوله قرار داد اتمی را بستم». یکی باید به این بابای راه حل دیپلماسی بگوید که تو لولوی سر خرمن خاور میانه را پاسداری کردی تا بتوانی میان دعواهای خونین و ضد بشری، آن میزان از اسلحه را بفروش برسانی ".
آمریکا را عمدتا مجتمع های نظامی- صنعتی اداره میکنند واوباما کار دیگری نمیتوانسته بکند!
وانگهی، مگر اوباما کاری جز حفظ منافع  طبقه ی حاکم آمریکا کرده است؟!
اینهمه سلاح برای بازی کردن ساخته نشده وباید که به هرنحوی فروخته شده تا مجتمع صنعتی- نظامی آمریکا را راضی نگهدارد!
شما که اینهمه ازدست اوباما شکایت دارید، چگونه توانستید دردوران ریاست جمهوری او و وزارت خارجه ی کلینتون، خود را ازلیست تروریستی آنها خارج کرده وهزاران نامه ی فدایت شوم باو نوشتید که ایران را بیشتر محاصره کند و درنهایت حمله ی نظامی به کشور آبا واجدادی شما بکند!!
دوباره:
" آقای ترامپ هر چند یک تاجر میلیاردر است اما بیرون از سیستم و قواعد معمول بازی نو استعماریان به پیروزی رسیده است. اعضای کابینه ایشان همه ضد سیاست ایران گیتی هستند و رژیم ددمنش تفرقه افکن و توسعه طلب وغاصب حق حاکمیت ملی ایران را برنمی تابند. این بی تردید بهترین و مناسب ترین موقعیتی ست که مردم ستمدیده و بستوه آمده ایران از آن استفاده کنند…".
دراینکه ترامپ یک بورژوا- ناسیونالیست آمریکائی است، منهم شکی ندارم ودرهرصورت او برای پیشرفت ورفاه ما به میدان نیآمده است!
اگر این مسئله را نمیدانید، بدانید که امثال ترامپ سرمایه های خود را درآمریکا بکار گرفته بودند وشبیه نئولیبرال هایی نبودند که هرکجا را که مناسب دیده، سرمایه هایشان را بکار انداخته و توجهی به نابودی زیر ساخت های آمریکا نداشته باشند و ازبیکاری بوجود آمده درانتقال این سرمایه ها در آمریکا، کک شان هم نزند!
بلی نئولیبرالیست ها " انترناسیونالیست " وجهان وطنی قهاری هستند که سیاست هایشان طوری شکست خورد که بدهی 20 تریلیون دلاری روی دست بودجه ی آمریکا (جیب مردم) گذاشت وبجای آن، این سرمایه داران انترناسیونالیست برثروت های خود به ضرر خود آمریکا واشتغال مردم آن افزودند!
ترامپ، دراعتراض به این سیاست ها بود که موفق به جلب نظر مردم شد واکثریت این مردم درست درایالاتی ازآمریکازندگی میکردند که شهرهای صنعتی شان ازوجود کارخانه های پررونق سابق پاک شده و این کارخانه ها در کره و… استقرار یافته بود!
همچنین:
"…امروز دیگر عقربه زمان و شرایط آن چرخیده است. امروز مردم ایران مسئولیتی بردوش دارند که موقعیت جهانی و منطقه یی آن مساعد و فراهم شده است. باید اعتراضات پراکنده را بهم پیوست. باید اعتصابات را همچون حلقه زنجیری با هم کرد و نپنداشت که به قول بوشهری ها «هرکی سی خودش». ایران زمین انبار باروتی ست سرشار از زخم ها و دردها. باید بر این همه درد و مصیبت، کبریتی زد. باید موقعیت تدافعی نابکاران را فهمید و بپا خاست. مقاومت سرفراز ایران طی سی و هفت سال تمامی سرمایه های خود را برای رهایی مردم ایران با دادن قربانی ها و دیدن صدمات باور ناکردنی در نهایت صفا و فدا مصروف این هدف مقدس کرده است…".
دراینکه ترامپ پذیرفته که دردرجه ی اول به زیر ساخت های خود آمریکا توجه کرده ومذاکره را برجنگ ترجیح دهد، این قسمت ازنظر شما را که زمان عوض شده، قبول دارم.
من بعنوان فردی که هیچ دشمنی با مردم آمریکا نداشته ودرعوض با یک درصدی های بشدت مرفه آن مخالفم، سیاست های اعلام شده ی ترامپ را عمدتا مضر به حال کشورمان نمیدانم وبا تعمیر لوله های ترکیده، اتوبان های عظیم بشدت محتاج مرمت واشتغال مردم آمریکا موافقم که گفته اند گرگی که با من کاری ندارد، بگذار هزار سال عمر کند!
اما ااین را هم میدانم که خوشبینی زیادی هم دردسر ساز است و اکنون باید با احتیاط لازم به پدیده ی ترامپ برخورد کرد!
اوچقدر از حمایت هیئت حاکمه برخوردار خواهد بود؟
حمایت مردم ازاو درچه میزانی خواهد بود؟
رئیس جمهور آمریکا تا چه میزان به قدرت واقعی (دولت در سایه) نزدیک تراست ومیزان اختیاراتش؟؟
اینها پارامترهایی است که باید بدان ها پرداخت وبهمراه ان منتظر گذشت زمان هم شد!
اگر وعده های ترامپ دایر بر دوری کردن ازجنگ وقدرتمند تر کردن آمریکا با توسعه ی زیر ساخت هایش، درست باشد، دولت های هوشیار ازاین فاصله ی زمانی که ترامپ بدان احتیاج دارند، میتوانند برای خودکفائی کشورشان اقدام جدی تری کرده ودربرابر آمریکائی که ممکن است بعد از این اصلاحات ترامپ قوی تر وچموش تر باشد، ضربه پذیری کمتری داشته باشند!
وشما هم که " مقاومت"؟! مردم ایران باشید، دراین پروسه پر پیچ وخم، نمدی برای یک کلاه نصیب تان نخواهد شد!
صابر  
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا