لذا سران فرقه سعی دارند که به هر قیمتی شده این آخرین سنگر تشکیلاتی حفظ کنند و از فروپاشی کامل تشکیلات جلوگیری نمایند و درست به همین دلیل بود که مریم رجوی بلافاصله بعد از انتقال نیروها به کمپ تیرانا شتابزده و سراسیمه بدانجا رفته و با اعلام مرحله تهاجم سیاسی اینکه باید گذشته را فراموش کنیم و همچنین با جشن گرفتن این اخراج مفتضحانه از کشور عراق و پیروزی دانستن آن ؛ سعی کرد کمی نیروهای وارفته و بی حال را سر پا کند و از موج رو به افزایش ریزش نیرویی جلوگیری کند و حتی با گفتن اینکه جدا شدگان از عراق با جداشدگان در اینجا فرق دارند می خواهد بگوید حتی اگر اینجا نیروها می خواهند جدا شوند ولی در حاشیه و بعنوان هوادار باشند و به منتقد سازمان تبدیل نشوند و یا حتی حاضر شده که انقلاب کذایی اش را بی خیال شده و به نیروها اجازه بدهد که ازدواج کنند و بقول خودشان انقلاب مریم را سوراخ کنند ولی تشکیلات به هر قیمتی حفظ شود. و یکی دیگر از تلاشهای مذبوحانه فرقه رجوی اینست که روی مخ مقامات دولت آلبانی راه رفته و آنها را راضی کند که یک منطقه دور از شهر را به سازمان اختصاص دهند تا نیروها را بدانجا منتقل نمایند و بدینوسیله از هوایی شدن نیروها با دیدن مردم و جلوه های زندگی در بیرون از تشکیلات جلوگیری کرده و نگذارند که نیروها درخواست جدایی بدهند و سازمان دچار ریزش عظیم نیرویی گردد. و همچنین از ملاقات خانواده ها هم کماکان مثل عراق جلوگیری کنند تا مبادا عواطف خانوادگی نیروها که توسط این سازمان کشته شده زنده گردد و نیروها به آغوش خانواده برگردند.
ولی علی رغم همه این تلاشهای مذبوحانه و ترفندها و کارهای احمقانه ؛ از نظر اینجانب همانطور که در کشور عراق با آن همه امکاناتی که داشت و مقاومتهای که برای حفظ تشکیلات قرون وسطایی اش انجام داد و کلی از نیروها را هم به همین خاطر به کشتن داد نتوانست تشکیلاتش را حفظ کند ونهایتا با خفت و خواری از عراق اخراج شد ؛ در کمپ تیرانا هم نه تنها به هیچ وجه نمی تواند این آخرین سنگر تشکیلاتی اش را حفظ کند بلکه با سرعتی فوق العاده بالا این تشکیلات پوسیده اش فرو خواهد پاشید و دلایل اصلی از نظر بنده هم اینست که اولا آلبانی کشور عراق و بقول خودشان در جوار خاک میهن نیست که نیروها را با وعده و وعید سرنگونی و تحلیل های آبکی سرگرم کرده و در تشکیلات نگه دارند و اینطوری به عمر تشکیلات بیفزایند و ثانیا رجوی به عنوان رهبر این فرقه دیگر بطور فیزیکی بالای سر نیروها نیست و سرنوشتی نا معلوم دارد و به عبارتی مفقودالاثر می باشد و مریم رجوی هم که هرچند سعی دارد خلع رهبری را با جست و خیز هایش پر کند ؛ توان تشکیلاتی چنین کاری را ندارد و از عهده این کار بر نمی آید و نیروها آور قبول ندارند و خلاصه اینکه سازمان خارج خاک عراق و در مسافت جغرافیایی بسا بیشتر نسبت به عراق با ایران دارد و نیروها هم امکان هیچگونه کسب آمادگی برای بقول خودشان سرنگونی ندارند و هیچ چشم اندازی دیگر برای سرنگونی وجود ندارد و به همین خاطر نمی شود به سادگی نیروها را سر کار گذاشت و در تشکیلات نگه داشت.
بنابر این به نظر بنده این آخرین سنگر تشکیلات فرقه رجوی به زودی فرو خواهد ریخت و این سازمان به فراموش خانه تاریخ خواهد پیوست.