آقای جعفرحسن زاده در دیداراخیر با مسول انجمن نجات گیلان درحالیکه بسیار اندوهگین می نمود ضمن لعن و نفرین به رجوی گور به گورشده گفتند " خیلی نگران مادرپیرم هستم. بالغ بر90 سال سن دارند ودرآخرین لحظات حیات خود فقط وفقط چشم انتظار فرزندش رضا هستند و بیتابی میکنند."
خانم فاطمه قاسمی پور که دراین دیدار همسرشان را همراهی میکردند افزودند " منهم یکباردرزمستان 1394 بمنظور دیداربا رضا حسن زاده عضو اسیررجوی راهی عراق و لیبرتی شدم وآنچه که دیدم برایم غیرقابل باوربود.آنان یک زندگی ناخوش آیند وخرابی داشتند ودربیقوله ای دست وپا میزدند که رجوی برایشان ترتیب داده بود. مطلق احساس نداشتند وبسوی ما سنگ پرتاب میکردند ومدام تهمت وافترا میبستند وفحاشی میکردند.خیلی افسوس میخورم که چرا وچگونه مشتی انسان از جمله برادرشوهرم گرفتارآنان شده اند وزندگی خود را مفت وهیچ باخته اند."
آقای جعفرحسن زاده درخاتمه این ملاقات بسیارصمیمی ضمن تاکید بر فعالیتهایش در راستای رهایی برادرش از مافیای رجوی و اعزام به آلبانی ؛ ازصلیب سرخ وکمیساریای عالی پناهندگان و وجدانهای بیداربشری استمداد طلبیدند که ترتیبی داده شود که عضو اسیر آلبانی رضا حسن زاده بتواند با خانواده اش خاصه مادرچشم انتظار با شماره زیرتماس حاصل کند تا مادری را از نگرانی طاقت فرسا خلاص کند.
09118373754