آزادی حلب نقطه پایان خواب های پنبه دانه فرقه رجوی

 ارتش سوریه به صورت رسمی از آزاد سازی کامل شهرحلب دومین شهربزرگ سوریه از دست نیروهای تروریست مخالف دولت این کشور خبر داد. براساس گفته خبرگزاری ها شوروشادی حلب را فرا گرفته واهالی بمنظوربرپایی جشن به خیابانها  ریخته اند. درحالیکه خبرگزاری ها بصورت گسترده با ارسال فیلم خبرتصرف شهرحلب توسط ارتش سوریه را به سراسر جهان مخابره میکردند روز دوشنبه 11 دسامبر رسانه های وابسته به فرقه رجوی دریک ادعای مضحک و با ذوق زدگی تمام با منتشرکردن اخبار وتصاویری از تروریست ها درداخل شهرحلب پرداخته واعلام کردند بزودی نیروهای به اصطلاح آزادیبخش نیروهای ارتش سوریه رامتلاشی خواهند کرد.
رسانه های این فرقه همچنین با پخش خبری از اسارت دو پرسنل ارتش سوریه خبردادند. ولی گویی مسئولین این به اصطلاح سازمان خبرنداشتند که ظرف 24ساعت شهرحلب برخلاف تمامی توهمات وخیال پردازی های ابلهانه آنها آزاد خواهد شد. البته مسئولین وسرگردگان سازمان موسوم به مجاهدین خلق درگزاف گویی و وارونه نشان دادن واقعیت ها درطی این سالیان ید طولانی دارند. فرقه رجوی که درسال 60 بدلیل عدم درک درست از شرایط عینی جامعه و روان شناختی مردم ایران دچار بلانکیست نظامی گردیده وبا این پیش فرض که با کشاندن مردم ایران به صحنه و سازماندهی آنها جنبش مقاومت مسلحانه سراسری را برعلیه رژیم ایران شکل داده ودرمدت 6ماه سرنگون خواهد ساخت. بعد از براه انداختن موج ترورهای اولیه وانفجارات هولناک دفترحزب جمهوری ونخست وزیری  با اقدامات سخت وتلافی جویانه رژیم جمهوری اسلامی روبرو گردید بطوریکه درکوتاه مدت ضربات نظامی سختی دریافت کرد.
با اعدام و زندانی شدن بسیاری از اعضاء که درحقیقت قربانی حرکت سکتاریستی رجوی گردیدند وکشف خانه های تیمی و عدم حمایت مردمی  و وارد شدن نیروهای وفاداربه انقلاب درصحنه عملا رجوی و دیگرمسئولین رده بالای سازمان را مجبور کرد که فرار را برماندن و ادامه مقاومت ترجیح داده و به فرانسه بگریزند. رجوی که درتدوین وتشریح اولیه مبارزه مسلحانه روی مشی مردمی تاکید کرده بود وطبق تحلیل وبرآورد اومبارزه مسلحانه روی دوش مردم پیش خواهد رفت عملا بعد از پاسخ نه دندان شکن مردم در30خرداد سال 60 از فرانسه به عراق رفت تا این بار با جایگزین کردن ارتش صدام ودرپیش گرفتن مشی جنگ  آزادیبخش نوین نیروی دشمن متجاوز به خاک میهن را جایگزین مشی جنگ مسلحانه مردمی کند با این تفاوت که این بار عملا رو در رو ودرجنگ بامردم.
رجوی که عملا دچارجنون قدرت طلبی شده بود  برای مطرح کردن خود و اصرار بر حضورش در صحنه سیاسی ایران بعنوان تنها آلترناتیو به آغوش کشورهای استعماری ومرتجع منطقه پناه آورد.همان هایی که روزی رجوی ادعای مبارزه با آنها را داشت. درجریان نشست های سازمانی وقتی برخی از اعضاء تلویحا او را بخاطر برقراری رابطه و ملاقات با ملک حسین زیرسوال می بردند. ویا از سرکوب مردم شیعه عراق بدست صدام وسکوت سازمان می پرسیدند و یا نسبت به تجاوز عراق به کویت مسئله داربودند رجوی میگفت……..ادامه دارد
علی اکرامی
 

خروج از نسخه موبایل